خواسته هایت را به خدا واگذار کن :
روی عن الصادق(ع) قال: کَمْ مِنْ نِعْمِةِ اللهِ تَعالی عَلی عَبْدِهِ فِى غَیْرِ اَمَلِهِ وَ کَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ اَمَلاً اَلْخِیارُ فِی غَیْرِهِ؛ از امام صادق(ع) در روایتی منقول است که حضرت فرمودند: «کَمْ مِنْ نِعْمِةِ اللهِ تَعالی عَلی عَبْدِهِ فِى غَیْرِ اَمَلِهِ»، در ربط با نعم الهیه، خداوند یک سنخ نعمتهایی را بدون اینکه انسان حتی آرزویش را داشته به او عنایت میکند؛ حتی گاهی به زبان هم جاری میکند و میگوید: باور نمیکردم! خدا است دیگر.
حضرت در ادامه میفرمایند: «وَ کَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ اَمَلاً»، و در مقابل یک سنخ اموری است که انسان مرتب آرزو میکند که خدا به او بدهد و ذهنش را پرکرده و «اَلْخِیارُ فِی غَیْرِه» حال اینکه نمیداند خیرش در آن نیست و اتفاقاً در غیر از آن است.از این روایت شریف میفهمیم که آن نعمتی که به درد تو میخورد را خدا به تو میرساند، چه از او بخواهی چه نخواهی؛ این را بدان! خیرِ بنده در هرچه باشد خدا به او میدهد و از او منع نخواهد کرد، مگر خود بنده رد کند.
از آن طرف چه بسیار افرادی که آرزوهایی میکنند که به ضررشان است و خودشان نمیفهمند؛ پس بهتر این است که خواستههای خود را به خدا واگذار کنند. پس وقتی آرزو میکنید بگوئید: خدایا این به ذهن من آمده، آیا خیر من است یا نه؟ برخی مسائل خیلی معمول است؛ مثلاً بیماری از خدا شفا میخواهد: «اللهم اشفِ کل مریض»، اگر بدهی و قرض دارد: «اللهم اقض دین کل مدین»، مشکلی ندارد.
اما نعمتهایی را که نمیدانی در آینده از نظر بهرهوریاش چطور میشود، به خدا واگذار کن، زیرا چیزهایی هست که تو از خدا درخواست میکنی، اما خودت نمیدانی که به نفع تو نیست.این را بدان! اگر خواستهات برآورده نمیشود، به نفع تو نیست، پس رهایش کن؛ چرا؟ چون خدا چیزهایی که به نفع تو است اما به ذهنت نمیآید را، اتفاقاً بدون درخواست به تو می دهد.
بحارالانوار ج 68 ص 152 - بحارالانوار ج75 ص 243 ( آیت الله تهرانی)
سلام بر نور ...
محکم ترین دستگیره ایمان ؟!
روی عن الصادق(علیه السلام) قال: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه وآله وسلّم) لِاَصْحَابِهِ اَیُّ عُرَى الْإِیمَانِ اَوْثَقُ فَقَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ اَعْلَمُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصَّلَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الزَّکَاةُ… فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم لِکُلِّ مَا قُلْتُمْ فَضْلٌ وَ لَیْسَ بِهِ وَ لَکِنْ اَوْثَقُ عُرَى الْإِیمَانِ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ وَ تَوَالِی اَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ اَعْدَاءِ اللَّهِ.
از امام صادق(ع) منقول است که حضرت در روایتی فرمودند: پیغمبر اکرم(ص) به اصحابشان فرمودند: «اَیُّ عُرَى الْإِیمَانِ اَوْثَقُ»، در میان دستگیرههای ایمان کدامیک محکمتر است؟ معلوم میشود انسان میتواند با تمسک جستن به ایمان، خودش را نجات و از هلاکت نجات بخشد.همچنین معلوم میشود ایمان چندین دستگیره دارد که هر که به آنها تمسک پیدا کند، نجات مییابد.حال حضرت سؤال میکنند که در بین اینها کدامیک محکمتر و اطمینانبخشتر است؟ چون هرچه محکمتر باشد، آدم را بهتر از پرتگاه نجات میدهد.
محکمترین دستگیره ایمان کدام است؟
در جواب عرض کردند: «اللَّهُ وَ رَسُولُهُ اَعْلَمُ»، خدا و پیامبرش بهتر میدانند؛ «وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصَّلَاةُ»، بعد برخی از اصحاب گفتند: نماز، «وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الزَّکَاةُ» برخی دیگر گفتند زکات؛ هر یک از اصحاب با اینکه گفتند: خدا و پیامبرش بهتر میدانند، اما اظهار نظر کردند. بعد از اینکه اظهارنظرها تمام شد، پیامبر(ص) فرمودند: «لِکُلِّ مَا قُلْتُمْ فَضْلٌ وَ لَیْسَ بِهِ»، اینهایی که اسم بردید، همه فضیلت دارند و دستگیره و نجاتبخش هستند، اما من به دنبال محکمترین آنها هستم که اگر انسان به آن متمسک شد و آن را پیشه گرفت، هیچگاه سرنگون نمیشود و به هلاکت نمیرسد.
سپس حضرت فرمودند: «وَ لَکِنْ اَوْثَقُ عُرَى الْإِیمَانِ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ»، محکمترین دستگیره ایمان این است که انسان دوستی و دشمنیاش با دیگران بر محور خدا باشد نه هوای نفس.حضرت معیار میدهند، اگر کسی را دوست داری برای خدا دوست بدار نه برای غیر خدا، مثل امور مادی دنیایی یا هوای نفس و اگر کسی هم در نزد ما مبغوض و مطرود است، باید به خاطر خدا باشد نه هوای نفس.مثلاً چون میبینم او دارد از احکامالله تخلف میکند، مطرود من میشود؛ «دوستی بر محور خدا و دشمنی بر محور خدا».
حضرت در ادامه فرمودند: «وَ تَوَالِی اَوْلِیَاءِ اللَّهِ»، و رابطه دوستی و سرپرستی با کسانی برقرار کن که دوستان خدا هستند؛ یعنی اگر در روابط اجتماعی میخواهی با کسی رفیق شوی، برو کسی را پیدا کن که از اولیاء خدا است.بحث اول در رابطه با دوستی بود، اما این بحث در مورد رفاقت و سرپرستی است.
در عبارت بعد حضرت میفرمایند: «وَ التَّبَرِّی مِنْ اَعْدَاءِ اللَّهِ»، از دشمنان خدا برائت بجوی و کنارهگیری کن. نباید نسبت به کسانی که ضدیت با خدا دارند بیتفاوت باشی، بلکه باید از آنها تبری بجویی. «تبری» یعنی هیچگونه رابطهای، چه درونی وچه بیرونی با او برقرار نکنی.مثلاً تا میگویند: فلانی، بگو: بنده با ایشان کاری ندارم و او با من هیچ ارتباطی ندارد.
(آیت الله تهرانی )بحارالانوار ج66 ص242 - کافی ج2 ص 125