لازمه تبلیغ موفق...
یکی از اخلاقیاتی که در ارتباطات اجتماعی از جایگاه ویژه ای برخوردار است، سعه صدر است؛ اگر بخواهیم در یک جمله کوتاه سعه صدر را تعریف کنیم، باید بگوییم: ظرفیت روحی بالایی که در تحوّلات، شادیها، غمها و نگرانیها موجب واکنش معتدل و آرام می شود.
هنگامی که حضرت موسی علیه السلام مأمور به تبلیغ رسالات الهی می شود، اولین درخواست او از خداوند، شرح صدر است تا بتواند این مأموریت حساس را به درستی انجام دهد.
حضرت موسی علیه السلام عرض می کند: (( رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی * وَ یَسِّرْ لی أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی )) «پروردگارا، شرح صدرم عطا فرما و كار مرا برایم آسان گردان و عقده را از زبانم بگشا تا مردم سخنم را نیكو بفهمند.»
کسانی که دارای شرح صدر باشند، با شکستها، ملامت دیگران و یا انتقاد دوستان، کلافه نمی شوند و در مقابل از موفّقیّتها، فراگیری اصطلاحات، شهرت اجتماعی، تعریف و تمجید مردم و … دچار اضطراب، نومیدی و یأس نمی شوند.
مبلّغین در موارد بسیاری مدیر روحی و فکری مردم گردیده و به طور جدّ عموم افراد، ریاست معنوی آنان را در منطقه و جامعه می پذیرند.
برای ریاست و انجام مسئولیت اداره انسانها شرح صدر به صورت ابزاری دائماً مورد نیاز است.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: «آلَةُ الرِّئَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْر؛ِ ابزار ریاست سعه صدر است.»
سعه صدر و معاندین
دشمنان دین و معاندین اسلام کسانی هستند که یا به هیچ دینی معتقد نیستند و یا طرفداران ادیان و مذاهب انحرافی هستند.
در رویارویی با انحرافات و یا تبلیغات سوء آنان گرچه لازم است از طرق قانونی توطئه آنان کنترل شود و از نشر اعتقادات انحرافی آنان جلوگیری گردد؛ اما در مقام بحث و مناظره و ارتباطات اجتماعی، توجه به سعه صدر و تلاش برای هدایت افراد غیر مغرض، از اولویتهای تبلیغی است؛ هر گونه تندی در بحث و ارتباطات اجتماعی که از واکنش منفی در بین مردم و طرفداران آنها برخوردار بوده، نه تنها به هدایت آنان و روشن بینی مردم منجر نمی شود؛ بلکه به مظلوم نمایی و طرفداری عاطفی مردم از آنان خواهد انجامید.
سعهء صدر و مخالفین
در اغلب اماکن تبلیغی، محلات، روستاها و شهرها افرادی یافت می شوند که به هر دلیل (موجه و یا غیر منطقی) نسبت به روحانیون بی علاقه و یا دارای ذهنیّتهای منفی هستند؛
این افراد با شایعه سازی، بدگویی و گاهی استهزاء عملی سعی در تخریب شخصیّت و چهره علمی، اخلاقی و معنوی روحانی دارند و در کوچه و بازار و خیابان به مسخره کردن روحانی می پردازند و در مواردی به صورت بحث و مناظره با مبلّغان، اهداف خود را دنبال می کنند؛ بهترین و موفّقیّت آمیزترین روش برخورد با این افراد که در سیره معصومین علیهم السلام هم مصادیق آن به وفور دیده می شود، تحمّل و سعه صدر است.
در برخورد با این افراد هنگام مناظره، بهترین روش، جدال احسن است و اگر استهزاء نمودند، زیباترین و مشروع ترین روش، سکوت است.
سعهء صدر و موافقین
اگر مبلّغ نسبت به افراد مسجدی دارای سعه صدر باشد، انتقادات، پیشنهادات و گاهی تندیهای آنان را با بزرگواری تحمّل کند، دلسوزانه و مشفقانه برای رشد و ارتقاء معنوی آنان بکوشد، پدرانه در حدّ توان برای رفع مشکلات آنان اقدام کند، این روحیه به انسجام مردم و اهل مسجد کمک کرده و همگان را در جهت پیشبرد اهداف تبلیغی و گسترش معارف دین و ترویج عمل به دستورات دینی هماهنگ می سازد.
زمینه روحی سعه صدر
در اینکه چگونه می توان سعه صدر داشت و از کنار مشکلات، ناملایمات و سختیها با بردباری و صبورانه عبور کرده و کلافه نشد، جای بحث گسترده ای است؛ لیکن به نظر می رسد یکی از مهم ترین عوامل مؤثر، گذشت از علقه های دنیوی است؛ اگر کسی برای سرای آخرت آماده باشد، بسیاری از مسائل ظاهری دنیا در نظر او رنگ باخته، اهمیّت خود را از دست می دهد.
از رسول خدا صلی الله علیه وآله در باره چیستی شرح صدر سؤال شد پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: «نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ فَیَشْرَحُ صَدْرَهُ وَ یَنْفَسِحُ قَالُوا فَهَلْ لِذَلِكَ أَمَارَةٌ یُعْرَفُ بِهَا فَقَالَ نَعَمْ وَ الْإِنَابَةُ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ التَّجَافِی عَنَْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الِاسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ ؛
نوری است كه خداوند در دل مؤمن مى افكند، پس سینه اش گشاده می گردد، عرض كردند آیا علامتی دارد تا به آن شناخته شود؟ آن حضرت فرمودند: آرى با توبه آماده باز گشت به خانه همیشگی است، و در خانه فریب ناآرام است (و به آن دل نبسته است) و براى مرگ قبل از نزول آن آماده است.»
در عرصه تبلیغ، سعه صدر از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است تا جایی که می توان این خصیصهء بسیار ارزشمند را از بزرگ ترین عوامل موفّقیّت مبلّغین معرفی کرد.
سایت تبیان
شیعه هستیم؟ یا...
يكى از دوستان امام صادق(ع) خدمت ايشان آمده بود و از منطقه خودش تعريف می كرد كه در آنجا شيعه زياد است.
حضرت فرمود: آيا شيعهها طورى هستند كه ثروتمندانشان به خانه فقرا بروند؟
گفت: نه، يك حالت عمومى نيست!
فرمودند: آيا طورى هست كه اگر كسى قرضى داشت از مال خودشان قرض او را بپردازند؟
گفت: نه، به اين عموميت نيست.
حضرت فرمودند: آيا اگر كسى لباس، خانه و يا غذا نداشت طورى هست كه ثروتمندان داوطلبانه آنها را تأمين كنند؟
گفت: نه.
با گفتن اين پاسخ امام به زانوهايشان زدند و فرمودند: شما اسمتان را شيعه نگذاريد.
امام صادق عليه السلام خطاب به شاگردان و شيعه هاي خود فرموده اند:
اياكم ان تعملوا عملا يعيرونا به، فان ولد السوء يعير والده بعمله ، كونوا لمن انقطعتم اليه زينا و لاتكونا عليه شينا صلوا في عشائرهم وعودوا مرضاهم واشهدوا جنائزهم و لايسبقونكم الي شيء من الخير فانتم اولي به منهم
مبادا كاري كنيد كه ما را بدان سرزنش كنند، همانا به خاطر كردار فرزند بد، پدرش سرزنش مي گردد، براي كسي كه به او دل سپرده ايد ( امام بر حق) زينت باشيد و بر او مايه ي ننگ و عار نباشيد. در جماعت هاي آنان ( عامه ي مسلمانان با مذهب هاي ديگر) نماز بخوانيد و بيمارانشان را عيادت كنيد و در مراسم امواتشان حضور يابيد و در هيچ كار خيري بر شما سبقت نگيرند كه شما به آن (خير) سزاوارتريد.
در اصول كافي به سند صحيح نقل شده كه امام صادق عليه السلام به یکی از یارانش فرمود:
« بر هر كس از شيعيان كه بيني اطاعتم مي كنند و به سخنم عمل مي نمايند سلام برسان، و شما را به خداترسي سفارش مي كنم و ورع در دينتان و تلاش براي خدا ، و راستگويي و اداي امانت و طول سجود و خوب همسايه داري ، كه حضرت محمد صلي الله عليه و آله اين ها را آورد.
و امانت را به هركسي كه به شما سپرد رعايت نماييد، نيكوكار بود يا بدكار ، زيرا رسول خدا صلي الله عليه و آله امر مي فرمود نخ و سوزن هم ادا شود.
عشيره هاتان را صله كنيد و در تشييع جنازه هاي امواتشان شركت نماييدو بيمارانشان را عيادت كنيد و حقوقشان را ادا نماييد ،
زيرا هركسي از شما در دينش ورع داشته باشد و در گفتارش راست بگويد و امانت را ادا نمايد و خلق خويش را با مردم نيكو گرداند گفته خواهد شد: اين شخص جعفري است و آن مرا خرسند خواهد ساخت و ازين جهت شادمان خواهم شد و گفته مي شود : اين ادب آموزي جعفر است . و چنانچه برخلاف آن باشد بلا و ننگش به من مي رسد و گويند: اين است ادب آموزي جعفر؟!
دفاع از تشیع و پاسخ به شبهات/ علی اصغر رضوانی
.
تاریخ انتظار ما؟!...
انگار تخم صبر هستیم که در خاک انتظار تاب می آوریم تا در هرم خورشید به بال وپر بنشینیم… راستی شروع انتظار ما به چه زمانی بر می گردد؟
…سنگینی بار انتظار بر پشت ما،سنگینی یک سال ودوسال نیست .سنگینی یک قرن ودو قرن نیست حتی از زمان تودیع یازدهمین خورشید نیست.
تاریخ انتظار وشکیبایی ما به آن ظلم که در عاشورا برما رفته است برمی گردد، به آن تیرها که از کمان قساوت برخاست وبرگلوی مظلومیت نشست ، به آن سم اسب های کفر که ابدان مطهر توحید را مشبک کرد . به آن جنایتی که دست وپای مردانگی را برید.
از آن زمان تا کنون ما به آب حیات انتظار زنده ایم ، انتظار ظهور منتقم خون حسین.
تاریخ استقامت ما از آن زمان هم دورتر می رود، از عاشورا می گذرد وبه بعثت پیامبر اکرم می رسد . هم او در مقابل همه جهل وظلم وکفر وشرک وعناد وفسادی که جهان آن زمان را پوشانده بود وعده می فرمود که کسی خواهد آمد .
اما تاریخ صبروانتظار ما به دورتر ها برمی گردد، به مظلومیت وتنهایی عیسی ، به غربت موسی، به استقامت نوح واز همه اینها گذر می کند تا به مظلومیت هابیل می رسد.
انتظار وبردباری ما را وسعتی است از هابیل تا کنون وتا برخاستن فریاد جبرئیل در زمین وآسمان وآوردن مژده ظهور امام زمان…
خداکند توبیایی “سید مهدی شجاعی”