نشاط جوانی :
همچنان که بذرپاشی در صحرا، موسم خاصی دارد، افشاندن بذر دانش در زمین دل نیز فصل خاصی دارد و بهترین فصل آن، «جوانی» است.
از بسیاری دانشمندان سال خورده به عنوان «تجربة عمر» می شنویم که به جوانان توصیه می کنند قدر جوانی را بدانند که چه برای تحصیل دانش و چه برای کسب فضایل اخلاقی و معنوی، از این فرصت زودگذر و بهار ناپایدار، استفاده کنند.
اگر گفته اند: «جوانی، زیباترین گلی است که در بوستان عمر می شکفد؛ اما عمرش کوتاه و گلبرگ هایش لطیف و بسیار آسیب پذیر است»، درست گفته اند و اگر گفته اند: «جوانی موسم گل افشانی بوستان عمر و فصل شکوفة باران زندگی است»، سخنی به جا گفته اند.
حال، با این فصل پرنشاط، چه باید کرد؛ تا ثمر دهی اش بیشتر شود؟ جز درس و مطالعه و پژوهش و آموختن؟ یادگیری در سنین جوانی و نوجوانی، همچون نقشی است که بر سنگ می ماند؛ آن گونه که در روایات آمده است. در شعری که منسوب به امام علیعلیه السلام است، آمده است:
«فرزندانت را در کوچکی به ادب آموزی تشویق کن؛ تا در بزرگی، مایة چشم روشنی تو گردند».
کمال ادب، آن است که در عنفوان نوجوانی فرا گرفته شود که مثل نقشی بر سنگ، ماندگار است. آموختن در جوانی، همچون گنجی است که ذخایر آن، پیوسته در حال رشد است و حوادث روزگار، آن را تغییر نمی دهد».
وقتی که شور و نشاط جوانی و استعداد و بالندگی قوای فکری از دست رفت و حافظه سست گشت و کشش مغز کاسته شد، بهرة آموزشی انسان بسیار اندک خواهد شد. هر که هر چه آموخت، در جوانی آموخت. فرصت ها گذران است و آموختن ها بسیار؛ پس شتاب و جدیت لازم است.
علم، کثیر آمد و عمرت حقیر
آن چه ضروری است، به آن شغل گیر
هر چه ضروری است، چو حاصل کنی
به که عمارت گری دل کنی
جواد محدّثی