جدیدترین اثر آیت الله جوادی آملی
کتاب «کوثر کربلا» شامل مجموعهای از سخنرانیهای «آیت الله جوادی آملی» در دهههای محرم سالهای اخیر در شهرستان آمل است. این سخنرانیها به همراه مراثی گفته شده از زبان ایشان که از گفتار به نوشتار تبدیل شده، در ساختاری جدید به صورت مهندسی پژوهشی منتشر شده است. آیت الله جوادی آملی؛ در مقدمه این اثر با بیان ابعاد جهاد اصغر، اوسط و اکبر و نیز هجرت اصغر، اوسط و اکبر به مقام والای سید الشهداء (ع) اشاره کرده و تحلیل عرفانی از رویکرد نهضت کربلا ارائه میدهند.
در بخشی از مقدمه این کتاب میخوانیم: «جریان نهضت کربلا، نه برای رهیافت به منطقه امتناع است و نه اکتفا به هجرت صغری و جهاد اصغر یا بسندهکردن به هجرت وسطا و جهاد اوسط، بلکه کوشش برای پیروزی در هجرت کبری و جهاد اکبر است که در این هدف والا، حضرت حسینبنعلی (ع) کاملا کامیاب شد، به طوری که نه هجرتی از هجرت آن حضرت بزرگتر میسور است و نه جهادی از جهاد آن ولی والا بزرگتر و مقدور احدی است.»
مولف این اثر همچنین درباره نام گذاری این کتاب اظهار داشته است: «کتاب به این دلیل کوثر نامگذاری شده است که چون کوثر به عنوان چشمهای از بهشت، برگرفته از سوره «کوثر» است و از آنجا که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «حسین از من است» و سیدالشهدا (ع) نیز فرمودند: «من به روش جدم عمل میکنم»، این کتاب به نام «کوثر کربلا» مزین شد؛ چنانکه خود رخداد کربلا کوثر است و وجود پربرکت و ماندگار امام حسین (ع) هم هدیهای از جانب خداوند به رسولش بوده و از مصادیق کوثر است.»
کتاب «کوثر کربلا» در سه بخش با عنوان سه جام نوشته شده است. مباحث این سه جام (بخش) همگی زیرمجموعه مبحث «عقل نظری» هستند و به تعبیری دیگر، جزء مباحث حکمت نظری و عملی بوده که برخی درباره شناخت، هست و نیستها و بعضی درباره شناخت بایدها و نبایدها هستند و انتخاب کلمه جام به جای فصل به دلیل آن است که با نام کتاب هماهنگی بیشتری دارد. در جام یکم کتاب «کوثر کربلا» رسالتهای معرفتی کربلا بیان میشود که محورش بیان هست و نیستهای مهم قرار است؛ در جام دوم رسالتهای عملی ـ اجرایی کربلا ارائه میشود که محور آن نیز بیان باید و نبایدهای مهم در این راستا است.
در جام سوم که «بلانوشان کربلا» نام دارد؛ مقتل سیدالشهدا (ع) با رویکرد خاص تربیتی ارائه شده که این رویکرد علت امتیاز آن از سایر مقاتل است. پیش از آغاز مقتل نیز در بخشی با عنوان «یادسپاری مهم» نظر آیت الله جوادی آملی درباره نقلهای مورخان و ارباب مقاتل، وقایع قبل و بعد از عاشورا بازگو شده است.
از مهمترین بخشهای این کتاب میتوان به انتشار رهنمودهایی به عزاداران سالار شهیدان از زبان آیتالله جوادی آملی اشاره کرد که در پایان این کتاب منتشر شده است.
کوثر کربلا را انتشارات اسراء در 375 صفحه و قیمت 8500 تومان منتشر کرده است.
غبطه امام سجاد (ع)
مقام معظم رهبری ( حفظه الله ):
روايتى را انتخاب كردم كه بخوانم؛ اين روايت در «ارشاد مفيد» است. البته من متن حديث را از كتاب «چهل حديث» امام بزرگوارمان - كه كتاب بسيار خوبى است - نقل مىكنم؛ ليكن با «ارشاد» هم تطبيق كردهام. روايت را شيخ مفيد نقل مىكند. راوى مىگويد كه ما در خدمت امام صادق عليهالصّلاةوالسّلام بوديم، صحبت اميرالمؤمنين شد. «و مدحه بما هو اهله»؛ امام صادق زبان به ستايش اميرالمؤمنين گشود و آنچنان كه مناسب او بود، اميرالمؤمنين را مدح كرد. از جمله چيزهايى كه گفت - كه اين راوى يادش مانده و مثلاً در همان مجلس يا در بيرون آن مجلس نوشته است - اينهاست. من نگاه كردم، ديدم هر كدام از اين فقرههايى كه در اين حديث به آن تكيه شده است، تقريباً به يك بُعد از زندگى اميرالمؤمنين اشاره مىكند؛ به زهد آن بزرگوار، عبادت آن بزرگوار و خصوصياتى كه حالا اينها را مىخوانيم. ببينيد؛ طبق اين روايت، امام صادق در مقام تعريف از اميرالمؤمنين حرف مىزند.
بعد راجع به عبادت حضرت صحبت مىكند. آن حضرت، قلّهى اسلام است؛ اسوهى مسلمين است. در همين روايت فرمود: «و ما اشبهه من ولده و لا اهل بيته احد اقرب شبها به فى لباسه و فقهه من على بن الحسين عليهما السّلام». امام صادق مىگويد: در تمام اهل بيتمان - اهل بيت و اولاد پيامبر - از لحاظ اين رفتارها و اين زهد و عبادت، هيچ كس به اندازهى على بن الحسين به اميرالمؤمنين شبيهتر نبود؛ امام سجّاد، از همه شبيهتر بود. امام صادق فصلى در باب عبادت امام سجّاد ذكر مىكند؛ از جمله مىفرمايد: «و لقد دخل ابوجعفر ابنه عليهما السّلام عليه»؛پدرم حضرت ابى جعفر باقر يك روز پيش پدرش رفت و وارد اتاق آن بزرگوار شد. «فاذا هو قد بلغ من العبادة ما لم يبلغه احد»؛ نگاه كرد، ديد پدرش از عبادت حالى پيدا كرده كه هيچ كس به اين حال نرسيده است. شرح مىدهد: رنگش از بىخوابى زرد شده، چشمهايش از گريه درهم شده، پاهايش ورم كرده و… امام باقر اينها را در پدر بزرگوارش مشاهده كرد و دلش سوخت: «فلم املك حين رأيته بتلك الحال البكاء»؛ مىگويد وقتى وارد اتاق پدرم شدم و او را به اين حال ديدم، نتوانستم خوددارى كنم؛ بنا كردم زار زار گريه كردن: «فبكيت رحمة له». امام سجّاد در حال فكر بود - تفكّر هم عبادتى است - به فراست دانست كه پسرش امام باقر چرا گريه مىكند؛ خواست يك درس عملى به او بدهد؛ سرش را بلند كرد: «قال يا بنى اعطنى بعض تلك الصحف التى فيها عبادة علىبنابىطالب عليهالسّلام»؛ در ميان كاغذهاى ما بگرد و آن دفترى كه عبادت علىبنابىطالب را شرح داده، بياور. ظاهراً از دوران امام علىبنابىطالب عليهالسّلام نوشتهها و كتابهايى در باب قضاوتهاى آن حضرت، در باب زندگى آن حضرت، در باب احاديث آن حضرت، در اختيار ائمّه بود. از مجموع روايات ديگر، آدم اينطور مىفهمد كه در موارد گوناگونى از آن استفاده مىكردند. اينجا هم حضرت به پسرش امام باقر فرمود آن نوشتهاى را كه مربوط به عبادت علىبنابىطالب است، بردار بياور. امام باقر مىفرمايد: «فاعطيته»؛ رفتم آوردم و به پدرم دادم. «فقرأ فيها شيئاً يسيرا ثم تركها من يده تضجرا»؛ مقدارى به اين نوشته نگاه كرد - امام سجّاد، هم به امام باقر درس مىدهد، هم به امام صادق درس مىدهد، هم به من و شما درس مىدهد - با حال ملامت آن را بر زمين گذاشت؛ «و قال من يقوى على عبادة على علىبنابىطالب عليهالسّلام»؛ فرمود چه كسى مىتواند مثل علىبنابىطالب عبادت كند؟ امام سجّادى كه آن قدر عبادت مىكند كه امام باقر دلش به حال او مىسوزد - نه مثل من و شما؛ ما كه كمتر از اينها هم به چشممان بزرگ مىآيد - امام باقرى كه خودش هم امام است و داراى آن مقامات عالى است، از عبادت علىبنالحسين دلتنگ مىشود و دلش مىسوزد و نمىتواند خودش را نگه دارد و بىاختيار زار زار گريه مىكند، آن وقت علىبنالحسينِ با اينطور عبادات مىگويد:«من يقوى على عبادت علىبنابىطالب»؛چه كسى مىتواند مثل على عبادت كند؟ يعنى بين خودش و على فاصلهاى طولانى مىبيند.
تشکیک با یک پیامک
در طول تاریخ، دشمنان اسلام دریافته اند یکی از کلیدی ترین عوامل حیات اسلام خون شهدای کربلا و نهضت حضرت سید الشهداست. اما آنچه حائز اهمیت است شناخت سلاح های دشمن و نحوه ایجاد تشکیک آنهاست.
یکی از این ابزارها، ایجاد تشکیک در اهداف عاشورایی و ارزش های آن با زبان به ظاهر دوستانه است. به عنوان مثال پیامکی در اوج روزهای عزاداری اهل بیت (ع) به صورت انبوه منتشر گردید که یکی از مصادیق این موضوع می باشد. در این پیامک عنوان شده است:
“محرم و صفر زمان بالیدن است نه فقط نالیدن، بساطش آموزه است نه موزه، تمرین خوب نگریستن است نه خوب گریستن، نماد شعور مذهب است نه فقط شور مذهب. منتظران مهدی (عج) به هوش باشند که حسین(ع) را منتظرانش کشتند.”
استاد رجبی دوانی در برنامه ای تلویزیونی در این باره گفت: ظاهر پیامک بسیار حکیمانه است. اما بسیار آرام و حساب شده با کلمات بازی شده است. اوایل پیروزی انقلاب بعضی روزنامه ها چنین تشکیک هایی را ایجاد نمودند که امام فرمودند عزاداریها باید به همان صورت انجام شود و هرچه داریم از محرم و صفراست.
حضرت را منتظرانش به شهادت نرساندند. منتظران حضرت در کوفه نماندند و از آنجا گریختند. تعدادی دیگر نیز چون حجاج ابن مسروق، نافع ابن هلال و … در بین راه خود را به امام رساندند. آنها از منتظران بودند. لذا نباید تصور کرد که این پیامک ها از واقعیتی سخن می گویند.”
حجت الاسلام قرائتی نیز در برنامه سمت خدای روز گذشته با عنوان کردن این موضوع که مراجع ما بیش از همه گریه می کردند و بیش از همه هم فکر می کردند در پاسخ به تشکیک دیگری که وهابیت درباره زیارت و طواف حرم امام حسین علیه السلام می نمایند گفت:
در حج یک کعبه داریم که حاجیان دورش می گردند. در کنار آن حجر اسماعیل است که حاجیان نباید از داخل آن طواف کنند. یعنی در حین طواف به خانه ی خدا باید دور حجر اسماعیل هم بگردند.اینجا قبر اسماعیل است. اسماعیل چه کرده که همه باید دور او بگردند. اسماعیل به پدرش گفت: آنچه خدا امر کرده است انجام بده (إفعل ما تؤمر) چون این پسر ۱۳ ساله تسلیم خدا بود همه باید دور قبرش بگردند. حال ببینیم امام حسین علیه السلام چه کرد. اسماعیل یک نفر بود. حضرت ابا عبدالله (ع)، خودش و خاندانش را فدای اسلام کرد. حال نباید دور ضریحش بگردیم؟