عکس گل
15 رجب سال دوم هجری ...
پانزدهم ماه رجب، سالروز تغيير قبله مسلمانان از بيت المقدس به کعبه است که در سال دوم هجري قمري به امر حق تعالي اتفاق افتاد. بيت المقدس يکي از مقدس ترين مکان هايي است که خاستگاه بسياري از پيامبران بزرگ الهي است. شرافت و جايگاه والاي بيت المقدس چنان است که پيامبر گرامي اسلام(ص) پس از مبعوث شدن به نبوت، به مدت سيزده سال در شهر مقدس مکه، به سوي آن نماز خواندند. با تشکيل حکومت اسلامي و افزايش مسلمانان در مدينه، يهوديان از رشد اسلام و مسلمانان برآشفته شدند و به همين دليل نيز مسئله قبله را بهانه اي قرار دادند تا پيامبر(ص) را مورد آزار قرار دهند . يهوديان مدعي بودند اين که مسلمانان به طرف قبله ما نماز مىخوانند، دليل بر حقانيت ماست. سرانجام وقتي هفده ماه از ورود پيامبراکرم(ص) به شهر مدينه گذشته بود، از جانب خداوند، فرمان تغيير قبله داده شد. اين دستور در روز پانزدهم رجب سال دوم هجري در حالي به پيامبراکرم(ص)ابلاغ شد که حضرت، دو رکعت از نماز ظهر را در مسجد بني سالم به سوي بيت المقدس خوانده بودند. در اين حال جبرئيل امين نازل شد و حضرت را به سوي خانه کعبه برگرداند و دو رکعت آخر به سوي کعبه خوانده شد . اين مسجد هم اکنون در شهر مدينه است و به مسجد ذوقبلتين (دو قبله اي) معروف است. “ما [به هر سو] گردانيدن رويت در آسمان را نيک مىبينيم پس [باش تا] تو را به قبلهاى که بدان خشنود شوى برگردانيم پس روى خود را به سوى مسجدالحرام کن و هر جا بوديد روى خود را به سوى آن بگردانيد در حقيقت اهل کتاب نيک مىدانند که اين [تغيير قبله] از جانب پروردگارشان بجا ودرست است و خدا از آنچه مىکنند غافل نيست .»(سوره بقره، آيه 144) يکي از برکات تغيير قبله مسلمانان، کوتاه شدن زبان مخالفان اسلام بود. زيرا اظهارات يهوديان بعضي مسلمانان را به شک مي انداخت. بعد از تغيير قبله، يهوديان ناراحت شدند و تبليغات منفى خود را به شکل ديگري ادامه دادند که چه عاملى باعث شده مسلمانان از قبله پيشين انبيا اعراض کنند. پس يا کار سابقشان باطل بوده و يا کار فعلى آن ها اشتباه است. خداوند متعال جواب آن ها را چنين مىدهد که همه جا مربوط به خداست و به هر کجا او دستور دهد، بايد به آن سو نماز خواند و نقطه خاصى بدون دستور الهى داراى شرافت ذاتى نيست. «سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي کَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ . به زودى مردم کم خرد خواهند گفت چه چيز آنان را از قبلهاى که بر آن بودند رويگردان کرد بگو مشرق و مغرب از آن خداست هر که را خواهد به راه راست هدايت مىکند .»(سوره بقره، آيه 142)
سلام ، آسمان !
… احساس می کردم که دیگر به آسمان نزدیک نیستم
دست که دراز می کردم ، نمی توانستم از آسمان ستاره بچینم
راه ملکوت را گم کرده بودم باید از خودم رها می شدم!باید از تعلقات ناسوتی که زمین گیرم کرده بود می گریختم.!
بایدمی گریختم از این فصل های بی بهار!
باید رها می شدم از تکرار این همه تکرار!
راه ملکوت را نشانم دهید…من برای ضیافت ملکوتیان ، دعوتنامه دارم
باید جانم را سرشار از عطر نیایش کنم !
باید زیر باران یکریز رحمت خدابروم ! می خواهم خداوند خیس اجابتم کند.
می خواهم دیوارهای فاصله را فروبریزم …
وحالا دیگر فاصله من با خدا ، یک سجده است.
حالا دیگر از دست های قنوت بسته ام ، هزاران “یاکریم” اوج می گیرند
چقدر سبک شده ام !
دیگر بوی خاک نمی دهم.
پاهایم دیگر وبالم نیستند برای پریدن
دست هایم انگار “بال” شده اند.
خداحافظ ، زمین!
سلام، آسمان!