تنهاترین امیر...
اینک اورا می بینم ، خاموش وگسترده ، آرام ودل آزرده در گوشه ای از این عالم ، سر در خویش فروبرده ، با غم های ناشناس وبزرگی که بر جانش نشسته ، پنهان از چشم خلق در خلوت قدسی محراب …
به نازکی خیال ، به صمیمیت الهام وبه نرمی طلوع نخستین روز آفرینش …
دردی پنهان در عمق نگاهش لانه کرده ، مملو از “حرف” که کسی را گوش شنیدنش نیست.
پراز “پناه” ، پر از ” جان” ، پر از “نشانه ” … تا راه گم نشود.
وترنم دل انگیز آن صاعقه که در همیشه تاریخ نواخته می شود: ” فزت ورب الکعبه ” …و جهان بی “علی “ ، چه دردمندانه نفس می کشد…
خدیجه حسنلو
دشمنی با دشمنان خدا...
علیبن عاصم کوفی اعمی می گوید: به امام هادی علیه السلام عرض کردم: من از یاری بدنی شما عاجزم و جز دوستی شما و بیزاری از دشمنانتان و لعن آنان در خلوت خود سرمایهای ندارم، سرورا! حال من چگونه است؟ فرمود: پدرم از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من خبر داد که فرمودهاست: هر که از یاری ما خاندان عاجز باشد و دشمنان ما را در خلوت خود لعن کند خداوند صدای او را به همه فرشتگان میرساند. پس هرگاه یکی از شما دشمنان ما را لعنت فرستد فرشتگان آن را بالا میبرند و هر کس را که آنان را لعن نکند لعنت میکنند. و چون صدایش به فرشتگان برسد برای او آمرزش میطلبند و بر او ثنا میفرستند و گویند: خداوندا، درود فرست بر روح بندهات که کوشش خود را در راه یاری اولیای تو به کار برد و اگر بیش از آن هم میتوانست دریغ نمیداشت. از سوی خداوند ندا آید که: ای فرشتگان من، من دعای شما را درباره این بندهام اجابت کردم و ندای شما را شنیدم، و بر روح او به همراه ارواح نیکان درود فرستادم و او را در زمره نیکان برگزیده قرار دادم.
( بحارالانوار 50 / 316.)
فضایل اول امام مظلوم...
شروط خلافت
بدان ای طالب سعادت دارَیْن! که در خلیفه پیغمبر بودنْ عصمت و افضلیّت و منصوص بودن از جانب خدا و رسولْ شرط است و این هر سه شرط در علی بن ابی طالب علیهماالسلام موجود است و در غیر او موجود نیست. و مع ذلک از آن حضرتْ، معجزات و کرامات صادر شده که از غیر نبی و امام نمی تواند صادر شود.
ملکه عصمت
احدی از عقلاء و ارباب فهم، شبهه ای در عصمت علی بن ابی طالب علیه السلام ندارند به چند وجه:
وجه اول: این که دشمنان آن حضرت در غایت کثرت، و عداوت ایشان نسبت به آن عالی شأن در نهایتِ شدت، و دائم در صدد معایب آن حضرت او بودند و در اظهار عیب او کمال جدّ و اهتمام را داشتند، مع ذلک هیچ صفت ناخوشی از آن حضرت نقل نکرده اند، بلکه دوستان و دشمنان او همه متفقند که هرگز از آن حضرت خطایی در علم و عمل سر نزد و شکی نیست که این معنی نمی تواند شد مگر این که ملکه عصمت حاصل شود.
وجه دوم: از ادله عصمتْ آیه تطهیر است که به اتفاق خاصه و عامه در شأن عالی شأن «آل عبا» صلوات الله علیهم اجمعین نازل شده است و آیه مبارکه این است: اِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ و یُطَهِّرَکُم تَطْهیرا. به مقتضای آیه مبارکه، ایشان از هر آلودگی ظاهری و باطنی پاک خواهند بود و آلودگی باطنی نیست مگر معصیت. و علمای فریقَین ذکر کرده اند نزول این آیه اختصاص به پنج تن آل عبا دارد و احتیاج به طُرُق شیعه نیست.
آیه تطهیر
بخاری و مُسْلم که از اعاظم اهل سنت بوده اند هر یک در صحیح خود از عایشه نقل کرده اند که عایشه می گفت: «روزی در وقت صبحْ پیغمبر صلی الله علیه و آله بیرون آمد و عبایی که از موی سیاه بود بر دوش مبارک آن حضرت بود. ناگاه حضرت امام حسن علیه السلام آمد، پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله او را داخل عبا کرد. پس حضرت امام حسین علیه السلام داخل شد، پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله او را هم داخل در عبا کرد. بعد از آن، حضرت امیر علیه السلام داخل شد، او را هم داخل عبار کرد. بعد از آن حضرت فاطمه علیهاالسلام داخل شد، او را هم داخل در عبا کرد و بعد از آن آیه مبارکه تطهیر را بر ایشان خواند.
بُغض دشمن خوف دوست
طریق افضلیت علی بن ابی طالب علیه السلام از آن ظاهرتر است که محتاج به بیان و دلیلی باشد. و اشرفیت اسدُاللّه الغالب از آن باهرتر و لایح تر است که افتقار به بیّنه و برهانی داشته باشد. دشمنان او از راه بُغض و کینه سعی در اخفاء فضایل او داشتند و دوستان او از روی خوف و تقیّه جدّ و اهتمام در عدم اظهار محاسن او نمودند. و با وجود این، مناقب او جمیع خانقین را فرو گرفته، و مفاخر او کل ثقلین را احاطه کرده است. کتب و اساطیر مخالف و موافق به تعداد کمالات و کرامات او ناطق، و بر احصاء معجزات و خوارق عادات او متفق…