وعده الهی...
«جنّات عدن التی وعد الرّحمن عباده بالغیب… لا یسمعون فیها لغواً إلاّ سلاماً…؛ بهشت های جاودانی که خدای رحمان به بندگانش در جهان نا پیدا وعده داده است… درآنجا سخن بیهوده ای نمی شنوند جز درود».(سوره ی مریم، آیه ی 61و62)
تکرار این مضمون در آیات مختلف و سوره های متفاوت به خوبی نشان می دهد که لغو شنیدن، بسیار کار سخت، طاقت فرسا و متشنج کننده اعصاب است که با تقوایان از آن گریزانند؛ و خداوند مکرراً به آنان نوید می دهد که در بهشت لغوی نیست و اگر کلامی هست، کلامی است که نه تنها روان را آزار نمی دهد؛ بلکه آنان را شادمان می سازد. سخن ها همه، دارای سلامی مشعر به سلامتی، درخواست کننده ی سلامتی و… می باشد.
چطور، وصف باغهای بهشتی برای شخص گرفتار در بیابان و مبتلا به تشنگی ابتهاج آور است، وصف رهایی از لغو شنیدن ها و سخنان گناه آلود نیز برای تقواپیشگان مسرّت بخش است.
نزاعهای بی حاصل خطی و سیاسی که همراه با مقام طلبی است، سخنان باطلی است که پیوسته گوشها را آزار می دهد.
دروغ، تملّق، بزرگ نمایی، لاف زدن از کارهای نکرده و… همه از لغوهای موجود در جامعه ی ماست…
دل تنگ کیست؟!
من یتّق اللّه یجعل له مخرجا (سوره ی طلاق)
یعنی: آن که تقوا پیشه کند، خداوند او را خلاصی می دهد. تقوا و پارسایی، حالتی در درون انسان است. خداوند این حالت را، موجب رهایی انسان می شمارد. کسی را امید به رهایی و آرامش است که نخست درون خویش را از قید و بند برهاند.
جهان بر مردمی سخت و تنگ می گیرد که دل به تنگی و تاریکی داده اند. تقوا، یعنی خود داری، و کسی برخوردار است که خود دار باشد. آری؛ میان برخورداری تا خود داری، یک گام است که آن را تقوا می گویند و تقوا چشمه ای است که از درون می جوشد. دل تنگ، آن است که در تنگنای زندگی، دست به هر گیاهی می آویزد، اما از یاد می برد که محکم ترین ریسمان نجات، در درون اوست.
سه سال پس از هجرت...
ماه دل آرای نیمه رمضان را، پانزده روز است به انتظار نشسته ایم
و به کرامت و مهربانیاش محتاجیم . . .
ولادت امام حسن مجتبی (ع) مبارک باد