سوال عمومی
سوال های همه
حتما این سوال ها برای شماهم پیش آمده و یا اینکه از شماپرسیده اند.سوال هایی که تا جوابش را پیدا نکنی همیشه در گوشه ای از ذهنت می مانند! هر چند خودت هم ندانی !و به زبان نیاوری! پرسش هایی که تا همیشه با شخص هستند و اگر پاسخ مناسبی داده نشود ، شخص را بی اعتماد و مظنون ! به نزدیکترین و مهربانترین موجود یعنی خدا خواهندکرد.وهمینطور باید اذعان کرد که درک و وجدان جواب این نوع پرسش ها حامل آرامش و دید حکیمانه به هستی خواهدبود.
همچنین یکی از علل کوتاهی در دینداری را میتوان عدم آگاهی از پاسخ این سوالها و همینطور عدم قانع شدن از جوابهای ناقص و سطحی دانست.هرچند باید پذیرفت بعضا جواب ساده و همه فهم یرای بعضی از این سوال ها مشکل می باشد.
نمونه ای از این سوالها :
* چرا فلانی که ایمان و دین درست وحسابی ندارد از من که همیشه نماز وروزه هام برقراره پولدارتره!
* چرا خدا یکی را زیبا ویکی را زشت ، یکی را سیاه و یکی را سفید آفریده؟! گناه زشت وسیاه چی بوده؟! این ظلم نبوده؟
* چرا به فلان منطقه زلزله اومد ؟ مردم اون منطقه چه گناهی داشتن که باید عذاب می شدن؟
* چرا یکی سالم به دنیا میاد و یکی دیگه ناقص الخلقه ؟ گناه این معلول چی بوده که خدا نعمت هاشو ازش گرفته؟
* عاقبت امثال ادیسون چی میشه؟ ( الان خیلی ها بدون فکر میگن خُب ! بهشته دیگه ! .محاله خدا ادیسون رو که ایندر به مردم خدمت کرده به جهنم ببره و فلان آقا که فقط کارش نماز خوندن بود به بهشت . آخرش هم با تیپ حق به جانب میشنوی که عبادت به جز خدمت خلق نیست !!! )
( حتما دقت میکنید که چون شخص قبلا به خودش قبولانده است که مثلا ادیسون به بهشت می رود کم کم به خودش می گوید که چه نیازی به نماز و روزه ! بریم دنبال خدمت به خلق الله )
* در روستایی بودیم یک دانش آموزی سوالی را به این مضمون مطرح کرد که : دوستی دارم که پدرش از دنیا رفته، از اول هم همیشه در فقر وفلاکت زندگی می کردن ، چند روزی هم هست که آب داغ کتری بدنش را سوزانده ، آیا این ظلم از طرف خدا نیستش که این دوستم این طور مدتهاست که در رنج و مشقّت گرفتاره؟!
( اگر خود آن دانش آموز مجروح به شما مراجعه می کرد،شما با چه اصطلاحاتی و با چه زبانی رحمانیّت خدا را توضیح می دادید؟! )
# در ضمن باید متذکر بود که جواب ساده و همه فهم مرحله ی اول سوال می باشد.مرحله ی دوم که مشکل تر می باشد ، انتقال مفاهیم از ذهن به قلب و باورمندی آن می باشد.( اقناع قلبی در کنار اقناع ذهنی )یعنی ایمان به مفاهیم و جوابها که منجر به زندگی ((حکمت آفرین )) و (( مومنانه )) خواهد بود.
پی نوشت : برای آشنایی بیشتر بااین نوع سوال ها و پاسخشان میتوان به کتاب عدل الهی و انسان وسرنوشت استاد شهید مطهری و برخی از کتب استاد جعقر سبحانی و مرحوم استاد صفائی حائری مراجعه کرد . و همینطور از این سایت ها + میتوان استفاده کرد .
تازه شدن
این روزها به هر چی و به هرکی نگاه می کنی احساس می کنی که تغییر کرده و یا در حال تغییر هست حتی به این درختان بی برگ به ظاهر خشکیده هم نگاه کنی متوجه می شی تو اون هم یه تغییری هست جوونه هاش بیرون اومده . از همین هوا نگذریم یه خورده خودشو گرم کرده . بادهای تند هم نوید بهار رو میدن . سرسبزی و شادابی رو به ارمغان می خوان بیارن.
تازه بهار هم یه چیزی رو به ما می رسونه و اون اینکه این تغییر و تحول نشانه حرکت مستمر زمان ، روزها و سالهاست و یه درسیم باید بگیریم حرکت رو از طبیعت بیاموزیم و در جا نزنیم و رویمان به سمت جلو باشه.
این فلسفه حرکت رو امام علی (ع) چه زیبا برا ما ترسیم می کنه و می گه : من ساواه یوما فهو مغبون . هرکی دو روزش مثل هم باشه ضرر کرده . ببینید حتی طبیعت هم اینطور نیست .دو زمستان یا دو پاییز رو هم با هم مقایسه کنیم مثل هم نیستند پس چرا من و تو زندگیمون تغییری نداشته باشه.
اصلا این بهار حرکت موجودات رو داره نوید میده . البته اینو هم بگم یه فرقیم حرکت ما با حرکت طبیعت داره و خیلیم مهمه . طبیعت با حرکتش فقط رو به جلو و تازه شدن می کنه، ولی ما با حرکتمون حرکت قبلیمون رو هم می سنجیم اگه خوب باشه دنبالشو می گیریم و اگه بد باشه دیگه سراغش نمی ریم و خدا تو تازه شدن انسان این قدرت روهم به انسان داده که می تونه به عقب نگاه کنه و ببینه اگه تو گذشته برا ارزشهای الهی کم اهمیت بوده می تونه با حرکت جدیدش اونو جبران کنه . اینو تو حرکت طبیعت نمی شه دید.
بزارید اصلا اینطوری بگم . حرکت طبیعت برا آگاه کردن ماهاست . برا خودش اصل نیست . خدا می خواد با حرکت زمان و برگشت به حالت قبلیش، ما رو به فطرت های فراموش شده مان برگردونه . طبیعت طلنگریه برا بیدار کردن دل های به خواب رفته و دور شده ازخدا. آفریننده همه موجودات تو این تغییر و تحولات می گه : ای انسان ببین درخت رو که مدتی هست مرده و بسان چوب خشکیده ای می مونه . من اونو زندش می کنم و زندگیه دوباره ای رو بهش هدیه میدم. برای توهم هست . الان که زنده ای و نفس می کشی این از خداست . و اون تو رو هم چند روز دیگه می خواد بمیرانه و قدرت نفس کشیدن رو هم ازت می گیره . و بعد از مدتی تو رو هم زنده می کنه برا یه زندگی ابدی .
پس بیایم قدری حرکتمون رو با زندگی ابدیمون تنظیم کنیم.
شعر نوروز
باد نوروز وزيدست به كوه و صحرا
جامه عيد بپوشيد چه شاه و چه گدا
بلبل باغ جنان را نَبُود راه به دوست
نازم آن مطربِ مجلس كه بُوَد قبله نما
صوفي و عارف از اين باديه دور افتادند
جام مي گير ز مطرب كه روي سوي صفا
همه در عيد به صحرا و گلستان بروند
منِ سرمست ز ميخانه كُنم رو به خدا
عيد نوروز مبارك به غني و درويش
يارِدلدار ز بتخانه دري را بگشا
گر مرا ره به در پير خرابات دهي
به سر و جان به سويش راه نوردم، نه به پا
سالها در صف ارباب عمائيم بودم
تا به دلدار رسيدم، نكنم باز خطا
حضرت امام خمینی (ره)