من برنده ام!!!
18 شهریور 1393
دو برادر در مصر زندگی می کردند، از همان دوران کودکی یکی به دنبال کسب علم رفت و دیگری ثروت. عاقبت آنکه دنبال علم بود علامه دوران خود شد و دیگری پادشاه مصر. روزی برادری که پادشاه شده بود به برادر دیگرش گفت: من به سلطنت رسیدم و تو در فقر ماندی.
عالم جواب داد: ای برادر شکر خداوند بر من باید بیشتر باشد، چرا که به من میراث پیغمبران یعنی علم داد و تو را میراث فرعون و هامان یعنی ملک مصر.
منبع: برگرفته از گلستان سعدی، حکایت شماره 2 از باب سوم در فضیلت قناعت