لاجوردی...
سيداسداللَّه لاجوردي در سال 1314 ش در تهران به دنيا آمد. وي در نوجواني دروس دبيرستان را نيمه کاره رها کرد و همراه پدر به کار و فعاليت پرداخت. بعدها به دروس حوزوي روي آورد و تا حد کفايه پيش رفت. با آغاز نهضت اسلامي مردم به رهبري امام خميني، شهيد لاجوردي نيز به اين جريان پيوست و در تاسيس و ايجاد جمعيتهاي مؤتلفه اسلامي در سال 1341ش نقش مهمي ايفا کرد. وي به همراه شهيدان بهشتي و مطهري تصميم به ائتلاف بر ضد رژيم گرفت و فعاليت زيادي در اين زمينه از خود نشان داد. اين مبارز انقلابي، اولين بار پس از اعدام انقلابي حسنعلي منصور، نخستوزير پهلوي، بازداشت شد و مبارزه عليه رژيم پهلوي و زندانهاي پياپي او تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي ادامه يافت. شهيد سيداسداللَّه لاجوردي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، از طرف شهيد دکتر بهشتي به دادستاني انقلاب اسلامي منصوب گرديد و پس از آن رياست سازمان زندانهاي کشور را عهدهدار شد. منافقين بارها کمر به قتل او بستند تا اينکه در اول شهريور 1377، در سن 63 سالگي در محل کار خود در بازار تهران، به دست منافقي مزدور به شهادت رسيد. پيکر آن مبارز نستوه و فداکار، پس از تشييعي باشکوه، در گلزار شهداي بهشت زهرا و در کنار شهيدان هفتم تير به خاک سپرده شد.
رفتار دوگانه...
با خانمی که در حال عبور بود برخورد کردم اووه! معذرت میخوام. من هم معذرت میخوام. دقت نکردم …مودبانه از همدیگر جدا شدیم…
کمی بعد ازآنروز، در حال پختن شام بودم دخترم خیلی آرام کنارم ایستاد همینکه برگشتم به اوخوردم و تقریبا انداختمش با اخم گفتم: “اه ! ازسرراه برو کنار”
نفهمیدم که چقدر تند حرف زدم
وقتی توی رختخوابم بیدار بودم صدایی در درونم گفت: وقتی با یک غریبه برخورد می کنی ، آداب معمول را رعایت می کنی اما با بچه ای که دوستش داری …
برو به کف آشپزخانه نگاه کن. آنجا نزدیک در، چند گل پیدا میکنی. آنها گلهایی هستند که او برایت آورده است.
خودش آنها را چیده. صورتی و زرد و آبی
آرام ایستاده بود که سورپرایزت بکنه
هرگز اشکهایی که چشمهای کوچیکشو پر کرده بود ندیدی
در این لحظه احساس حقارت کردم…
صفحات: 1· 2
نقطه سرخط...
خدا زمین را مدور آفرید تا به انسان بگوید همان لحظه ای که تصور
می کنی به آخر دنیارسیده ای، درست در نقطه آغاز هستی . . .