تشکیل گروه طلایه داران امر به معروف و نهی ازمنکر
راضیه اسماعیلی پویا مدیر مدرسه علمیه خواهران فاطمیه(س) ابهر از تشکیل گروه طلایه داران امر به معروف و نهی از منکر در مدرسه علمیه خواهران فاطمیه(س) ابهر خبر داد
مدیر مدرسه علمیه ابهر در مورد این گروه گفت: امر به معروف ونهی از منکر جزء واجبات است وهمه در باره این فریضه واجب مسئول هستیم ایشان بر توسعه فعالیتهای حوزه های علمیّه خواهران در زمینه این واجب فراموش شده تاکید کرد و گفت:چون ما مسلمانیم واز طرفی چون طلبه هستیم باید نسبت به این امر خیلی حساس باشیم سعی کنیم این واجب فراموش شده را احیا کنیم.
مدیر مدرسه فاطمیه(س) ابهر افزود: طرح طلایه دارادن امربه معروف طرحی است برای احیای این فریضه فراموش شده که هدف از برگزاری این طرح تبادل اطلاعات و نظرات برای شکل گیری سیاست های مربوط به امر به معروف ونهی از منکر و آسیب شناسی و ریشه یابی علل ترک معرف و ارتکاب منکر و تعیین الگوهای رفتاری و زمینه سازی جهت مشارکت همه جانبه حوزه علمیه در امور مربوط به فریضه امر به معروف ونهی از منکرو تدوین راهبردهای آموزشی برای طلاب به کمک ستاد امر به معروف و نهی از منکر می باشد.
وی گفت: 2گروه 10 نفره در شهرستان ابهر تشکیل خواهد شد که هر گروه یک سرگروه خواهد داشت که فعالیت خود را بعد از گذراندن دوره شروع خواهند کرد.وی افزود بعد از اتمام دوره ها و موفقیت طلاب در آزمون مربوطه، افراد کارت آمرین به معروف دریافت خواهند کرد.
این داستان را نخوانید
«این داستان را نخوانید»، مجموعه داستانهای معناگرا از کامران سحرخیز است. داستانهایی که وقتی آن را میخوانید، سرگرم نمیشوید؛ بلکه عمیقاً به فکر فرو میروید تا هدف نویسنده را از بیان آن بفهمید.
کامران سحرخیز، در این داستانها، یک هدف را دنبال میکند و آن فریاد کشیدن بر جهل و حماقت است. جهل در برابر ظلم جاری و سکوت در برابر آن؛ امّا او در هر داستان ادبیاتی خاص و متفاوت برای بیان این فریاد واحد به کار گرفته است. او در داستان «شلغم خوران» با ادبیاتی به ظاهر کهنه و در محتوا نو مینویسد:
ماهی بگذشت و سلطان پر هیمنه روز به روز رنجورتر شدند و درد و الم بیشتر. سلطان تحمّل ننموده، احکمالحکما و حکیم خلف بن عبباس را به جلاد سپردند. رئوس لعین آن دو خیانتپیشه، سالی، بر دروازهی باختری شهر بماند. سلطان فرمودند که در تمامی بلاد جار بزنند که اگر طبیبی بتواند بیماری سلطان را معالجت کند، سلطان دخت گرامیاش، بانوبیگم، را بدون خواهد داد و دو کرور سکّهی طلا بدو خواهد بخشید. طبیبان بسیاری گرد آمدند و معالجتها نمودند؛ امّا مؤثّر واقع نشد. تا روزی (بایست ذکر کنم که آدینه روزی بود از سال هفدهم سلطنت سلطان، سیچقان ئیل، که آن واقعهی مبارک به وقوع پیوست و از آن پس مردمان این روز را همچون نوروز دانند و همی شادیها کنند) روستاییای بیامد و گفت: «من توانم سلطان را معالجت کنم.»
سلطان فرمودند: «تمامی حکما درمانده گشته اند. تو روستایی چه سان میتوانی ما را معاجلت کنی؟»
روستایی گفت: «دولت سلطان پاینده باد. آن همه حکیم معالجت کردند، سودمند نیفتاد. بگذارید این روستایی معالجت خود بنماید.»
سلطان فرمودند: «اجازت میدهیم. معالجت تو چگونه است؟»
روستایی گفت: «امر کنید یک جوال شلغم بیاورند.»
سلطان در نهایت درد، قهقهه سر داده، فرمودند: «مردک! شلغم را میخواهی چه کار کنی؟»
روستایی گفت: «بایست هفت روز، هر روز، ده دانه شلغم نوش جان نمایید تا صحّت حاصل آید.»
الغرض سلطان بیشهی هیجا، هفت روز، هر روز، ده دانه شلغم نوش جان نمودند. شامگاه هفتمین روز صحّت حاصل آمد و سلطان از درد و الم رهایی یافتند…
او در داستان «هزار و سیصد و چهل و سومین دوست» با عباراتی متفاوت چنین داستانی مینویسد:
آقای انسان دوست دیروز برای هزار و سیصد و چهل و سومین دوستش نوشت:
فردا ساعت پنج بیصبرانه منتظر دیدنت هستم؛ دیر بیا.
در ضمن قبل از آمدن دوش بگیرد.
ارادتمند - انسان دوست تو.
انتشارات سوره مهر چاپ دوم این کتاب را در سال 1387 به قیمت 900 تومان منتشر کرده است.
واکنش خواننده پس از پایان کتاب: براستی هم برخی داستانها را نباید خواند؛ شاید به خاطر اینکه داستان نیستند و شاید به این خاطر که ناخواندنیاند…
آدمی دیگر بباید ساخت
نه سلامی و نه علیکی، انسانها همه با هم غریبه اند و تلاشی هم برای آشنایی نیست. به فرض که آشنایی ای هم پیش بیاید آنقدر خودخواهانه و منفعت طلبانه هست که ترجیح می دهی قیدش را بزنی و سرت را در همان لاک تنهایی فرو بری.
این روزها زیاد می شنویم زخم خوردن از رفیق و عزیزترین افراد را، دور شدن آدمها از هم را، منفعت طلب شدن و خلاصه پوچ شدن دوستی ها و روابط اجتماعی را در گوشه گوشه دنیا.
اینها هیچ عجیب نیست اگر بدانیم بارها و بارها در توصیف انسانهای آخرالزمان این صفات و بسیاری از صفات دیگر هشدار داده شده است. تا جایی که فریاد انسانها بلند شود که
آدمي در عالم خاكي نميآيد به دست
عالمي ديگر ببايد ساخت وز نو آدمي
در این مطلب به بخشی از این اتفاقات که در گستره روابط اجتماعی رخ می دهد اشاره می کنیم و البته خدا را شاکریم که وعده حکومتی را به ما می دهد که با دستان مردی از خاندان نور تمامی این زشتی ها را خط خواهد زد.
همبستگی ≠ گسست اجتماعی
آن چه از روايات به دست می آيد اين است که مردم و اجتماعات پيش از ظهور در آتش تفرقه و جدايي می سوزند. بشريت يکدل و يک سو نيستند و همواره اکثريت جامعه در انديشه و عمل با يکديگر در تضاد و تنش و ناسازگاريند.
امام علی علیه السلام در خصوص جامعه از هم گسيخته پيش از ظهور می فرمايند: ای افسوس از رفتار شيعيان ما,پس از امروز که اين گونه به هم دوستی نزديک دارند؛ چگونه پس از من برخی از آنان برخی ديگر را خوار سازند. وبعضی، بعض ديگر را می کشند… هر دسته و گروه از آنان به شاخه ای در می آويزند و به هر سوی که شاخه بچرخد، آنان نيز می چرخند.(1)
در برخی روايات ديگر از امام حسين(ع) چنين وارد شده است که: امری (ظهور) را که انتظارش را داريد تحقق نخواهد يافت تا آن هنگام که از يکديگر بيزاری جوييد و آب دهان به روی يکديگر بيندازيد و برخی از شما برخی ديگر را کافر خوانند و برخی، برخی ديگر را لعنت کنند.(2)
با ظهور امام زمان (عج)، آن حضرت برای ايجاد وفاق اجتماعی تلاش خواهند کرد. در آموزه های دينی به اين بعد از ابعاد اصلاحی امام زمان اشاره های بسياری شده است که به برخی از آنها اشاره می کنيم:
در دعای امام علی (ع) درباره آن حضرت چنين آمده است: وپراکندگی امت را با او جمع فرما (3)
امام صادق(ع) می فرمایند:خداوند بوسيله او بين دل های پراکنده و مخالف يکديگر ائتلاف می بخشد.(4)
در برخی دعاهايي که برای زيارت امام زمان وارد شده است چنين می خوانيم«سلام بر مهدی که خداوند وعده داده است که بوسيله او همبستگی بوجود آورده و پراکندگی را برطرف کند.» (5)در دعای افتتاح نيز همين مضمون را با عبارتی ديگر چنين می خوانيم: «خدايا بواسطه مهدی پراکندگی ما را، به همبستگی مبدل کن و از هم گسيختگی ما را التيام بخش»(6)
حضرت علی (ع) فرمودند:به پيامبر(ص) گفتم: آيا مهدی از ما آل محمد است يا از غير ما؟ فرمود:نه، بلکه از ماست.خداوند دين را بدست او ختم می کند چنان که بوسيله ما آغاز کرد و بواسطه ما مردم از فتنه ها نجات می يابند همانگونه که از شرک نجات يافتند و بوسيله ما خداوند پس از دشمنی فتنه ها و آزمايش های سخت دل هايشان را با هم الفت می دهد همانطور که پس از دشمنی شرک آنان را برادر دينی قرار داد. (7)
امام حسين نيز وقتی وضعيت جامعه از هم پاشيده و از هم گسيخته دوران پيش از ظهور را توصيف کردند، در جواب راوی که پرسيده بود: آيا هيچ خير و خوبی در آن زمان وجود نخواهد داشت؟ فرمودند: همه خوبی ها در آن زمان است زيرا قيام کننده ما (مهدی(ع)) خواهد آمد و همه (ناهنجاری ها) را اصلاح خواهد کرد.(8)
تقويت عواطف انسانی ≠ کم فروغ شدن عواطف انسانی
آنچه از روايات، در توصيف روزگار پيش از ظهور بدست می آيد؛ اين است که پيوندها به گونه ای بروز می کند که نمايانگر گسستی عميق در روابط اجتماعی انسان هاست. قطع روابط خويشاوندی، کم ارج شدن جايگاه پدر و مادر و بزرگترها در نزد فرزندان و در مقابل بی توجهی به فرزندان و اعضا کوچکتر خانواده از سوی بزرگترها، عدم توجه به حقوق همسايه، دروغ گويي، کينه توزی و دشمنی، حسادت، رواج غيبت و بهتان و افترا و … هر کدام شکافی در روابط اجتماعی و عواطف انسانی است.
در برخی از روايات قيام امام زمان به بعثت پيامبر اعظم(ص) تشبيه شده است که با ظهور خود دل ها و قلب های دور افتاده از يکديگر را به هم نزديک کرده و صفا و صميميت را در بين اعضا جامعه گسترش خواهند داد.در اين خصوص پيامبر اسلام(ص) چنين می فرمايند: خداوند به وسيله امام زمان(عج) دل هايشان را پس از دشمنی به هم نزديک می کند همان گونه که به وسيله ما دشمنی دوران کفر و جهالت را از ميان برداشت.» (9)در دعای افتتاح نيز چنين می خوانيم: «بوسيله مهدی،سينه های ما را شفا ده و خشم دلهای ما را بزدای»(10)
انگيزه های انسانی می شود
می گویند انسان موجودی اجتماعی است که نيازمند ايجاد پيوند با ديگران است واگر اين پيوندها ايجاد نشود در برآوردن نيازهايش با مشکل روبرو خواهد شد.اما بی شک برآوردن نيازها تنها انگيزه در روابط اجتماعی نيست، بلکه انگيزه های متفاوتی می تواند افراد را به ايجاد رابطه با همديگر برانگيزاند.
حضرت علی (ع) در توصيف اين فضا می فرمايند: مردم با انگيزه گناه کاری با هم برادر می شوند.و در راه دين از يکديگر جدا می گردند. دوستی ها دروغين است… و دوستی به زبان و دشمنی مردم به دل هاست.» (خطبه 107 نهج البلاغه)
با وجود این شرایط امیدمان به حضور مردی است که تنها و تنها اوست که با اذن خداوند می تواند تمام این گسیختگی ها را سرو سامان دهد. چنانچه وعده داده شده که امام زمان پيش و بيش از هر چيزی به اصلاح اخلاق و گرايش ها می پردازند و همچون جد بزرگوارشان مکارم اخلاق را گسترش خواهند داد و این اتفاق جز در سایه خردورزی مردی حاصل نمی شود. در برخی روايات به اين نکته مهم اشاره شده است. امام باقر(ع) در اين خصوص می فرمايند: «وقتی قائم ما، قیام کند؛ دستش را بر سر بندگان کشيده و اينگونه، انديشه آنان را جمع و اخلاقشان را تکامل می بخشد.»(11)
امام زمان(عج) در تلاش برای اصلاح روابط اجتماعی، ابتدا و بصورت بنيادين به اصلاح انديشه انسان ها همت خواهند گماشت. از آن جا که انديشه انسان ها در جهت گيری های رفتاری آنها تاثيرگذار است؛ با اصلاح خرد و بينش افراد به رفتارهای بهنجار و گرايش های درست آنها در روابط اجتماعی، شکل خواهند داد. زندگی در آن روزگار بر اساس تربيت است. در عصر او مردم آن گونه رشد و پرورش خواهند يافت که رسول خدا(ص) اصحاب ويژه خود را می پروراندند. در چنين جامعه ای که عقلانيت دراوج است و اخلاق اسلامی به همه کنش ها رنگ و بوی الهی داده است، روابط اجتماعی پايدار، عواطف انسانی قوی، انگيزه ها خدايي و جامعه مصون از کجروی و فساد خواهد بود.
باشد که باشیم و در چنین روزهایی ما هم طعم انسانیت واقعی را بچشیم.
1- مجلسی, محمدباقر, بحارالانوار, ج51,بيروت: موسسه الوفاء, بی تا,ص122.
2- النعمانی, محمدبن ابراهيم, الغيبه, تحقيق: علی اکبر غفاری, تهران: مکتبه الصدوق, ص 206.
3- مجلسی, محمدباقر, پيشين, ج51, ص115
4- الکلينی, ابی جعفر محمدبن يعقوب, اصول من الکافی, ج1, تصحيح: علی اکبرغفاری, تهران: دارالکتب الاسلاميه,1388 ق, ص314
5- قمی, عباس, مفاتيح الجنان, قم: انتشارات دليل,1378 ,ص876.
6- همان, ص229.
7- مجلسی, محمدباقر, پيشين,ج51,ص84.
8- النعمانی, محمدبن ابراهيم, پيشين,ص206.
9- مجلسی, محمدباقر, پيشين, ج53,ص93..
10- قمی، عباس, پيشين, ص299.
11- مجلسی, محمدباقر, پيشين, ج 52,ص336.
منبع: تلخیص و بازنویسی مقاله اصلاح در روابط اجتماعی ، ره آورد ظهور منجی، اسماعيل چراغی کوتيانی