به هوش باشیم...
بازرگانی ثروتمند تجارت گندم میکرد. انباری بسیار بزرگ دست و پا کرده بود و کیسه های گندم خویش را در آن ذخیره می کرد. او روز به روز بر این گندم ها می افزود و گمان میکرد چقدر گندم انباشته است! غافل از اینکه موش دزد و حیله گری به انبار او زده و هر چه او ذخیره می کند، این نابود می سازد و از بین می برد.
چیزی نگذشت که بازرگان بر سر حساب آمد و کیسه های گندم خویش شمرد و تازه فهمید چه بلایی بر سر او آمده است:
ما در این انبار، گندم می کُنیم
گندم جمع آمده، گم می کنیم
می نیندیشیم ما آخر به هوش
کین خلل در گندم است از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زده است
وز فَنَش انبار ما ویران شده است
اول ای جان! دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
ریزه ریزه صدق هر روزه چرا
جمع می ناید در این انبار ما؟
گرنه موشی دزد در انبار ماست
گندم اعمال چِل ساله کجاست؟
تعجبی نیست اگر یک موش کوچک بتواند انبار بزرگ گندمی را بر باد دهد!
تعجبی هم ندارد که گاه گناهان ریز ریز باعث بشود اعمال چندین ساله مان بر باد برود …
شعر از مثنوی مولوی
50نکته ...
«آیین زندگی و خوشبختی» با نگاه و نگارشی متفاوت:
1. در زندگی و معاشرت با دیگران، نرم افزار باشیم نه سخت افزار.
2. اهل خالی بندی نباشیم و برای دیگران، این همه کلاس نگذاریم و پرستیژمدارانه رفتار و برخورد نکنیم. می¬گویند شخصی به نصب در و پنجره های منازل و مغازه ها اشتغال داشت. روزی تصمیم به ازدواج گرفت و به خواستگاری رفت. پدرِ دختر از او پرسید: «به چه کاری مشغول هستی؟» آن شخص پرستیژمدارانه پاسخ داد: «ویندوز نصب می کنم».
3. برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی، از سه کاراکتر «ع» و «ش» و «ق» استفاده کنیم.
4. هیچ گاه قفل سی دی قلبِ مردم را نشکنیم که «تا توانی دلی به دست آور/ دل شکستن هنر نمی باشد».
5. چنانچه در کاری شکست خوردیم، آن را «Shut Down» نکنیم؛ بلکه آن را «Restart» کنیم.
6. برای مانیتور زندگی مان بَک گِراندِ (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم، نه سیاه یا دودی را.
7. برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف ( Flat) استفاده کنیم.
8. روی کلیدهای عیبِ کیبوردِ خودمان انگشت بگذاریم، نه روی کلیدهای عیبِ کیبوردِ دیگران.
9. برای فایل های اَسرار زندگی مان پَسوُرد (Password) بگذاریم و آن ها را مخفی (Hidden) کنیم.
10. همواره پیش از سخن گفتن، سی پی یوی فکرمان را به کار بیندازیم.
11. بر صفحه مشکلات مردم، کلید F1 باشیم و آنان را کمک و راهنمایی (Help) کنیم.
12. اگر شخصیت ما ژِله ای نیست و بزرگ و والاست، این نوع شخصیت ما نباید حتی به خود ما اجازه دهد که با هر کسی چَت (Chat) کنیم و هر کسی نیز با ما چت کند.
13. برای باغ زندگی مردم، ویندوز باشیم نه داس.
14. یک معادله ریاضی - رایانه ای به ما می گوید: «تا به فکر ساپورت دیگران نباشیم، دیگران به فکر ساپورت ما نخواهند بود».
15. اگر از کسی بدی و کم لطفی دیدیم، آن را «Save» نکنیم؛ بلکه آن را «Delete» نماییم و حتی از ریسایکِل بینِ (Recycle bin) قلبمان کاملاً محو کنیم.
16. به دیگران اجازه ندهیم در «سی دی رامِ» زندگی مان هر نوع «سی دی» را که بخواهند، قرار دهند.
17. خانه و دفترِ کارمان به روی مردمِ نیازمند «Open» باشد.
18. برای حل اختلافات زناشویی، روی گزینه «گذشت و ایثار» دابِل کلیک (Double click) کنیم.
19. تا حرف کسی تمام نشده است، اسپیکر (Speaker) خود را روشن نکنیم.
20. درآمدمان را در اول ماه، پارتیشِن بندی کنیم تا در آخر ماه کم نیاوریم.
21. برای رفع گرفتاری های مردم، اُتوران (Autorun) باشیم.
22. همان¬گونه که دیگران سآیت «گوگل» را طراحی کرده اند، ما نیز سآیت …
خنده پیامبر(ص)...
روزی مرد بیابان نشینی خدمت پیامبر (صلی اللّه علیه وآله) رسید در حالی که آن حضرت برآشفته بود و به یارانش اعتراض میکرد. آن مرد خواست چیزی بپرسد. اصحاب گفتند: ای مرد! چیزی نگو که ما او را دگرگون می بینیم، گفت: مرا واگذارید! به خدایی که او را به حق پیامبر قرار داده است، من تا او لبخند نزند دست بر نمی دارم . آنگاه عرض کرد: یا رسول اللّه! شنیده ا م که دجال در حالی که مردم از گرسنگی مرده اند برای آنها آبگوشت می آورد! پدر و مادرم فدایت، آیا شما صلاح می دانید من از آبگوشت او به دلیل حفظ آبرو و پاکی پرهیز کنم تا از لاغری نمیرم؟ یا از آن بخورم تا فربه شوم؟! آنگاه به خدا ایمان آورم و او را انکار کنم؟ می گویند: رسول خدا (صلی اللّه علیه وآله) به قدری خندید که دندانهای آسیایش نمایان شد. سپس فرمود: نه، خداوند با آنچه مؤمنان را بی نیاز می سازد، تو را نیز بی نیاز می کند. پیامبر (صلی اللّه علیه وآله) از همه مردم لبخندش بیشتر و خوش خوتر بود مگر آیه قرآنی نازل می شد و به یاد قیامت می افتاد و یا مشغول موعظه می شد. و چون مسرور و خشنود بود، از همه مردم خشنودتر بود و اگر موعظه می کرد به حقیقت موعظه می کرد و جز برای خدا خشمگین نمی شد.
سیره نبوی تآلیف علامه طباطبایی