امتحان کنید...
به بهانه اوقات فراغت تابستان راه های بهتری برای حفظ قرآن پیشنهاد می شود:
1.حفظ قرآن کریم، طریقی دشوار خیز است. به همین دلیل، بردباری، استقامت، عزم و اراده ای جدی را می طلبد، تا به دور از همه عوامل منفی ـ که بر اراده انسان تأثیر نامطلوب می گذارند ـ بتوان این راه دراز را پیمود.
2. دوری از تقلید و گزینش راهی مناسب با قابلیت و استعداد خود و نیز، استفاده از تجربه و روش دیگران، سودمند است. توانایی ها و قابلیت ها متفاوت بوده و هر کس، باید راهی مناسب با توانایی و استعداد خود بیابد.
3. شخص، تا آیه ای را به خوبی و کامل، به خاطر نسپرده است، نباید به آیه بعدی بپردازد. در غیر این صورت، ناتوانی بسیار در پی خواهد داشت.
4. برنامه ریزی دقیق و منظم و نیز، دوری از کارهای غیر ضروری، در هنگام حفظ آیات قرآن.
5. بهترین زمان حفظ قرآن، پیش از طلوع آفتاب و پیش ازغروب آفتاب است. در اوقات دیگر نیز می توان، به مرور و تکرار آیات پرداخت.
6. شرکت در حلقات تحفیظ و کلاس های آموزش تخصّصی حفظ قرآن. اگر، انسان در هنگام حفظ قرآن از …
مدال افتخار برای ناخدا راجرز...!!!
دوازده تیرماه یادآور یکی از تلخ ترین خاطرات مردم ایران و در عین حال یکی از آشکارترین موارد نقض حقوق بشر از سوی دولت آمریکا است.
در 12 تیرماه 67 (برابر با سوم ژوئیه 1988) یک فروند هواپیمای مسافری ایرباس خطوط هوایی جمهوری اسلامی که از بندرعباس عازم دوبی بود، بر فراز آبهای خلیج فارس و در نزدیکی جزیره هنگام مورد حمله یگان دریایی آمریکا مستقر در آبهای خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد.
این هواپیما که با 2 فروند موشک کروز ناو “وینسنس” مورد حمله قرار گرفت، حامل 290 مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از 66 کودک، 53 زن و 46 تبعه کشورهای خارجی کشته شدند.
کاپیتان “راجرز” فرمانده ناو “وینسنس” در حالیکه این ناو حدود 4 کیلومتر در آبهای ایران قرار داشت، هنگام عبور هواپیمای مسافربری ایران از خلیج فارس که عازم دوبی بود، با “احتمال وقوع یک درگیری نظامی” دستور برقراری آرایش نظامی را داد.
در آن سو کاپیتان رضایی خلبان هواپیمای ایرباس 655 وضعیت را به فرودگاه بندر عباس عالی گزارش کرد و با قطع ارتباط به مسیر خود ادامه داد.
سی ثانیه بعد…
عشقی بزرگ در موجودی کوچک...
در خبر گزاری عصر ایران این داستان واقعی (البته صحت وسقمش بر عهده خبرگزاری )نوشته شده بود:
شخصی درژاپن مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آنرا نوسازی کند . توضیح اینکه منازل ژاپنی بنابر شریط محیطی داری فضایی خالی بین دیوار های چوبی هستند .
این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پشتش فرو رفته بود .
وقتی میخ را بررسی کرد خیلی تعجب کرد ! این میخ چهار سال پیش ، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود !
اما براستی چه اتفاقی افتاده بود ؟ که در یک قسمت تاریک آنهم بدون کوچکترین حرکت ، یک مارمولک توانسته بمدت چهار سال در چنین موقعیتی زنده بماند!
همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر ، با غذایی در دهانش ظاهر شد !
چهار سال مراقبت . واقعا که چه عشق قشنگی ! یک موجود کوچک با عشقی بزرگ ! عشقی که برای زیستن و ادامه ی حیات ، حتی در مقابله با مرگ همنوعش او را دچار هیچگونه کوتاهی نکرده بود !
اگه موجودی به این کوچکی بتونه عشقی به این بزرگی داشته باشه پس تصور کنید ما تا چه حد می توانیم عاشق همدیگه باشیم …