افیون!!!
دیروز یکی ازدخترای همسایه تامنو توی فروشگاه دید خواست که بعد از خرید منتظرش بمونم چون سوالی ازم داره …بعد از کلی مقدمه چینی بلاخره حرف دلشو زد : “من موسیقی زیاد گوش می کنم؛ آن هم از هر نوعی که فکرشو بکنین؛ از سنتی گرفته تا آهنگ های رپ امروزی؛ ولی هیچ هدفی جز سرگرمی از این کار ندارم و به جز آرامش و سپری شدن اوقات، هیچ تأثیری بر من ندارند. …آیا گوش دادن به این موسیقی ها مشکل دارد یا نه؟ “
ازش خواستم بعد از ظهر بهم زنگ بزنه …! شاید علتش رو بدونید خوب پاسخ دادن به همچین سوالی وقت می بره وباید قبلش یک کمی در مورد جواب فکر کرد واساسی پاسخ گفت . بعداز ظهر سروقت زنگ زد منهم اینطوری جواب دادم:
هر ترانه و موسیقی ای، حرام نیست. موسیقی حرام، معیارهایی دارد که برای تشخیص آن لازم است با آنها آشنا باشید.
انواع موسیقی
1. موسیقی غنایی؛ هرگونه آهنگی است که به لحاظ شکل یا محتوا، موجب تحریک شهوت شود و متناسب با مجالس گناه باشد. این گونه موسیقی, گاهی آرامش تخدیرگونه برای اعصاب دارد و گاهی هیجانات ناهنجار برای روان در پی دارد.
2. موسیقی غیرغنایی؛ شامل صداهای موزون طبیعت، مارش نظامی, صوت قرآنی غیرغنایی و آواز حدی (برای تحریک حیوانات و دام) می شود. این نوع موسیقی می تواند پاسخ گوی گرایش طبیعی انسان به زیبایی های سمفونی و موزون باشد. با توجه به آن چه گفته شد، بررسی متون دینی و آرای عالمان دین نشان می دهد که موسیقی از نظر اسلام در چند صورت زیر حرام می باشد:
الف) موسیقی مطرب؛ یعنی آهنگ هایی که موجب (تحریکات غیرارادی در شنونده شوند) و انسان را از یاد خدا غافل سازند. منظور از محرک بودن نیز نوعی و شأنی است؛ یعنی به طور معمول، چنین اثری را دارا باشد؛ نه فقط نسبت به شخص خاص.
ب) موسیقی همراه با مضامین لهوی که به گونه ای موجب فساد اخلاق و انحراف اذهان است؛ مانند ترانه های عاشقانه و اشعاری که در وصف زن، شراب و غیره است و از همین قسم است اشعاری که به هر نحو موجب ترویج باطل و مخالفت با حق باشند؛ مانند اشعاری که در جهت توهین به مقدسات و یا در جهت تایید کفر و شرک و نظام های فاسد و سردمداران آنها باشند.
ج) موسیقی در مجلس گناه و لهو و لعب؛ مانند آهنگ هایی که در حال رقص یا نوشیدن شراب و غیره نواخته می شوند. در هر صورت، معیار در حرمت موسیقی، مناسب بودن آن با مجالس لهو و داشتن مضامین فسادانگیز و اغواکننده و طرب انگیز است و فرق نمی کند که از صدا و سیما باشد یا غیر آن؛ ایرانی باشد و یا غیرایرانی و نیز فرقی بین رفع خستگی، سرگرمی و غیر آن و برای خود یا دیگران در این حکم نیست و ملاک در تحریک شدن، تحریک نوع مردم است؛ نه شخص انسان و اگر صدای زن باشد، حرمت مؤکد است.
به قلم:طلبه
همه چیز را از تو می خواهم...
می شود یکی شیرینی محبتت را بچشد و سراغ کسی دیگر برود؟ می شود یکی با تو مأنوس باشد و دلش بیاید یک لحظه رو از تو برگرداند؟ ما را هم بگذار بین آنها که برای دوستی انتخاب کردی، دوستی شان را خالص کردی و شوق دیدنت را انداختی به دلشان؛ همان ها که به هر چه کنی، راضی اند؛ همان ها که اجازه دادی رویت را ببینند و قلبشان را از عشقت پر کردی. برای دیدار، انتخابشان کردی؛ کاری کردی همه صورتشان رو به تو باشد و دلشان از هر کس و هر چیزی جز تو خالی باشد.
ما را هم بگذار بین آنها که شادی شان با توست؛ همه عمرشان از ته دل، آه شوق می کشند و عاشقانه می خوانند. یاد بزرگی ات می افتند و پیشانی به خاک می گذارند؛ چشم هایشان از ذوق بندگی ات خواب ندارد و اشک هایشان از هراس روبه رو شدن با تو می ریزد.
از تو مهرت را می خواهم و مهر هر که مهر تو را دارد و مهر هر کاری که مرا به تو نزدیک می کند. خودت را برای من محبوب تر از همه کن و بگذار محبتت مرا ببرد تا بهشت و شوقت نگذارد نافرمانی کنم. منت بگذار به من و بگذار نگاهت کنم.
صحیفه سجادیه، ترجمه فاطمه شهیدی.
پیش به سوی زندگی سالم...
هر وقت سخن از سلامتی به میان می آید،موضوعاتی مثل: تغذیه; خوب،ورزش کافی،رعایت بهداشت مناسب و استراحت لازم،در ذهن افراد تداعی میشود،در صورتیکه علاوه بر اینها، رعایت جهاتی که به سلامت روح و روان مربوط میشود نیز،باید مورد توجه همه; ما قرار گیرد. در مورد نداشتن سلامت جسمی،ممکن است کسی به بیماری مادرزادی یا بیماریهای دیگری مبتلا باشد،که پس از آگاهی از این مشکل،با مراجعه به پزشک یا رعایت بهداشت و نظافت،در مقام معالجه،سلامتی خویش را به زودی بدست میآورد. امّا در مورد «بیماریهای روانی»مثل استرس،پریشانی،اضطراب و آشفتگیهایی که منجر به تنشها و اختلالات در زندگی خانوادگی و اجتماعی میشود،علاوه بر مطالعه ومشاوره برای دستیابی به یک زندگی سالم موارد دیگری نیز میتوانند نقش سازندهای را ایفا کنند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. ایمان و یاد خدا : اگر خدا و دستورات اخلاقی و حقوقی او مورد فراموشی قرار گیرد،زندگی حیوانیت شروع میشود و در چنین وضعی،آسیبها و درگیریهای تلخی زندگی را تیره و تار میسازد،که باید با آرامش و غلبه بر آشفتگیها آن را آرام و با ثبات گردانید. خداوند،در قرآن کریم فرموده است: )الا بذکر الله تطمئن القلوب)؛آگاه باشید،که با یاد پروردگار عالم،دلها آرام میگیرد. (سوره رعد،آیه28) براساس این آیه; قرآنی،علاوه بر این که انسان در سختیها و ناملایمات نا امید نمیشود و به ذات مقدس پروردگار عالم متوسل میشود،از راهنماییهای خدایی در مورد خودداری از گناهان و تجاوز به حقوق دیگران،راه را از چاه باز میشناسد،به خود و دیگران آزار نمیرساند و به یک زندگی سالم و شرافتمندانه،همراه با آسایش و سلامت میرسد.
2. احترام و احسان به والدین : در پنج جای قرآن کریم،با عبارت: )و بالوالدین احسانا)(سوره بقره،آیه83،سوره نساء،آیه 36،سوره انعام،آیه151،سوره اسراء،آیه 23،سوره احقاف،آیه 15) خداوند متعال،پس از دستور به عبادت خویش به ما دستور میدهد که به پدران و مادران خود،احسان و احترام و نیک رفتاری داشته باشید. براساس این دستورات جدّی و مؤکد قرآن کریم،که بعد از دستور به عبادت خداوند متعال وارد شده،اگر این فرامین الهی از سوی فرزندان عملی گردد،نه تنها موجب رضا و خشنودی خالق میگردد و رحمت و برکت و خیر و سعادت در کانون زندگی آنان ساری و جاری میشود، بلکه احترام و احسانی که از سوی فرزندان نسبت به والدین ابراز میگردد،این فضای مهر و محبّت آمیز را به بهترین مهد الگوگیری و تربیت پذیری برای سایر افراد و به خصوص کودکانی که در این کانون زندگی میکنند مبدل میسازد.
3. تربیت صحیح فرزندان : همانطور که اکرام و احترام والدین از سوی فرزندان،کانون زندگی را نورافشانی میکند و سلامت روانی به بار میآورد،در مقابل مسئولیت والدین نیز سنگین تر میشود تا نسبت به پاسخ گویی به این احترام و احسان،با همه; وجود و امکانات برای تربیت صحیح فرزندان کوشش و جدّیت مبذول دارند و معارف اعتقادی و اخلاقی را که در سلامت روانی اعضای خانواده نقش به سزایی دارد،بهتر بیان کنند و در آن فضای مساعد،بذرهای تربیت انسانی بهتر پرورش یابد، شکوفه دهد و به بار نشیند و فضای زندگی انباشته از شکوفههای فضیلت و گلهای زیبای طراوت بخش و شادی آفرین گردد و بازهم به سلامت روانی و آرامش وجدانی کانون مقدّس خانواده بیفزاید و از سختیها و تلخیها و کاستیها و آسیبهای دردناک و عذاب آور کاسته شود.
4. تأمین اقتصادی : تأمین نیازهای مادّی و اقتصادی زندگی،از جمله مسایل مهمّی است که اگر به طور صحیح و حساب شده و در حدّ لزوم صورت گیرد،میتواند در تحصیل و تحکیم سلامت خانواده و زندگی آرام عموم افراد نقش سازندهای داشته باشد. آری،برای تأمین نیازمندیهای مادّی زندگی،همه بخصوص پدران و مادران و کسانی مسئولیت اداره زندگی افراد تحت تکفّل خود را به عهده دارند،باید تا میتوانند تلاش کنند و افراد دیگر هم با رعایت میانهروی و صرفهجویی و استمداد معنوی از خدا واولیای اسلام،روح قناعت داشته باشند،زیرا به راستی اگر نیازمندیهای مادّی زندگی در حدّ لزوم تأمین نشود،از این ناحیه راه انحراف و فساد بر زندگی باز میشود و ایمان و معنویت و صداقت و شرافت و آبرومندی زندگی ضربه; بزرگی میخورد. 5 آگاهی و داناییبسیاری از اشتباهات و نگرانیهایی،که زندگی را به تلخی و سختی و نداشتن سلامت روانی مبتلا میکند،نداشتن آگاهی و دانایی لازم برای حلّ مشکلات است. افراد ناآگاه،مانند نابینایانی هستند که در شب تاریک در کوچه ها و سنگلاخهای فراوان، بدون این که راهنما و عصاکشی داشته باشند میخواهند حرکت کنند و سریع و بدون خطر به منزل برسند!حضرت علی(ع) جهل و نادانی را بدترین بیماری و درد و منشاء هرگونه فساد و انحراف و شرارت نامیده و برای مداوای این بیماری خطرناک،علم و دانش را (برای برافروختن چراغ عقل) معرفی کرده است و روشن است که برای به دست آوردن علم و دانایی،به مطالعه;کتابها و مجلات مفید،سؤال از دانایان،مشورت با آگاهان و گوش دادن به سخنان بزرگان باید پرداخت.
مجله بشارت شماره 73