نامه سرگشاده حجت الاسلام قرائتی ...
حجتالاسلام قرائتی استاد اخلاق و معلم قرآن، در آستانه فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و نزول قرآن، در نوشتاری به بیان جایگاه رفیع قرآن پرداخته و در ادامه از کمتوجهی و بیمهری به این کتاب آسمانی گله کرده است.
ایشان با اشاره به دلایل بیستوسهگانه جایگاه پرمنزلت قرآن کریم، از مهجوریت و کم توجهی نسبت به این کتاب آسمانی انتقاد کرده و در ادامه پیشنهادهایی برای رفع این مشکل بیان میکند. متن کامل این نوشتار در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم محضر مبارک علاقهمندان به قرآن کریم و مفاهیم بلند آن. جایگاه قرآن بر کسی پوشیده نیست زیرا:
1. در بهترین شب تاریخ (شب قدر) نازل شده.
2. بر قلب بهترین انسان نازل شده.
3. قرآن نازل شد تا غافلان، هوشیار و نشستگان، به پا خیزند و بپا خاستگان بروند و روندگان بدوند. (خدای قرآن “قائما بالقسط"، هدف قرآن “لیقوم الناس بالقسط"، و به پیامبرش فرمان “قم” و به امتش “قوموا” و نمازش “اقیموا” و حجش “قیاما للناس” و رهبرش “قائم” و رستاخیزش “قیامت” است.یعنی قرآن کتاب تحرک و نشاط و رشد است.)
4. قرآن هم چون دریا است که نگاه به آن،شنای در آن، ماهیگیری از…
آیین نامه راهنمایی وسخنرانی...!
1- منبرهای بدون آگاهی تا اطلاع ثانوی تعطیل!
2- در مسیر تبلیغ با سرعت مطمئنه برانید! ( تفسیر به رای وبحث وجدل ممنوع)
3- خودنمایی ممنوع!( ریا وتزویر برای به دست آوردن وجهه ممنوع)
4- از محل خط کشی های ساده گویی عبور کنید!(سخن ، در حد فهم مردم )
5- کمربندها را محکم ببندید!( سخن مطمئن ومستندنه بر اساس حدس و گمان)
6- جاده گریاندن باریک می شود!( گریاندن به هر وسیله ؟!)
7- چشم های مردم مشغول کارند!( مخاطبین رفتار وکردار شما را به دقت می نگرند)
8- از سمت پیراستن حرکت کنید!(سخن، فقط سنجیده ومودبانه )
9- مسیر شهرت طلبی مسدود است!( نیت فقط رضای خدا وبس!)
مجله حاشیه شماره 3
حتی به اندازه یک دقیقه ...
پس از بازگشت امام به قم ، ایشان در بیت قدیمی خود در مجلس عزاداری شرکت جستند . با ورود امام به مجلس ، مردم که از حضور ایشان به وجد آمده بودند ، رو به سمت ایشان نشستند ، امام با صدای بلند فرمود : به سمت منبر بنشینید.
خطیب منبر ، پس از مقدمه چینی ، روضه حضرت علی اکبر (ع) را خواند . حضرت امام دستمال سفیدی از جیب خود بیرون آورده وگریه کردند . در این اثنا خطیب منبر از وقت استفاده کرد ویادی از فرزند امام ، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی کرد . دیدم امام دستمال را از روی پیشانی خود برداشتند ودر حدود یک دقیقه که سخن از فرزند دلبندشان بود به آرامی نشستند ، آن گاه که خطیب منبر روضه را از سرگرفت ، باز دستمال را بر پیشانی نهادند وگریه کردند. متوجه شدم که این مرد بزرگ نمی خواست به اندازه یک دقیقه هم اشک بر علی اکبر(ع) را با اشک بر فرزندش در هم آمیزد…
کتاب یاد خوبان