برای غزّه ...
28 آبان 1391
کوه ها مست غرور ، رودها بستر خون
دشت وادی بلا ،خاک وادی جنون
چشم دلها همه کور ،جنس دلها همه سنگ
خوک ها شاه زمین ،گرگ ها تشنه جنگ
رهبران مایه ننگ، همه خواب آلوده
خلق در سوگ عزا ،حاکمان آسوده
وحشیان تاریخ، مست از جام جنون
اندکی آن سو تر ،غزه در آتش و خون
غرش موشک بمب ،بازی تیر و تفنگ
رقص خمپاره و مین ،جشن باروت و فشنگ
غرق آتش همه شهر، آب دریا همه زهر
اف به تو مکر زمان، تف به تو فتنه دهر
در همه کار بشر ،نکته ای هست عجیب
دو وجب خاک زمین، وین همه مکر و فریب؟