دیدار با آیت الله خوشبخت
تهران -خیابان دکتر شریعتی -سه راه طالقانی -مسجد امام حسن ع،اینجا جایی است که با تعدادی از دوستان طلبه بعد از چند روز کاری فشرده قرار است برای نماز مغرب و عشا در محضرآیت الله خوشوقت باشیم،هرچند برنامه ریزی بگونه ای است که سر وقت آنجا باشیم اما ترافیک سنگین باعث میشود دقایقی بعد از اذان آنجا برسیم والبته خوشبختانه آیت الله هنوز نیامده است،در کمال تعجب مسجدی بسیار کوچک را میبینیم که بزور صدوچند نفر در آنجا میتوانند نماز بخوانند،مسجد تقریبا پر شده است و به سختی برای دوستان ما جا پیدا میشود.
اکثر نمازگزارن مشغول نماز هستند برخی قرآن میخوانند آثار تهجد بر چهره برخی نمایان است معلوم است که اکثر این نمازگزارن دغدغه های خودسازی دارند،برجمال محمد و آل محمد صلوات ،انتظار به پایان رسیده است آیت الله وارد میشود چهره ای بشاش و سرحال،همه به احترام ایشان بلند میشوند وکسانی که نزدیک هستند دستی بر عبای ایشان میکشندو راهی باریک پیدا میشود تا ایشان به محراب وارد شوند،نمازپشت سر عالمی که انسان به تقوای او اعتماد دارد واقعا دلچسب است.
آیت الله بعد از نماز بر صندلی تکیه میکند و ما منتظر شنیدن تذکرات ایشان ، سعی میکنم به چهره ایشان خیره شوم ،چیزی در ذهنم میگذرد که ایشان به عنوان یک معلم اخلاق چه چیزی را میخواهد تذکر دهدبه یاد اوائل طلبگی افتادم که هر وقت بزرگی را زیارت میکردیم بدنبال درخواست دستورالعمل ،ذکر و دعا بودیم تا شاید ماهم بتوانیم رشد معنوی داشته باشیم، خاطرم هست دوستان طلبه من ،از کسی که گفته میشد عارف است نباتی را گرفته بودندو آن را در داخل آب حل کرده بودند و هر روز از آن میخوردند تا رشد معنوی پیدا کنند،دوستی دیگر عدس زیاد میخورد تا اشک چشمش بیشتر شود،دوستی دیگر سرکه زیاد میخورد تا دل او روشن شودو…
نمیدانم این چه تفکری است که ما طلبه ها خصوصا طلبه های جوانتر همیشه بدنبال عجایب و غرائب هستیم و راه مشخص و مطمئن را در حاشیه قرار میدهیم.چند سال پیش در سفر زیارتی مشهد مقدس خدمت آیت الله مروارید رسیدیم ایشان نیز بر همین نکته تاکید کرد،مرحوم آیت الله اشتهاردی نیز همیشه در دروس اخلاق همین نکته ها را تکرار میکردند،آیت الله مجتهدی نیز همیشه این نکته ها را تذکر میدادند.
به هر ترتیب دیدار آیت الله خوشوقت برای ما بسیار دلچسب بود بعداز اتمام سخنرانی مردم دور ایشان جمع شدند کسی استخاره ای طلب میکرد ،دیگری درخواست دعا میکرد ،و… بعد از اتمام این دیدار هنوز هم به فرمایشات ایشان فکر میکنم.
به نقل از یکی از دوستان طلبه