وداع با ماه...
وداع با ماه رجب برایمان سخت است اما شوق فرارسیدن ماه شعبان ، وداع را برایمان آسان می کند.دست خالی آمدن به این ماه عیب نبود اما دست خالی رفتن خسران بزرگی است…
الهی ! رجب گذشت و ما از خود نگذشتیم تو از ما بگذر… (آیت الله حسن زاده آملی)
22 سال پیش در چنین روزی...
22سال از زلزله هولناك ۳۱ خردادماه ۱۳۶۹زنجان وطارم ومنجیل گذشت. جنبش ویرانگر زمین در ساعت 30 دقیقه بامداد و غفلت ما از آمادگی در برابر این پدیده طبیعی در آن آخرین بامداد بهاری، چنان زخمی به چهره شهرستان زیبای طارم زد كه هنوز هم رد آلام و رنجهای عمیق ناشی از آن پس از سالها بر قلب و روح بازماندگان آن فاجعه غمبار و بسیاری از ایرانیان دیده میشود.
زلزله مصیبتبار ۳۱ خرداد ۶۹، بر اساس آمارهای غیر رسمی تا ۳۷ هزار كشته و ۴۰۰ هزار بی خانمان(در طارم-رودبار-منجیل و ….) بر جای گذاشت و با تخریب ۱۰۰ هزار واحد ساختمانی، یكی از بزرگترین خسارات را به مناطق شهری ایران در قرن بیستم وارد کرد و شهرها و روستاهای فراوانی را به شدت تخریب كرد.
چند ساعت پس از وقوع زمین لرزهٔ اصلی چندین پس لرزه در مواردی با بزرگی بیش از ۵ اتفاق افتاد؛ به طوری كه تا ۹ روز پس از وقوع زلزله ۱۷ پس لرزه بیش از ۴ و ۳۵ مورد تا ۴ ماه پس از آن با بزرگی بیش از ۴ ثبت و گزارش شده است.
این زلزله ویرانگر با همه پیامدهای فاجعهباری كه داشت، نقطه عطفی در مطالعات زلزله شناسی و مهندسی زلزله در ایران شد. به طوری كه به قولی «امروز مطالعه آن زمینلرزه بخشی از سرفصلهای دروس زلزله شناسی، زلزله شناسی مهندسی و همچنین پهنه بندی خطر زلزله را به خود اختصاص داده و هر ساله دانشجویانی برای بازدید از پهنه ومركز زلزله و درسهایی كه باید از این زلزله آموخت به منطقه منجیل و رودبار و طارم می روند.»
این زلزله چنان تاثیرگذار بود كه میتوان گفت، بعد از آن رویداد بود كه ستاد مدیریت بحران وزارت كشور شكل گرفت، نظام مهندسی تاسیس شد، آییننامه های ساخت و ساز مقاوم در كشور تدوین شد و مراكز پژوهشی مرتبط با زلزله بسط و توسعه یافتند.
باشد كه با درس گرفتن از این رویداد دهشتناك لرزهیی و زخمهای فراموش نشدنی دیگری كه در بویین زهرا، طبس، بم و … بر پیكره این سرزمین لرزهخیز نشسته، شاهد اقدامات اصولی و هوشیارانهتر در جهت آمادگی در برابر این پدیده طبیعی و كاهش هر چه بیشتر تلفات و خسارات تاسفبار این حوادث باشیم.
مناجات عرفانی شهید دکتر چمران...
به نام خدا وند لوح و قلم حقیقت نگار وجود از عدم
ابنجا قلب میسوزد اشک میجوشد وجود خاکستر میشود و احساس سخن میگوید اینجا کسی چیزی نمیخواهد انتظاری ندارد ادعایی نمیکند فریاد زجه ای است که از سینه پر درد به آسمان طنین انداخته و سایه ای کمرنگ از آن فریاد ها بر این صفحات نقش بسته است چه زیباست راز و نیاز های درویشی دلسوخته و نا امید در نیمه های شب فریاد خروشان یک انقلابی از جان گزشته در دهان اژدهای مرگ.
چه خوش است دست از جهان شستن دنیا را سه طلاقه کردن و از همه قید و بند اسارت حیات آزاد شدن بدون بیم و امید علیه ستمگران جنگیدن پرچم حق را در صحنه خطر و مرگ برافراشتن به همه طاغوت ها نه گفتن با سرور و غرور به استقبال شهادت رفتن جایی که انسان دیگر مصلحتی ندارد تا حق را برای آن کتمان نماید . آنجا حق و عدل همچون خورشید میتابد و همه قدرت ها و حتی قداست ها فرو میریزند و هیچ کس جز خدا فقط خدا سلطنت نخواهد داشت .
خوش دارم از همه چیز و همه کس دل ببرم و جز خدا انیسی و همراهی نداشته باشم .
خوش دارم که زمین زیر اندازم و اسمان بلند رو اندازم باشد و از همه زندگی و تعلقات آن آزاد گردم .
خوش دارم مرا بسوزانند و خاکسترم را به باد بسپارند تا حتی قبری را از این زمین اشغال نکنم .
خوش دارم هیچ کس مرا نشناسد هیچ کس از غم ها و درد هایم آگاهی نداشته باشد هیچ کس از راز و نیاز های شبانه ام نفهمد هیچ کس اشک های سوزانم را در نیمه های شب نبیند هیچ کس به من محبت نکند هیچ کس به من توجه ننماید جز خدا کسی را نداشته باشم جز خدا به کسی پناه نبرم .
خوش دارم آزاد از همه قید و بند ها در غروب آفتاب بر بلندی کوهی بنشینم و فرو رفتن خورشید را در دریای وجود مشاهده کنم .
ای خدای بزرگ آن قدربه ما عظمت روح وتقوا عطا کن که همه وجود خودرا با عشق ورغبت قربانی حق کنيم.
خدايا آن چنان تار وپودوجود مارا به عشق وجود خود عجين کن که در وجودت محو شويم.
خدايا مارا از وجود گرداب خودخواهی واز گردباد هوا وهوس نجات ده وبه ما قدرت ايثارعطا کن.
خدايا در اين لحظات سخت امتحان نور ايمان را بر قلب ما بتابان ومارا از لغزش نگاه دار.
خدايا مارا قدرت ده که طاغوت خودپرستی را به زير پا افکنيم وحق حقيقت را فدای منفعت های شخصی نکنيم.
سایت تبیان