دلیل اصلی انحطاط تمدّن ها...
آنچه بیش از پی ریزی تمدن ها ضروری است، پایداری و پیش گیری از فروپاشی آن هاست. آیین رهایی بخش اسلام با توجه به این واقعیت، از آغاز، پیروانش را با عوامل نابودی تمدن های پیشین آشنا ساخته و طرحی نوین برای جلوگیری از این سرنوشت شوم ارائه داده است.
امام علی «علیه السلام» در بخشی از سخنان حکیمانه خویش با استناد به قرآن کریم، بی تفاوتی آگاهان و ترک امر به معروف و نهی از منکر را دلیل اصلی انحطاط دولت های گذشته معرفی می کند و برای جلوگیری از سقوط جامعه اسلامی مردم را به انجام این وظیفه که رمز پایندگی و بالندگی تمدن اسلام است، فرا می خواند و می فرماید:
«… انّما هَلَکَ مَنْ کانَ قَبْلُکُم حَیْثُما عَمِلُوا مِنَ الْمَعاصی وَ لَمْ یَنْهَهُمْ الرّبانیُّونَ و الاخْبارُ عَنْ ذلکَ»
«به درستی کسانی که پیش از شما هلاک شدند، مرتکب گناهانی می شدند و دانشمندان و نیکان، آن ها را از آن باز نداشتند و نهی از منکر نکردند.»
بر این اساس، بنیاد تمدن اسلامی بر دوش همه انسان های مؤمن قرار دارد و مردم همه در حفظ ارزش های الهی مسئولند؛ چه آن که زیر پا نهادن بخشی از این ارزش ها توسط یک فرد، هر چند امری بسیار کوچک جلوه می کند، به تدریج بر بنای استوار جامعه اسلامی ضربه می زند و سعادت و آرامش دیگران را نیز از بین می برد. برای مثال، سقوط اخلاقی در بخشی از جامعه، مانند بیماری واگیردار کم کم به دیگران نیز سرایت و دیگر بخش های جامعه را آلوده می کند. بنابراین سکوت در برابر مفاسد، اشتباه و گناه است؛ حتی اگر تنها از سوی یک نفر رخ دهد. این حقیقت را قرآن کریم در ضمن آیه ای کوتاه چنین بیان می کند:
«وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُم خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أنَّ اللّهَ شَدیدُ العِقابِ»
«از فتنه ای که تنها به ستم کاران شما نمی رسد، بترسید و بدانید که خدا سخت کیفر است.»
بدین ترتیب، مبارزه با فساد و انحراف و سپس دعوت و راهنمایی به کارهای نیک، ضرورتی انکارناپذیر است و بر خلاف گمان برخی افراد ناآگاه، دخالت در زندگی دیگران نیست و با آزادی شخصی آنان منافات ندارد؛ زیرا آزادی حقیقی، از دیگران سلب آزادی نمی کند و منافع دیگران را به خطر نمی اندازد. بر این اساس، کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند، از حقوق خود و جامعه که با افراط و انحراف مفسدان به خطر می افتد، دفاع می کند که در واقع، امری پسندیده و عقلایی است.
سیمای یهود در قرآن :
قوم یهود از دشمنان دیرینه اسلام به شمار می رود و با رسول گرامی اسلام به جنگ برخاستند و با مشرکان و کفار قریش دست به توطئه های مختلفی زدند. اکنون نیز که قرنها از رسالت پیامبر خاتم می گذرد، اسرائیل یکی از دشمنان سر سخت دنیای اسلام است. صهیونیسم که همان یهودیان افراطی هستند، اکنون کشور فلسطین را اشغال کرده اند و با کمک قدرتهای بزرگ و از جمله آمریکا با مسلمانان به جنگ برخاسته اند و روز قدس در واقع یادآور دشمنی دیرینه یهود با اسلام و مسلمانان است. در این مقاله ویژگیهای یهود را از منظر قرآن ذکر کرده ایم. در یک نگاه کلی ایات مربوط به یهود را می توان به دو گروه تقسیم نمود: الف) عقاید و باورهای یهود؛ ب) کارشکنیها و فعالیتهای تخریبی علیه مسلمانان.
الف) عقاید و باورهای یهود
1. دشمنی با مؤمنین:
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا؛مائده/82
به طور مسلّم ( ای پیامبر ) دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت.
2. اذیت و آزار مؤمنین:
لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذًی کَثیرًا وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور؛ِ آل عمران/186
به یقین (همه شما) در اموال و جانهای خود، آزمایش می شوید و از کسانی (یهودیان) که پیش از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده است و (همچنین) از مشرکان، سخنان آزار دهنده فراوان خواهید شنید و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید (شایسته تر است؛ زیرا) این از کارهای مهم و قابل اطمینان است.
3. عقیده یهود در مورد خودشان:
وَ قالَتِ الْیهُودُ وَ النَّصاری نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّاؤُهُ؛ مائده/18 یهود و نصاری گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان ( خاص ) او هستیم.
4. عقیده یهود درباره خداوند:
وَ قالَتِ الْیهُودُ یدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ ایدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یداهُ مَبْسُوطَتانِ؛ مائده/64 .
و یهود گفتند: « دست خدا ( با زنجیر ) بسته است». دستهایشان بسته باد! بلکه هر دو دست ( قدرت ) او، گشاده است.
5. طغیان و سرکشی یهود:
وَ قَضَینا إِلی بَنی إِسْرائیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی اْلأَرْضِ مَرَّتَینِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیرًا ، فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیکُمْ عِبادًا لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْدًا مَفْعُولاً؛ اسراء4/5
ما به بنی اسرائیل در کتاب ( تورات ) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد و برتری جویی بزرگی خواهید نمود. هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکار جوی خود را بر ضد شما بر می انگیزیم ( تا شما را سخت در هم کوبند، حتی برای به دست آوردن مجرمان ) خانه ها را جست وجو می کنند و این وعده ای است قطعی.
6. قساوت و سنگدلی:
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِی کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً؛ بقره/74
سپس دلهای شما ( خطاب به یهود ) بعد از واقعه سخت شد، همانند سنگ یا سخت تر.
7. ایمان نداشتن به نبوت:
وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی اللّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ؛ بقره/55 .
و (نیز به یاد آور) هنگامی را که گفتید: « ای موسی! هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد، مگر اینکه خدا را آشکار ببینیم ». پس صاعقه شما را گرفت؛ در حالی که تماشا می کردید.
8. کفران نعمت:
وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نَصْبِرَ عَلی طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّکَ یخْرِجْ لَنا مِمّا تُنْبِتُ اْلأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها؛بقره/61
و (نیز ای یهود! به خاطر آورید) زمانی را که گفتید: « ای موسی ! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم. از خدای خود بخواه که از آنچه زمین می رویاند؛ از سبزیجات، خیار، سیر، عدس و پیازش برای ما فراهم سازد.
9. کشتار انبیا:
وَ ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ وَ باءُو بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یکْفُرُونَ بِایاتِ اللّهِ وَ یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ الْحَقِّ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ؛ بقره/61
و مُهر ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدایی شدند؛ چون آنان بایات الهی، کفر می ورزیدند و پیامبران را به ناحق می کشتند، اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.
10. انداختن نارساییها و مشکلات به گردن رهبری:
وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیئَةٌ یطَّیرُوا بِمُوسی وَ مَنْ مَعَهُ؛ اعراف/131
وقتی که بدی ( و بلا ) به آنها می رسید، می گفتند: « از سوی موسی و کسان اوست».
11ـ فراموش کردن خدمات دیگران:
وَ إِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکُمْ إِذْ أَنْجاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَ یذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یسْتَحْیونَ نِساءَکُمْ وَ فی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیمٌ؛ إبراهیم/6
و ( به خاطر بیاورید ) هنگامی را که موسی به قومش گفت: نعمت خدا بر خود را به یادداشته باشید، زمانی که شما را از ( چنگال ) آل فرعون رهایی بخشید. همانا شما را به بدترین وجهی عذاب می کردند، پسرانتان را سر می بریدند و زنانتان را ( برای خدمتکاری ) زنده نگه می داشتند و در این، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان برای شما بود.
12. اذیت و آزار پیشوا و رهبری:
وَ إِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنی وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیکُمْ؛ صف/5
و ( به یاد آورید ) هنگامی را که موسی به قومش گفت: ای قوم من! چرا مرا آزار می دهید، با اینکه می دانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم؟!
13. عهد شکنی:
فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیةً ؛ مائده/13
( بنی اسرائیل را ) به خاطر پیمان شکنی، از رحمت خویش دور ساختیم و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم.
14. تحریف کلام خداوند:
یحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ؛ مائده/13
سخنان ( خدا ) را از موضعش تحریف می کنند.
ب) کارشکنیها و فعالیتهای تخریبی علیه مسلمانان
1. تفرقه افکنی بین مؤمنین:
وَالَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرارًا وَ کُفْرًا وَ تَفْریقًا بَینَ الْمُؤْمِنینَ؛ توبه/107
( گروه دیگر از آنها ) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان رساندن ( به مسلمانان ) و ( تقویت ) کفر، و تفرقه افکنی میان مؤمنان.
2. پناه دادن به عناصر ضد الهی:
وَ إِرْصادًا لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ؛ توبه/107
و ( مسجد ضرار ) کمین گاهی بود برای کسی که از پیش، با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود.
3. آواره کردن شهروندان:
یقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی الْمَدینَةِ لَیخْرِجَنَّ اْلأَعَزُّ مِنْهَا اْلأَذَلَّ ؛ منافقون/8
می گویند:« اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون می کنند».
4. سیاست محاصرة اقتصادی:
هُمُ الَّذینَ یقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلی مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللّهِ حَتّی ینْفَضُّوا ؛ منافقون/7
آنها کسانی هستند که می گویند: « به افرادی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند».
5. عدم خرسندی از مسلمانان مگر با پیروی از یهود:
وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الْهُدی؛ بقره/120
هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، تا ( به طور کامل، تسلیم خواسته های آنها شوی و ) از ایین ( تحریف یافته ) آنان، پیروی کنی. بگو ( ای پیامبر ): « هدایت الهی ، تنها هدایت است».
و امروز اسرائیل که ادامه دهنده تفکرات خصمانه یهود افراطی دیروز است، با اعمال و رفتار وحشیانه و غیرانسانی به ساحت قدس شریف و همجواران آن، قصد استثمار و استعمار تمامی سرزمینها را دارند … به امید نابودی نهایی یهود به دست منجی مظلومان.
سروش وحی شماره19
10 برابر !!!
مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافًا کَثیرَةً وَ اللّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْسطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (بقره/245)
در ایامی که تحصیل می کردم، یک روز پنج ریال بیشتر پول نداشتم و در خیابان راه می رفتم که یکی از طلاب به من رسید و گفت : پنج ریال داری به من قرض بدهی؟ فکر کردم که اگر این پول را به او بدهم ، خودم بی پول می مانم؛ ولی با خود گفتم که کار این بنده خدا را راه می اندازم؛ خداوند کریم است ، پول را به او دادم. چند قدمی که رفتم یکی از همشهریهای من از اهالی مشکین شهر به من رسید، با هم مصافحه کردیم. موقع خداحافظی پولی در دست من گذاشت و رفت. چون نگاه کردم، دیدم پنج تومان (پنجاه ریال ) است .
بار دیگر، یکی از طلاب به من رسید و از من پنج تومان قرض خواست. این دفعه نیز با خود گفتم خدا کریم است. اکنون که این آقا معطل است، کار او را راه می اندازم. پول را به او دادم .چون مقداری جلوتر رفتم، یکی دیگر از همشهریهای خود را دیدم. پس از مصافحه و احوال پرسی موقع خداحافظی پولی در دست من گذاشت و رفت. چند قدم جلوتر رفتم. نگاه کردم دیدم پنجاه تومان (پانصد ریال) است .
ناگاه به یاد آیه شریف افتادم که« مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها …» أنعام/160؛ یعنی:« هر کس عملی نیک انجام دهد، ده برابر به او پاداش می دهیم » .دیدم بار اول پنج ریال داشتم چون به یک نیازمندی قرض دادم، خدای کریم پنجاه ریال رساند و چون پنجاه ریال را قرض دادم، خداوند کریم در عوض پنجاه تومان یعنی درست ده برابر رسانید . هر چه منتظر شدم و دعا کردم که کسی پیدا شود و این پنجاه تومان را قرض بگیرد، بلکه پانصد تومان (پنج هزار ریال) شود، دعایم مستجاب نشد .
حضرت آیت الله میرزاعلی مشکینی (مده)