زیر چکمه بیگانه...
سوم شهريور 1320 يادآور روزي است که نيروهاي بيگانه سه کشور انگليس، شوروي و آمريکا خاک ايران را به اشغال خود در آوردند. در آستانه گسترش جنگ دوم جهاني به نقاط مختلف جهان، اوضاع داخلي ايران نيز از موقعيت مناسبي برخوردار نبود. رضاخان که به اراده و پشتيباني انگليسيها به قدرت رسيده بود، يکي از سختترين حکومتهاي استبدادي را که تا آن هنگام، ايران کمتر به خود ديده بود، حاکم ساخت. او به دلايل مختلف تغييرات بسياري در همه شوون کشور، مخصوصا در بعد مذهبي پديد آورده بود اما اين تلاشها، واکنشهاي مخالفي را در ميان عموم مردم و طبقات مختلف برانگيخت و سبب شد که رضاخان فاقد هر گونه پايگاه اجتماعي و مردمي باشد. در واقع هر اقدامي که آن چکمهپوش ديکتاتور در طول 20 سال سيطره خود انجام داد، در نهايت به زيانش تمام شد و نتيجه وارونه داد و هنگامي که جنگ در اروپا درگرفت ديگر در جايگاهي نبود که بتواند خود و مملکت را حفظ کند. بدين ترتيب، با آنکه ايران در اين جنگ رسما اعلام بيطرفي کرده بود، به علت آنکه راه ايران مناسبترين راه جهت کمک به جبهه شوروي بود، خاک ايران توسط سه کشور متفق به آساني و تقريبا بدون مقاومت ارتش رضاخان به اشغال در آمد و تا سال 1324 در اشغال اين نيروها باقي ماند. اشغال ايران، عوارض و آثار گوناگوني در پي داشت؛ از سويي با يورش نيروهاي بيگانه تماميت ارضي و حاکميت سياسي ايران پايمال شد که باعث حضور و سلطه قدرتهاي بيگانه تا ساليان زيادي گرديد؛ از سوي ديگر بر اثر بروز جنگ، مشکلات فراواني از قبيل قحطي، گراني، کمبود مايحتاج عمومي و … گريبانگير مردم شد. با اشغال ايران، رضا خان که به مهرهاي سوخته تبديل شده بود به جزيره موريس در آفريقاي جنوبي تبعيد شد و محمدرضا پهلوي، ولیعهد او که توانست سرسپردگي خود را به انگليسيها به اثبات برساند به تخت سلطنت نشست.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی