السلام علیک ایتها الرضیة المرضیة

بر عالمیان رحمت رحمان زهراست

در هر دو جهان سرور نسوان زهراست

نوری که دهد شاخه ی طوبی از اوست

“کوثر"که خدا گفته به قرآن زهراست

***********************

والا گهر تاج نبوت زهراست

دردانه ِ یکدانه ِعصمت زهراست

در روز جزا شفیعه امت اوست

بر عالمیان سایه رحمت زهراست

***********************

سر ابد و حیات سرمد زهراست

در گلشن جان ، گل محمد زهراست

احمد که دم از “من از حسینم” می زد

دیگر چه عجب که “ام احمد” زهراست

                                                             شعر از حبیب الله چایچیان(حسان)

در احوالات ابو جعفر محمد بن یعقوب کلینی آورده اند که:انگیزه نوشتن کتاب “اصول کافی"که مرحوم کلینی در مدت 20 سال آن را تالیف نمود،آن بود که کلینی در محضر یکی از نواب اربعه حاضر بود. یکی از شیعیان که از مردم دور دست بود از وی خواست اینک که فرصت در دست است و می توانی از شخص بزرگی که از هر جهت مورد اطمینان است ،حقایقی از مذهب شیعه را بدست آوری،کتابی که کافی برای شیعیان باشد تالیف نما .

او هم پیشنهاد مزبور را به گوش هوش شنید و به تالیف کتاب مزبور اقدام کرد.

گویند:"کتاب مزبور به محضر امام زمان -صلوات الله علیه الملک المنان-رسیده آن حضرت فرمودند:”کاف لشیعتنا“برای شیعیان ما همین کتاب کافی است.

انسان از دیدگاه شهید مطهری

از میان تمامی مخلوقات عجیب و حیرت انگیز جهان هستی انسان به اشرف مخلوقات ملقب گشته است.

حقیقت انسان چیست؟ که توانسته به این مقام بزرگ نایل آید؟ متناسب با پاسخی که هر کس برای چیستی حقیقت انسان قایل است؛ نحوه برنامه ریزی زندگی اش را سامان می دهد.

از سویی انسان اصلی ترین موضوعی است که همه علوم به طور مستقیم وغیر مستقیم با آن سر و کار دارند. لذا شایسته است که ابعاد وجودی انسان و تفاوتهای او با سایر موجودات، ملاک انسانیت باشد وجایگاهش در نظام هستی وارتباط او با خالق شناخته شود.

پویایی تفکر نابِ اسلامی استاد مطهری و برخورداری ایشان از پایگاه فکری منسجم و روشمند، سبب گشته تا مقولات فوق از دیدگاه ایشان مورد بررسی دقت نظرقرار گیرد.

بنا به نظر استاد، انسان موجودی است که درسرشت او علاوه برعناصرمادی که در جمادات، گیاهان و نباتات وجود دارد؛ عنصری ملکوتی والهی نیز وجود داشته باشد.

(روح) بُعدِ غیرمادی انسان است. انسان موجودی مرکب از طبیعت و ماوراطبیعت ، ماده و معنا، جسم و جان است. انسان دارای دو مَن ملکوتی و ناسوتی می باشد که این دو مَن در عرض هم و مستقل ازهم نیستند، بلکه مَن، واحد بوده ودارای مراتب عالی و دانی می باشد.

انسان حیوانی است که از طریق علم وایمان از سایر جانداران ممتاز می گردد و روح او زاییده دامن جسم اوست که به تدریج به تکامل و استقلال یافته و حیوانیت انسان به منزله لانه وآشیانه ای است که انسانیت او در آن به مدد اختیار و ارده اش رشد یافته و متکامل می گردد.

شخصیت انسان همان اندیشه ها ، خواسته ها و گرایش های اوست که از فطرت او سرچشمه می گیرند. لذا تفاوت های اساسی انسان با حیوانات در ناحیه ادراک  کشف خود و جهان ، جاذبه های که بر انسان احاطه داردو کیفیت تاثیر پذیری از جاذبه ها و انتخاب ها و گزینش انها است

در بحثِ معیار انسانیت به شش معیار بر می خوریم . یک علم و دانش دو خلق و خوی انسانی مانند محبت سه اراده (تسلط انسان بر نفس خود) چهار آزادی از جبرها و اسارت قدرت ها پنج مسولیت گرایی و تکلیف اندیشی شش زیبایی گزایی معنوی و انسانی .

 اشاره می شود که هر کدام به تنهایی شرط لازم انسانیت هستند ولی شرط کافی نمی باشد.

واگرهمه این ارزش ها به طور هماهنگ و درحد اعلی وبا جهت گیری الهی، در انسانی رشد کند او انسان کامل است. و چنین انسانی برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او درزمین خواهد بود.

پس در حقیقت فرایند تکاملی انسان ازخود آگاهی انجام می پذیرد. انسان با تمام ظرفیت علمی و عملی نامحدودش جز با یاد الهی و جز در بارگاه او آرام نمی گیرد.

خلاصه ای تحقیقات پایانی

خانم لیلا والی جم