غروب خورشید فقاهت، یک قرن پیش...
ولادت و آغاز تحصیلات
در روزهای پایانی صفر 1292 ق خانه حجة الاسلام حاج سیدعلی بن سیداحمد طباطبایی با تولد نوزادی که «حسین» نام گرفت، غرق در ذکر و سپاس پروردگار شد.او درس های ابتدایی، منطق و گلستان سعدی را در مکتب آموخت و سپس نحو، صرف، بدیع، عروض، منطق، فقه و اصول را فراگرفت.
آن گاه عزم اصفهان کرد و پس از جلب رضایت پدر به سمت آن سرزمین دانش خیز به راه افتاد. آیت الله بروجردی در اصفهان در مدرسه صدر سکنا گزید و از محضر استادان و بزرگان آن مدرسه خوشه های معرفت چید و بهره ها برد.
استادان آیة اللّه بروجردی
آیت اللّه بروجردی همواره در جست وجوی علم بود و در طول عمر پربرکت خود از هیچ کوششی برای فراگیری معارف اسلامی غفلت نمی کرد. هر جا که از وجود اندیشمندی نشانی می یافت به محضرش می شتافت و از دانش و کمالات وی بهره می جست. او نخست در درس استاد گران قدر، سیدمحمد باقر درچه ای، شرکت جست. دانشور درچه ای، که نور الهی در دل داشت، گوهر یگانه بروجرد را بازشناخت، او را به خود نزدیک کرد و از عنایات ویژه خویش برخوردار ساخت. آیت اللّه بروجردی سپس مدتی نزد حضرت آیت اللّه ملا محمد کاشی به تحصیل علوم اسلامی و معارف اهل بیت علیهم السلام مشغول گردید. از دیگر استادان وی می توان از مجتهد وارسته، میرزاابوالمعالی کلباسی، دانشور گرانمایه سیدمحمدتقی مدرس و حکیم برجسته میرزا جهانگیرخان قشقایی نام برد. استادان گران پایه ای که هر یک به گونه ای ستاره تابناک بروجرد را از عنایت خویش بهره مند ساختند و در شکل گیری شخصیت گوهر گران بهای خاندان طباطبایی دخالت داشتند…
صفحات: 1· 2
34 سال در بی خبری...
امام موسي صدر در سال 1307 ش (1343 ق) در شهر مقدس قم ديده به جهان گشود. پس از تکميل دروس مقدماتي، از محضر علمي و معنوي آيات عظام سيدصدرالدين صدر (پدرش)، سيد محمد محقق داماد، سيد حسين بروجردي و امام خميني(ره) کسب فيض نمود. سپس عازم نجف اشرف شده و از محضر عالمان و فقيهان آن ديار نيز بهرهمند گرديد و به درجه اجتهاد نائل آمد. امام موسي صدر پس از وفات آيتاللَّه سيدعبدالحسين شرفالدين، رهبري شيعيان لبنان را به عهده گرفت و آنان را از وضعيت ناهنجار فرهنگي، اجتماعي و سياسي رهايي بخشيد و در برابر دسيسههاي دشمنان اسلام، آنان را در تشکيلات “حرکت المحرومين” متشکل ساخت. اين مجاهد نستوه و خستگيناپذير با هدف ايجاد اتحاد بين اعراب و جلب حمايت کشورهاي عربي و متقاعد ساختن آنان به منزوي کردن اسراييلِ متجاوز و تحريم هرگونه رابطه با اشغالگران فلسطين و به منظور تقويت جنبش محرومين و تهيه سلاح، به کشورهاي مختلف سفر ميکرد. امام موسي صدر، به تدريج جزء بزرگترين شخصيتهاي سياسي جهان به شمار آمد و در پي دعوت رسمي دولت ليبي، به اين کشور سفر نمود، وليکن براثر توطئه دشمنان انقلاب اسلامي، در تاریخ 9 شهریور 1357 در همان سفر ربوده شد. گرچه اخبار ضد و نقيضي درباره زنداني بودن وي منتشر ميشود، با اين حال هنوز اطلاعات موثّقي از ايشان به دست نيامده است.
راه رجا...
هر دم از این رهگذار، رهگذری می رود
از پی مردان مرد، پی سپری می رود
عرصه نگردد تهی ، گرچه زهمسنگران
گه جگری می درند، گاه سری می رود
روزن فتح و ظفر ، بسته نخواهد شدن
گرز قضا ناوكی بر قدری می رود
راه رجاء بسته نیست ، گرچه رجایی برفت
ریشه به جا باد اگر برگ و بری می رود
روضه نماند به زاغ ، ور همه با درد وداغ
از صف مرغان باغ ، نغمه گری می رود
جلوه خورشید ما ، جمله جهان در نوشت
شعله به عالم زند ، تا شرری می رود
مكتب اسلام باد زنده كه در راه آن
گاه شبیری رود، گه شبری می رود
درسفر زندگی ، آمد وشد كارماست
تا پسری در رسد ، خوش پدری می رود
راه رجایی بجاست ، شور رهایی بپاست
گرچه زنام آوران ، ناموری می رود
بی هنران را بگو ، باهنرانیم ما
گرچه زملك هنر ،باهنری می رود
دامن دریای عشق تا كه صدف پروراست
صیرفیان را چه پاك ، گر گهری می رود
تا كه خدای ِ ” حمید ” ، حافظ این امت است
هر نظری می رسد، صد خطری می رود
حمید سبزواری