تا غروب...
36 طلوع تا 72 غروب مانده !
می شود 36 نفر را عاشورایی نمود…
یدالله ...
جمله «ید الله فوق ایدیهم:دست خدا بالای همه دست هاست» و تعابیر دیگری در باره دست خدا را بسیار شنیده ایم.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی، آیا به راستی خداوند دست دارد؟ آیت الله سبحانی با استناد به آیات قرآن به این سوال و سوال هایی مشابه آن پاسخ داده اند.
چگونه قرآن درباره خدا مى گوید: ( یداه مبسوطتان )؟
قرآن، معجزه جاودانه پیامبر است و از نظر شیرینى بیان و برترى معانى، نمونه اى ندارد، و یکى از ملاکات بلاغت، به کارگیرى مجاز در کلام است و بزرگان گفته اند: «کلام البلغاء مشحون بالمجاز». بنابراین، این نوع صفاتى که نمونه هایى از آن ذکر شد، از باب مجاز و تشبیه است.
مثلاً در محاورات عمومى مى گویند: فلانى دست بسته یا دست باز است و هر دو کنایه از بخل و بخشش است، یا این که مى گویند: دست بالاى دست بسیار است، کنایه از قدرت برتر است. اگر قرآن مى فرماید: ( ید الله فوق أیدیهم ) کنایه از تسلّط او بر بیعت کنندگان است.
کسانى که راه تجسیم را در پیش گرفته اند، داورى آنان درباره این الفاظ این است که باید بر معنى حقیقى حمل شوند، از این جهت براى خدا دست و پا و چشم و گوش ثابت کرده اند و او را به سان انسان مى پندارند
این گروه، چشم بسته به قرآن مى نگرند، در حالى که قرآن مى فرماید:( لیس کمثله شىء )
پاسخ قاطع عالم شیعی به شیخ وهابی
یکى از علماى وهابى که منکر مجاز در قرآن بود، و معتقد بود که این الفاظ را باید بر معانى ظاهرى آنها حمل کرد، و طرفداران مجاز در قرآن را اهل تأویل مى شمرد با یکى از علماى شیعه روبرو شد و آنچه توانست درباره شیعه و این که آنها قرآن را تأویل مى کنند، سخن گفت: اتفاقاً آن عالم وهابى کور و نابینا بود. این عالم شیعى به او گفت: متأسفم که حضرت عالى در روز رستاخیز از رؤیت خدا و پیامبرش محرومید. آن عالم وهابى وحشت زده گفت: چرا؟ او در پاسخ گفت به گواه این آیه که( من کان فى هذه أعمى فهو فى الآخرة أعمى وأضلّ سبیلاً ) آن وهابى نابینا گفت: این آیه مربوط به نابینایى قلب و روح است، نه نابینایى ظاهرى. آن عالم شیعى گفت: این همان تأویل است که شما منکر آن هستى. او در پاسخ جز فحش و دشنام چیزى نداشت که بگوید.
چگونه مى توان مجاز و تأویل را در قرآن، منکر شد در حالى که قرآن، همه گناهان را به دست هاى انسان نسبت مى دهد و مى فرماید:( ذلک بما قدّمت أیدیکم وأنّ الله لیس بظلاّم للعبید ).
«این کیفر به خاطر چیزى است که دست هاى شما پیشاپیش فرستاده اند و خدا بر بندگان ستم نمى کند».
مسلّماً همه گناهان انسان با دست او انجام نمى گیرد، بخشى با چشم و بخشى با گوش و برخى با زبان و همچنین… ولى قرآن همه را به دست نسبت داده است، چون عضو فعال در انسان، دست او است و گناه، منسوب به خود انسان است.
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی
جهیزیه ...
از سال ها پیش تهیه لوازم خانه و زندگی زوج های جوان، بر عهده خانواده دختر بوده است.
در گذشته ها خانواده دختر به دادن وسایل اولیه زندگی اکتفا می کرد اما با گذشت زمان و ورود لوازم خانگی جدید به بازار، جهیزیه عروس هم از حد وسایل جزئی گذشت و امروز داشتن ماکروفر، ماشین ظرفشویی و بخچال ساید بای ساید از وسایل اصلی زندگی شده است.
جهیزیه از کجا باب شد؟
گفته می شود که این سنت کهن ریشه در فرهنگ کشورهای آفریقایی دارد که با هدف تأمین سرمایه اولیه برای کسب و کار به داماد هدیه داده می شد و به این ترتیب داماد می توانست با استفاده از سرمایه اولیه ای که خانواده عروس در اختیار او قرار می داد، مسوولیت تأمین خواسته ها و نیازهای همسر و فرزندانش را برعهده گیرد. جهیزیه حتی در روم باستان هم متداول بود و به این ترتیب می توان گفت که این سنت از جمله رسومی است که نه تنها در کشورهای آسیایی، بلکه در کشورهای اروپایی هم وجود داشته است. اما به مرور این رسم در خانواده ها از بین رفت و اگر هم خانواده دختر جهیزیه بدهد در حد لوازم اصلی زندگی است.
رابطه جهیزیه با مهریه
گفته می شود که بین مهریه و جهیزبه باید ارتباط باشد و در واقع جهیزیه زن به تناسب مهریه اش باید بالا باشد. اما در شریعت این رابطه پدیرفته شده نیست؛ چوه مهریه در مقابل تمکین زن از شوهر است و ارتباطی با جهیزیه ندارد.
جهیزیه را چه کسی می دهد و چه کسی می گیرد؟
از نظر فقها جهیزیه از اجزاء نفقه بوده و نفقه عبارت است از مسکن، البسه، غذا، لوازم منزل که به طور متعارف یا وضعیت زن متناسب باشد. در شرع اسلام شوهر دو تکلیف مالی نسبت به زن دارد، یکی مهریه است که مقدار آن در حین عقد یا توافق زوجین تعیین می شود. دیگری نفقه است که برخلاف مهریه، فقط یک حق و دین مالی است که زن می تواند آن را مطالبه کند. نفقه یک حکم تکلیفی است که حتی اگر زن استطاعت مالی داشته باشد از گردن مرد ساقط نمی شود. بنابراین، از نظر فقهی تردیدی وجود ندارد که تأمین تمام وسایل زندگی بر عهده شوهر است.
همچنین ماده 1107 قانون مدنی می گوید که وسایل خانگی را که همان جهیزیه باشد از اجزاء نفقه است که شوهر ملزم به فراهم کردن آنها است. درواقع جهیزیه قانونا بر عهده خانواغده دختر نیست و پسر باید ان را تامین کند.
خبر آنلاین