مطالبه اجرت المثل زن در زندگی مشترک آری یا نه؟
کرسی آزاد اندیشی مطالبه اجرت المثل زن در زندگی مشترک در تاریخ 30 مهرماه برگزار گردید. طی این مراسم که با حضور سرکار خانم اکرم علوی و سرکار خانم ربابه اسمعیلیان برگزار گردید، طلاب به بیان نظرات خود در این خصوص پرداختند.
نظرات مخالفان و موافقان مطالبه اجرت المثل بدین شرح می باشد:
اجرتالمثل یكی از همان حقوق ویژهای است كه شرع و قانون برای زنان در نظر گرفته است. زن وظایف خاصی در زندگی زناشویی دارد كه توسط قانون و شرع برشمرده شده است. این وظایف شامل تمكین عام و تمكین خاص است. مطابق قانون به محض ازدواج، میان زوجین وظایف و تكالیفی برقرار میشود كه آنها باید نسبت به یكدیگر آن را انجام دهند. زوجه پس از ازدواج وظایفی را بر عهده میگیرد که شامل تمكین عام و تمكین خاص است. مطابق قانون به محض ازدواج، میان زوجین وظایف و تكالیفی برقرار میشود كه آنها باید نسبت به یكدیگر آن را انجام دهند.
در خصوص خدماتی که زنان در خانه انجام می دهند، هیچ وظیفه ای بر عهده ندارند جز تمکین و اطاعت. اما در خصوص پخت غذا و شیردهی به کودک از نظر فقهی و شرعی می توان مطالبه اجرت المثل نمود. با توجه به اینکه اموری مانند نظافت خانه، نگهدای کودکان در بیرون موجبات دریافت مزد در بیرون از خانه می باشد، یا کار زن در خانه، مصداق اجرت قرار می گیرد؟ یعنی می توان در قبال آن پول دریافت کرد و مطالبه هزینه از همسر کرد یا نه؟ و اینکه عقلا برای مانند این کارها در جامعه پول پرداخت می کنند؛ آیا مطالبه اجرت برای مثل این کارها در خانه نیز موجبات اجرت را فراهم می آرود یا نه؟
نظرات مخالف:
ابتدا به بررسی علل عدم مطالبه اجرت المثل بپردازیم تا دلایل مخلفت با این امر محرز گردد:
1.زن رضایت در این مسأله خدا را در نظر می گیرد و می داند این کار بسیار اخلاقی محسوب می گردد.
2.زندگی مشترک است و هر دو نفر در این زندگی سهیم هستند پس مطالبه و دریافت آن لطمه به زندگی مشترک می باشد چون گویا زن، خود را در زندگی شریک نمی داند و نوعی کارپذیر می داند.
3.مطالبه اجرت المثل موجب پایین آوردن شان و منزلت زن در خانه ومقابل همسر خواهد شد. و موجب بی ارزشی کار زن در خانواده می باشد. در روایات متعدد بیان شده است که دادن جرعه ای آب به همسر وارد شدن در رحمت خداوند محسوب می شود.
4.عرف این مسأله را نمی پسندد و نوعی بی حرمتی به حریم خانواده می باشد.
5.مطالبه اجرت المثل در زندگی موجب برهم زدن آرامش خانواده می شود در حالیکه در آیات و روایات بیان شده است که کنار هم بودن زن و مرد موجب آرامش است.
6.زن تجلی رحمانیت خداوند است و این با فطرت زن سازگاری ندارد.
7.اگر زن مطالبه حق شرعی خود را کند، مرد نیز به تبع می تواند از حقوق شرعی خود استفاده کند و مسائل و حقوقی مانند چند همسری، دادن نفقه در شأن همسر، گذراندن اوقات در بیرون از منزل و اختصاص زمان زیاد برای خود در پی خواهد داشت.
8.حق پرداخت اجرت المثل موجب مدیون شدن مرد نمی شود چون از ابتدا شرط دریافت اجرت را نکرده و تبرعی کار را انجام می دهد.
9.حضرت زهرا(س) به عنوان الگوی زن مسلمان، هیچگاه اجرت المثل دریافت نکرده است.
10.فرهنگ مجموعه ای از آداب و رسوم و باورهای جامعه است. باورهای جامعه ما در زندگی مشترک این است که کانون و نهاد خانواده نتیجه و فرایندی خواهد داشت. فرزندی که در این خانواده به وجود خواهد آمد سازگرای و محبت را نخواهد فهمید و هرچه دیدیه بر پایه حق و حق طلبی بوده است.
11.کارکرد و ماهیت خانواده با رویکرد و ماهیت شارکت متقاوت است.
12.پشتوانه عدم مطالبه اجرت المثل ظلم در حق زن نخواهد بود؛ بلکه پشتوانه آن باور و اعتقاد است. «من یتوکل علی الله فهو حسبه…» پس در این صورت زن نباید نگران تامین مالی آینده خود باشد. همچنین اینکه قراردادهای قانونی ضامن زندگی افراد نیست.
13.استدلالهای جنبه احساسی ندارد. این اخلاق جامعه دینی است که کارها را در حد مستحبات انجام می دهد و به حدی تکرار شده تا اینکه جزء باورهای دینی محسوب شده است.
نظرات موافق:
1.شرع اجرت المثل را مقید به زمان نکرده و مطلق بیان کرده است. چرا باید زنان مورد ظلم قرار گیرد و هیچ زنی در طول تاریخ جرأت دریافت اجرت المثل را نداشته باشد. اخلاقیات در مستحبات است ولی در حق واجب است و باید دریافت گردد. اگر حق است نباید مطالبه اش غلط باشد.
2.در صورتیکه اجرت المثل پرداخته نشود، این حق بر ذمه مرد باقی خواهد ماند و مدیون خواهد ماند.
3.عدم مطالبه حق موجب ارامش نمی گردد بلکه برعکس نگرانی برای آینده و دغدغه بودن این اجرت و نداشتن تامین مالی در آینده موجب سلب آرامش می گردد.
4.زنان در طول دوره های مختلف تاریخی بخاطر رضای خدا کارهای خانه را بدون دریافت مزدی انجام داده اند و اگر فرهنگ سازی شود قطعاً این نیز همچون نفقه و مهریه جایگاه خود را حفظ خواهد کرد.
5.همین که مهریه عند الاستطاعه رد عقدنامه ذکر گردیده است این نیز می تواند به عنوان حق قانونی و شرعی به صورت عند الاستطاعه ذکر شود.
6.استدلالهایی که توسط گروه مخالف مطرح شد جنبه احساسی داشته و باز به منشأ عرف برمی گردد که فرهنگ موجود درعرف موجب عدم مطالبه اجرت المثل شده. آیا دریافت نفقه از همسر نیز موجب بی ارزشی زن می گردد که بیان شد مطالبه اجرت المثل موجب کم ارزشش شدن زن می گردد؟
7.باروها از کجا نشأت می گرید؟ عدم مطالبه اجرت المثل بخاطر باور و اعتقاد نیست، بلکه چون در عرف و افراد جامعه چنین مطالبه ای دیده نشده؛ مطالبه نمی شود و مطالبه آن مساوی با بی ارزشی کار تلقی می گردد.
در پایان باید گفت: اجرتالمثل مطلبی نیست که درج آن در شروط ضمن عقد لازم باشد، مگر اینکه شوهر برای زن شرط کند که خدمات او در زندگی مشترک مجانی خواهد بود و این مطلب در عقدنامه قید گردد. به طور کلی به نظر میرسد اگر مردی در آغاز زندگی مشترک چنین شرطی را در سند بیاورد و یا از دادن حق طلاق جداگانه به همسرش خودداری کند و یا حاضر نباشد اجازه کار و ادامه تحصیل و … را به وی بدهد بهتر است خانم از همان ابتدا با تامل بیشتری وارد این رابطه شود.