تدبیر کارساز !!!
از وقتی که یادش می آمد در تلاش وتکاپو بود …از همان ابتدا کارهایش روی نظم وبرنامه ریزی دقیق انجام شده بود.. البته بزنم به تخته ،.اعتماد به نفس بالایی هم داشت …
بلاخره امروز جواب تلاشها یش را می گیرد، خوشحال وخندان روزنامه ای که نتایج را اعلام کرده باز میکنه ، اما درنهایت تعجب در روزنامه نوشته شده ؛ امسال از پذیرش کسانی که اعتماد به نفس بالایی دارند معذوریم !!!
با اعتماد به نفس بالایی، همه پولهایش را دریک شرکت بزرگ سرمایه گذاری کرده بود اما متاسفانه شرکت ورشکست شده بود وتمام پول هایش برباد رفته بود …پدربزرگش گفته بود : ” شک نداشته باش ، آدمهایی که اعتماد به نفس بالایی داشته اند باعث ورشکستگی شرکت شده اند".!!!
چند وقتی بود که همه اش توی فکر بود . کجای کارش اشتباه بود ؟ اوکه تمام تلاشش را کرده بود . اعتماد به نفس بالایی هم داشت . اما چرا پشت سر هم بد می آورد؟
.
.
اعتماد به خدا ، توکل برخدا و…لازمه موفقیتش بود واو ازاین مسئله غفلت کرده بود که خدایی هم هست که هرچه بخواهد همان می شود …
وشاید نشنیده بود این سخن مولا علی (ع) را که می فرماید :” عرفت الله بفسخ العزائم ” خداوند راشناختم به سبب شکسته شدن اراده هایم".
پس درزمان برنامه ریزی ونقشه کشیدن برای آینده سهمی هم برای خدا بگذاریم …توکل کنیم واعتماد ومطمئن باشیم که همان خواهد شد که او بخواهد …
رشته ای برگردنم افکنده دوست
می کشد هرجا که خاطر خواه اوست
به قلم : طلبه
نشاط جوانی :
همچنان که بذرپاشی در صحرا، موسم خاصی دارد، افشاندن بذر دانش در زمین دل نیز فصل خاصی دارد و بهترین فصل آن، «جوانی» است.
از بسیاری دانشمندان سال خورده به عنوان «تجربة عمر» می شنویم که به جوانان توصیه می کنند قدر جوانی را بدانند که چه برای تحصیل دانش و چه برای کسب فضایل اخلاقی و معنوی، از این فرصت زودگذر و بهار ناپایدار، استفاده کنند.
اگر گفته اند: «جوانی، زیباترین گلی است که در بوستان عمر می شکفد؛ اما عمرش کوتاه و گلبرگ هایش لطیف و بسیار آسیب پذیر است»، درست گفته اند و اگر گفته اند: «جوانی موسم گل افشانی بوستان عمر و فصل شکوفة باران زندگی است»، سخنی به جا گفته اند.
حال، با این فصل پرنشاط، چه باید کرد؛ تا ثمر دهی اش بیشتر شود؟ جز درس و مطالعه و پژوهش و آموختن؟ یادگیری در سنین جوانی و نوجوانی، همچون نقشی است که بر سنگ می ماند؛ آن گونه که در روایات آمده است. در شعری که منسوب به امام علیعلیه السلام است، آمده است:
«فرزندانت را در کوچکی به ادب آموزی تشویق کن؛ تا در بزرگی، مایة چشم روشنی تو گردند».
کمال ادب، آن است که در عنفوان نوجوانی فرا گرفته شود که مثل نقشی بر سنگ، ماندگار است. آموختن در جوانی، همچون گنجی است که ذخایر آن، پیوسته در حال رشد است و حوادث روزگار، آن را تغییر نمی دهد».
وقتی که شور و نشاط جوانی و استعداد و بالندگی قوای فکری از دست رفت و حافظه سست گشت و کشش مغز کاسته شد، بهرة آموزشی انسان بسیار اندک خواهد شد. هر که هر چه آموخت، در جوانی آموخت. فرصت ها گذران است و آموختن ها بسیار؛ پس شتاب و جدیت لازم است.
علم، کثیر آمد و عمرت حقیر
آن چه ضروری است، به آن شغل گیر
هر چه ضروری است، چو حاصل کنی
به که عمارت گری دل کنی
جواد محدّثی
سوغات عصر جدید ...
داشتم به این فکر می کردم که برای دوستانم چه هدیه ای بخرم؛ تا هم سوغات مذهبی سفرم باشد و هم به یاد من باشند؛ بعد اندیشیدم که آن چه آنها را به یاد خدای من بیندازد، ارزشش بیشتر از یاد من است و دوستی مان را پایدارتر خواهد کرد. مهر و سجّاده و تسبیحی برایشان آماده کردم و گوشی همراهم را برداشتم؛ تا با پیامکی از میهمانی آمدنم با خبرشان کنم.
گوشی همراه، لحظه ای مرا به فکر فرو برد؛ ارتباطات قوی و توانایی هایش، راه جدیدی پیش پای من گذاشت و تصمیم بهتری گرفتم. وقتی همة دوستانم جمع شدند و طبق معمول، بازار سِندها و بلوتوث ها فعال شد، با اجازة دوستان، سوغات های معنوی عصر جدید را برایشان فرستادم؛ گلچینی از مداحی ها، سخنرانی ها و قرائتی زیبا از قرآن و التماس دعایی که تا هر وقت این بسته های صوتی و تصویری در دستگاهتان است و از آنها استفاده می کنید، برایم دعا کنید».
یکی از دوستان شوخ طبعم، در حالی که مهر و تسبیح یادگاری را برانداز می کرد، گفت: «خوب خیرات شکار می کنی رفیق! با مهر و تسبیحت که در دست ماست، به یک ثواب می رسی؛ اما با این بسته های فرهنگی، برای هر کس فرستاده بشه، تو در ثوابش شریکی؛ پس ما چی»؟
یکی دیگر از دوستانم گفت: «غصه نخور، در این بازی هرمی، هر کجاش باشی، برنده ای»!
دیگری خندید و گفت: «تا باشه از این سیستم های هرمی و از این سوغات های معنوی جدید»!
حورا طوسی