حفظ بیت المال...
در دوران زعامت شیخ انصاری (ره) و هنگامی که حقوق شرعی از اطراف به سوی او سرازیر بود، خانواده ایشان از نظر اقتصادی سخت در تنگنا بودند. به یکی از علمایی که نزد شیخ احترام و منزلتی ویژه داشت، شکایت بردند و از او خواستند تا در این باره با ایشان گفت و گو کند تا اندکی بر مقرّری ماهانه شان بیفزاید و بتوانند از عهده هزینه های ضروری منزل بر آیند.
آن عالم خدمت شیخ رسید و خواسته خانواده ایشان را با او در میان گذاشت. شیخ به سخنان وی کاملاً گوش داد، اما نفیاً و اثباتاً پاسخی نداد.
روز بعد وقتی شیخ به منزل آمد، به همسرش فرمود: لباس های مرا بشوی و آب های چرکین آن را نگه دار و دور مریز. همسرش خواسته او را عملی کرد و نزد وی آمد. شیخ انصاری فرمود: آن آب ها را بیاور و بنوش. همسرش با تعجب پرسید: این چه امری است، عاقل چنین کاری نمی کند؟! شیخ فرمود: پس خوب بنگر و نیک گوش دار، این مال هایی که نزد من است در نظرم مانند همین آب چرکین است؛ همان گونه که تو نمی توانی و نمی خواهی از این آب چرکین بنوشی، من هم حق ندارم و مجاز نیستم به شما بیش از آن چه تاکنون می دادم بدهم و باید به هنگام اضطرار، آن هم به مقدار اندک از آن استفاده کنم، زیرا این حق فقراست و شما با سایر مستمندان در نظرم یک سانید.
المکاسب ج 1 ص128