غریب شهر بغداد
03 مهر 1393

نماز درد می خوانم؛ بر او در اقتدا هستم
بوَد عمری که می گریم به یاد دلبری مظلوم
گرفتار غم و درد جواد، ابن الرضا هستم
زبان حال می گوید: مرا در بی کسی کشتند
به وقت مرگ، تنهاتر ز بابایم رضا هستم
میان خانه و با دست همسر، زهر کین خوردم
غریب و بی کس و تنها شبیه مرتضی هستم
گرفتار غم و درد جواد، ابن الرضا هستم
زبان حال می گوید: مرا در بی کسی کشتند
به وقت مرگ، تنهاتر ز بابایم رضا هستم
میان خانه و با دست همسر، زهر کین خوردم
غریب و بی کس و تنها شبیه مرتضی هستم
گل رخسار ماهم را به زهر کینه خشکاندند
لب تشنه، جگر پاره به یاد کربلا هستم
صدای ناله ام گم شد میان شادی دشمن
غریب شهر بغدادم، فدایی خدا هستم
به روی خاک می غلطم، به یاد مادرم زهرا
جوادم؛ وارث یاس کبود مرتضی هستم
ندارم خواهری یا مادری یا خادم خوبی
گرفتار جفای همسری اهل جفا هستم
جواد حیدری