گره گشا...
گشاده رویی کارمند در کلام مقام معظم رهبری:
“از آن جا که بعضی از کارهای اداری، دشواری هایی دارد و در مدت زمان کمی قابل حل نیست، ممکن است ناراحتی ارباب رجوع را به همراه داشته باشد. بسیار پسندیده است کارمندان محترم، در چنین زمان هایی با مهربانی و گشاده رویی جواب مراجعه کنندگان را بدهند. مقام معظم رهبری در بیانات خویش خطاب به کارمندان محترم فرمودند: «ممکن است یک نفر به شما مراجعه کند، اما شما نتوانید گرهی از کار او باز کنید. اگر نمی توانید گره او را باز کنید، اقلا با گره افزونی خودتان، گرهی بر کار او اضافه نکند. اگر نمی توانید کاری برایش انجام دهید، لااقل گشاده رو باشید و با خنده و تبسم و ملاطفت با او برخورد کنید. اگر مشکلش حل نمی شود لااقل دلیل آن را برایش تبیین کنید.»
چو وا نمی کنی گرهی خود گره مشو ابرو گشاده باش، چو دستت گشاده نیست
روز کارمند گرامی باد
گروهک فرقان و...
محمد مهدي حاج ابراهيم عراقي در سال 1309 در تهران به دنيا آمد. وي از مسلمانان مبارز و متعهدي بود که در شهريور 1320 در کنار فداييان اسلام قرار گرفت و در همان سالها به زندان افتاد و دو بار تبعيد شد. وي همچنين در جريان نهضت ملي شدن نفت به رهبري آيتاللَّه کاشاني نيز حضوري فعال داشت. او در سال 1344 به اتفاق فداييان اسلام در طرح اعدام انقلابي حسنعلي منصور نخست وزير پهلوي، شرکت جست و محکوم به حبس ابد گرديد. عراقي، در ماههاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، پس از 13 سال از زندان آزاد شد و در خط انقلاب قرار گرفت. وي سپس راهي فرانسه گرديد و پس از ديدار با امام، به همراه پرواز آن حضرت، به تهران آمد. از آن پس به رياست زندان قصر منصوب شد. سرانجام او که همچون سربازي فداکار در خدمت امام بود از کينه منافقان در امان نماند و در چهارم شهریور 1358در 49 سالگي به همراه فرزندش حسام توسط گروهک فرقان به شهادت رسيد و در جوار حضرت معصومه مدفون شد. امام خميني(ره) در پيام شهادت ايشان فرمودند: “عراقي بايد شهيد ميشد، مرگ در رختخواب براي او کوچک بود".
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
زیر چکمه بیگانه...
سوم شهريور 1320 يادآور روزي است که نيروهاي بيگانه سه کشور انگليس، شوروي و آمريکا خاک ايران را به اشغال خود در آوردند. در آستانه گسترش جنگ دوم جهاني به نقاط مختلف جهان، اوضاع داخلي ايران نيز از موقعيت مناسبي برخوردار نبود. رضاخان که به اراده و پشتيباني انگليسيها به قدرت رسيده بود، يکي از سختترين حکومتهاي استبدادي را که تا آن هنگام، ايران کمتر به خود ديده بود، حاکم ساخت. او به دلايل مختلف تغييرات بسياري در همه شوون کشور، مخصوصا در بعد مذهبي پديد آورده بود اما اين تلاشها، واکنشهاي مخالفي را در ميان عموم مردم و طبقات مختلف برانگيخت و سبب شد که رضاخان فاقد هر گونه پايگاه اجتماعي و مردمي باشد. در واقع هر اقدامي که آن چکمهپوش ديکتاتور در طول 20 سال سيطره خود انجام داد، در نهايت به زيانش تمام شد و نتيجه وارونه داد و هنگامي که جنگ در اروپا درگرفت ديگر در جايگاهي نبود که بتواند خود و مملکت را حفظ کند. بدين ترتيب، با آنکه ايران در اين جنگ رسما اعلام بيطرفي کرده بود، به علت آنکه راه ايران مناسبترين راه جهت کمک به جبهه شوروي بود، خاک ايران توسط سه کشور متفق به آساني و تقريبا بدون مقاومت ارتش رضاخان به اشغال در آمد و تا سال 1324 در اشغال اين نيروها باقي ماند. اشغال ايران، عوارض و آثار گوناگوني در پي داشت؛ از سويي با يورش نيروهاي بيگانه تماميت ارضي و حاکميت سياسي ايران پايمال شد که باعث حضور و سلطه قدرتهاي بيگانه تا ساليان زيادي گرديد؛ از سوي ديگر بر اثر بروز جنگ، مشکلات فراواني از قبيل قحطي، گراني، کمبود مايحتاج عمومي و … گريبانگير مردم شد. با اشغال ايران، رضا خان که به مهرهاي سوخته تبديل شده بود به جزيره موريس در آفريقاي جنوبي تبعيد شد و محمدرضا پهلوي، ولیعهد او که توانست سرسپردگي خود را به انگليسيها به اثبات برساند به تخت سلطنت نشست.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی