آشنایی با نرم افزار کتابخانه کلام اسلامی
ارزش یک علم به ارزش موضوعی است که از آن بحث می کند، و از آنجایی که موضوع علم کلام خداوند، صفات و افعالش می باشد در بین علوم اسلامی بالاترین جایگاه را دارد، علاوه بر این علم کلام برای علوم اسلامی دیگر موضوع سازی می نماید؛ یعنی موضوع علوم قرآنی، علوم حدیث، فقه، و… در کلام اثبات می شود.
در مورد اهمیت و ارزش کلام و متکلمین اسلامی به یک روایت به طور خلاصه بسنده می نماییم:
یونس بن یعقوب روایت می کند که نزد امام صادق(ع) بودم که مردی از شام برای مناظره نزد ایشان آمد، حضرت به من فرمودند:
ای کاش کلام را خوب بلد بودی تا با او مناظره می کردی، سپس به من فرمودند برو ببین از متکلمین کسی را میابی نزد ما بیاوری، بیرون رفتم وحمران بن أعین، أحول، هشام بن سالم، و قیس بن ماصر را آوردم اما امام از خیمه بیرون را نگاه کردند (انگار به دنبال شخص خاصی بودند) ناگهان با خوشحالی فرمودند:
«به خدای کعبه او هشام است»؛ ما گمان نمودیم که هشام از فرزندان عقیل بوده و به شدت محبوب امام(ع) است؛ ناگهان دیدیم هشام بن حکم در حالی که هنوز محاسنش به درستی ظاهر نشده بود وارد شد، سن او از همه ما کمتر بود؛ در این حال امام فرمودند: «یاری دهنده ما با قلب و زبان و دستش (آمد)» (الکافی، ج1، ص171)
نرم افزار کلام اسلامی، نرم افزاری است که خلأ آن به شدت احساس می شد، زیرا برای دسترسی به آراء کلامی در موضوعات مختلف بین متکلمین اسلامی و حتی بین متکلمین شیعه، یک محقق می بایست منابع بسیاری را که بعضی از آنها کمیاب نیز هستند مطالعه می نمود و این امر، تحقیق جامع در موضوعات کلامی را مشکل می نمود.
با طراحی نرم افزار کتابخانه کلام اسلامی که دربردارنده 650 عنوان کتاب در بیش از 1000 جلد کتاب است، این احساس نیاز تا حد زیادی برطرف شد.
ما در این مقاله به بررسی این نرم افزار از ابعاد مختلف خواهیم پرداخت.
یکی از محاسن بزرگ نرم افزار کلام اسلامی جامعیت آن از جوانب مختلف می باشد:
جامعیت اول: از حیث تاریخی
نرم افزار کلام اسلامی دربردارنده کتب قدیم و جدید در موضوعات کلامی و موضوعات مرتبط با آن است؛ اولین کتاب های روایی، عقیدتی مثل کتاب سلیم بن قیس هلالی و اولین کتب کلامی شیعه یعنی کتاب «الیاقوت فی علم الکلام» که در قرن چهارم به رشته تحریر درآمده و همچنین در ادامه آثار شیخ مفید که نقطه عطفی در ترکیب عقل و نقل در کلام است و سپس شاگرد وی سید مرتضی و… تا آثار کلامی معاصر، مانند مجموعه آثار شهید مطهری(ره) و آثار کلامی آیت الله سبحانی.
جامعیت دوم: از حیث جمع آوری منابع کلامی مذاهب مختلف
جامعیت دیگر نرم افزار کلام اسلامی این است که به جمع آوری منابع کلامی شیعه اکتفا نکرده و آثار متکلمین دیگر مذاهب را نیز در خود جای داده است و این امر دسترسی به نقاط اشتراک و افتراق آراء کلامی برای بررسی تطبیقی را آسان می سازد.
آثاری در کلام معتزله مانند:
شرح المواقف، اثر میر سید شریف ایجی معروف به عضد الدین
المغنی فی ابواب التوحید و العدل، اثر قاضی عبدالجبار
شرح اصول خمسة، اثر قاضی عبدالجبار
رسالة فی القدر، اثر حسن بصری
رسائل الجاح1 اثر الجاحظ
آثار کلام اشاعره مانند:
شرح المقاصد، اثر سعدالدین تفتازانی
شرح العقائد النسفیه، اثر سعدالدین تفتازانی
ابکار الأفکار فی اصول الدین، اثر سیف الدین آمدی
الأربعین فی اصول الدین، اثر فخر رازی
آثار کلامی ماتریدیه مانند:
التوحید، اثر ابومنصور ماتریدی
التمهید لقواعد التوحید، اثر ابوالثناء حنفی ماتریدی
شرح بدء الأمالی، اثر ابوبکر احمد رازی حنفی
آثار کلامی سلفیه مانند:
شرح العقیدة الإصفهانیة، اثر ابن تیمیة
شرح العقیدة النونیة، اثر إبن قیم جوزیة
شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحكمة و التعلیل، اثر ابن قیم جوزیه
آثار کلامی زیدیه مانند:
الإصباح على المصباح فی معرفة الملك الفتاح، اثر ابراهیم بن محمد بن احمد مۆیدى
حقائق المعرفة فی علم الكلام، اثر احمد بن سلیمان
آثار کلامی اسماعیلیة:
أربعة كتب إسماعیلیة، اثر أبو فراس و…
الإیضاح، اثر أبو فراس
گشایش و رهایش، اثر ناصر خسرو قبادیانى
و آثار دیگر مذاهب اسلامی مانند: مرجئة و… را نیز شامل می شود.
جامعیت سوم: جمع بین عقل و نقل
نرم افزار کلام اسلامی کتب کلامی با رویکردهای مختلف را در خود جای داده است؛ از کتب کلامی که با نگاه عقلی صرف و فلسفی به بررسی عقائد پرداخته تا کتب کلامی بهره گرفته از عقل و نقل و علاوه بر آن، کتب روایی که در بردارنده احادیث اعتقادی است و همچنین کتب شرح روایات که با رویکرد کلامی روایات را بررسی و تحلیل کرده اند را نیز در خود جمع کرده است، که این امر تحقیق کلامی با رویکرد نقلی را نیز بسیار آسان می سازد.
کتب کلامی با رویکرد عقلی مانند: اسرار الحکم از حکیم سبزواری، و المیزان فی تفسیر القرآن که با رویکرد عقلی به تفسیر قرآن پرداخته است.
کتب روایی مانند: الکافی، معانی الاخبار، و…
و کتاب های شرح روایات مانند:
مرآة العقول، شرح روایات کافی از علامه مجلسی
شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی
که با رویکرد کلامی به تفسیر روایات پرداخته اند.
درسی كه باید آموخت ...
زندگی هماهنگ با مردم و تناسب در سطح معیشت رهبران دینی و افراد جامعه، همواره به عنوان یكی از اصول اساسی زیست طلبگی مطرح بوده و در فرهنگ دینی نیز، یکی از ارزش های متعالی به حساب می آید. این منش و روش عالی، در حقیقت پاسخ انسان های دانا به زندگی ناپایدار دنیاست، که در پرتو نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگی دنیا حاصل گردیده و همراه خود، آرامش درون و برون را بدنبال می آورد.
یكی از نكاتی كه به پای ثابت توصیه ها و دستورالعملهای عالمان مردم دار در طول تاریخ حوزه های علمیه تبدیل شده، همین زندگی ساده، قانعانه و به دور از اسراف و تجمل است كه خود، به عنوان مهمترین عاملی محسوب می گردد که مکان و منزلت علما و جامعه روحانیت را در بین مردم حفظ نموده است. این روش حسنه، از اصولی ترین دستورات حیاتبخش اسلام و سیره عملی پیامبر- صلی الله علیه و آله - و ائمه طاهرین – علیهم السلام - بوده و جملگی بر این امر تاکید داشته اند؛ این بزرگواران زندگی ساده و همسان بودن با مردم در این جهت را، از اساسی ترین عوامل در حرکت به سوی آرمانهای بلند الهی می دانستند.
اساسا تجمل برای كسی كه با دین سروكار داشته و متولی امور دینی مردم است، اثر معكوس در انجام وظیفه وی داشته و حتی بتدریج می تواند او را به وادی بی اعتقادی بكشاند. بنابراین گرچه ساده زیستی برای آحاد جامعه یک ارزش محسوب می شود، اما برای پیشوایان و مدیران جامعه یک ضرورت است. حضرت علی – علیه السلام - می فرماید :« اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَرَضَ عَلى اَئِمَّةِ العَدلِ اَن یُقَدِّروا اَنفُسَهُم بِضَعَفَةِ النّاسِ كَیلا یَتَبَیَّغَ بِالفَقیرِ فَقرُهُ ؛(1) خداوند عزوجل بر پیشوایان عادل واجب كرده است كه سطح زندگى خود را با مردم ناتوان برابر كنند تا فقر فقیر وی را برآشفته نكند. »
در قرآن کریم کلمهای که از نظر ظاهری به تجمل گرایی نزدیک است، واژه «ترف» است که در چندین مورد بكار رفته است، از جمله در سوره هود می خوانیم: «وَ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِیهِ وَکَانُوا مُجْرِمِینَ؛ (هود/ 116) و آنانکه ستم میکردند، از تنعم و کامجویی پیروی کردند وگناهکار بودند.» در آیه دیگری درباره اصحاب شمال و گناه کاران آمده است: «إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُتْرَفِینَ؛ (واقعة/ 45) آنها پیش از این (در عالم دنیا)، مست و مغرور بودند.» با این وصف، آنچه از منظر قرآن كریم نكوهش شده، دلباختگی نسبت به امور دنیا و زرق و برق آن است که در قالب تجمل گرایی ظاهر می شود، نه بهره گیری معتدل و حساب شده از نعمتهای این جهان.
اهمیت پرهیز رهبران جامعه از تجمل گرایی، در بیانات و سیره عملی مقام معظم رهبری - حفظه الله - نیز به وفور مشاهده شده و در حقیقت یكی از برجستگی های سیره ایشان است، كه هرگز اجازه نداده اند كه در دوران مسئولیت، سطح زندگی و معیشت شان از عامه مردم فراتر رود. ایشان دوری از زخارف دنیوی و زندگی همراه با تجمل را یكی از مولفه های اساسی پیروزی و موفقیت طلاب در مسیر طلبگی می دانند: « اگر امروز خدای ناخواسته در همان رفتار شخصی خودمان چیزی مشاهده بشود که با آنچه مردم درباره ما گمان می برند، منافات داشته باشد، به ایمان مردم ضربه خواهد خورد و در نتیجه پایه خواهد لرزید. این، آن وظیفه اول است. لذا ما واقعاً موظفیم که بیش از همیشه، جهات الهی و شرعی و آن چیزهایی را که دستگاه روحانیت با آنها شناخته شده است؛ مثل آزادمنشی، بی اعتنایی به زخارف دنیا، بی اعتنایی به مال و منال و اقتدار مادّی، ارتباط و اتصال به خدا، ورع و پرهیز از محارم، و توجه به علم - که مردم روحانیت را به علم شناخته اند - رعایت کنیم. اینها آن وظایف نوع اول است، که وظایف شخصی ماست؛ بایستی به اینها بپردازیم و به آن اهمیت بدهیم.»(2)
ایشان در جای دیگری، مسئولان حوزه و عموم طلاب را به رعایت این امر مهم فراخوانده و دنیا طلبی را از آفات راه علم و دین معرفی می كنند. « مسأله تهذیب اخلاق، مسأله سادهزیستی، مسأله اعراض از زخارف دنیا را بایستی در حوزههای علمیه جدی گرفت. اینطور نباشد که طلبه به خاطر خانهاش - که دو خیابان تا محل درس فاصله دارد - به فکر ماشین شخصی بیفتد. ماشین چیست؟ از اول، بنای کار طلبگی بر عسرت و بی اعتنایی به زخارف دنیوی بود؛ اما حالا فوراً به فکر بیفتیم که یک ماشین شخصی و یک خانه کذایی داشته باشیم! البته باید حداقل معیشتی وجود داشته باشد؛ طوری که انسان ذهنش مشغول آن چیزها نباشد و بتواند درسش را راحت بخواند و کار لازم و مورد توقع را انجام بدهد؛ اما اینطور نباشد که طلبگی هم به چیزی مثل بقیه کارهای دیگری که بعضی می کنند - دنبال تجملات و دنبال زخارف و امثال اینها رفتن - تبدیل شود. این عیب خیلی بزرگی است که باید بشدت از آن جلوگیری شود.»(3)
با توجه به آنچه گفته شد، علما و مراجع بزرگوار تشیع، در طول حیات پرثمر خود، همواره زندگی ساده و بی آلایشی داشته اند، بگونه ای كه مردم هرگز تفاوتی را از این حیث میان خود و علما حس نكرده و همین نیز موجب شكل گیری یك ارتباط قوی و دوسویه میان مردم و عالمان دینی بوده است. در همین رابطه در مورد مرحوم حاج شیخ هادى نجم آبادى – رحمه الله - نقل می كنند كه : « ….شیخ پس از تحصیل و بازگشت از نجف اشرف به نام یكى از فقهاى بزرگ تهران مشهور شده و در مجالست با مردم و حل امورات شرعیه آنها پیشقدم بود. بیش از بیست خانوار نان خور شیخ بودند، غذاى لذیذ و جورواجور را به مردم مى داد و خود از آنها نمى خورد. روزى دو وعده غذا مى خورد و آن هم نان و دوغ با آبگوشت یا آش بود. با آنكه مجتهد و صاحب نظر بود هرگز فتوا نمى داد، نشست و مجلس وى همیشه روى خاك بود و…
گویند بیمارستان وزیرى تهران كه موقوفه یكى از رجال است، شیخ متصدى ساختمانش شده بود و همه روزه به بنا و كارگر سركشى مى كرد و نظارت در بنا داشت ، روزى ناصرالدین شاه به همراه تنى چند از وزیران و رجال دولت، بى خبر به دیدار شیخ رفت و از كارگرانى كه سرگرم خاك بردارى بودند پرسید كه آقا شیخ هادى كجاست ؟
گفتند: نمى دانیم آقا شیخ هادى كیست ؟ دو تا شیخ همه روزه اینجا مى آیند و اینك در آن خاكها دراز كشیده اند.
نزدیك كه شدند، شیخ را دیدند كه قلندروار بر خاك دراز كشیده است، احترامات لازمه را بجا آوردند، شیخ هم به سادگى و وارستگى همانجا از سلطان و درباریانش پذیرائى طلبگى كرد، از قضا در آن نزدیكی ها دوره گردى انگورفروش، از نداشتن مشترى چرت مى زد و از بینوائى در خمارى بود، شیخ مقدارى انگور از او خرید و به نزد مهمانان ناخوانده گذاشت ، شاه كه حالت وارستگى و آخوندى شیخ را دید، براى خوشایند وى دستور داد از انگورها خریدارى كنند و هر یك از حاضران براى خوشایند شاه، از یكدیگر پیشدستى كرده و همه انگورهاى طبق كش را به قیمت گزاف خریدند.»(4)
پی نوشتها:
1.صبحی صالح ، نهج البلاغه ، قم، دارالهجره، خطبه 209
2.بیانات مقام معظم رهبری در جمع علما و روحانیون استان لرستان 30/5/1370
3.بیانات مقام معظم رهبری در آغاز درس خارج فقه 31/6/1370
4.مرتضی مدرسی، سیماى بزرگان، تهران، انتشارات شرق، ص 272
منابع: سیماى بزرگان
چگونه فرزندم را کتاب خوان کنم؟
اگرمي خواهيد کودکي کاري را انجام دهد، اول بايد خودتان آن را انجام دهيد! هرکسي که با بچه ها کار مي کند، مي داند که ما امروزه با موانع توجه بسياري روبه رو هستيم. نه فقط حضور مسلط تلويزيون که فعاليت هاي اضافه بي پايان بعد از مدرسه، تکاليف مدرسه و … زندگي بچه ها را پر کرده است. درعين حال ما بايد بتوانيم خواندن، کلمات و ادبيات را براي بچه ها سرگرم کننده و جذاب کنيم. اولين کليد اين کارآن است که خودتان ازخواندن هيجان زده باشيد.
يکي از پيشنهادات ما اين است که درحال خواندن غافلگيرشويد! آيا تا به حال کسي را نديده ايد که عميقاً درکتاب فرو رفته است؟ شک دارم که با ديدن اين صحنه توانسته باشيد خودتان را نگه داريد و نپرسيد: «ببخشين داري چي مي خوني؟» بگذاريد بچه ها هم همين طورشما را ببينندو غافلگير شوند. اگر فرصتي براي خواندن داريد، حتماً اين کار را درجايي انجام دهيد که همه شما را ببينند.
اين روزها چه مي خواني؟
از بچه ها بپرسيد چه کتابي مي خوانند و اين کار را زياد بکنيد. خيلي ها که بچه بودند در حسرت بحث کردن درباره کتاب هاي شان بودند. کودکان براي کساني که به خواندن علاقه نشان مي دهند، به خصوص بزرگسالان، ارزش زيادي قائل هستند.
آفرينش فضاي مطالعه
بچه ها براي خواندن، به مکان هاي امن و راحت عشق مي ورزند. بعضي ها دوست دارند زيراشيا دراز بکشند. البته اغلب فضا و جا کم هم هست، اما اگر مي توانيد، مکاني در کلاس يا کتابخانه کناربگذاريد تا بچه ها براي خواندن در آنجا آزاد باشند. صندلي هاي نرم يا حتي وسايلي مثل چادراسباب بازي عالي هستند.
داستان بي پايان
مي توانيد در قفسه کتاب ها، داستاني دنباله دار را بچسبانيد. هر روز يک جمله يا يک پاراگراف بنويسيد و بگذاريد بچه ها ادامه داستان را خودشان تصور کرده و اضافه نمايند.
نگاهي جديد به نمايشگاه
هميشه تعدادي نمايشگاه فصلي وجود دارد اما شما هم مي توانيد نمايشگاه هاي متفاوتي داشته باشيد. مي توانيد کلکسيوني از کتاب ها را به بچه ها بدهيد تا درباره آنها نقد بنويسند يا کشور کوچکي در کنار قفسه کتاب ها داشته باشيد که بچه ها بتوانند آزادانه نظرات شان را بنويسند.
تابلوي پيغام ها: من اينجا بودم، تو کجا بودي؟
خواندن، هيجان انگيزاست. شما مي توانيد جايي براي نوشتن پيغام هاي روزانه و اطلاعيه هاي خاص کنار بگذاريد، درست مثل دفاترکار که يک تابلو براي آگهي و پيغام هاي شخصي به نام کارکنان وجود دارد. اگرچنين چيزي داشته باشيد، مردم حتماً ازآن استفاده مي کنند. پدر و مادرها را تشويق کنيد وقتي بچه ها دنبال کتاب مي گردند، به نام آنها پيغام بگذارند و آنها را تشويق کنند. اين هم راه جالب ديگري براي عادت کردن به مطالعه است.
گوشه شعر و داستان
کتابدارها هم مي توانند گوشه اي از کتابخانه را به فضاي کاري تبديل کنند تا بچه ها براي خواندن يک کتب مصور يا شعر به آنجا بروند. تنها چيزي که لازم داريد يک صندلي، يک تابلو و يک زنگ کوچک است. از زنگ وقتي استفاده مي کنيد که کسي بخواهد داستان يا افسانه اي را تعريف يا اجرا کند. اين طوري از ديگران براي تماشا و شنيدن آن داستان دعوت مي کنيد. اگراين کار به نظرتان بي نظم و پرآشوب مي رسد، زمان هاي خاصي براي انجامش در نظر بگيريد.
من کي هستم؟
کساني که ذوق تئاتر بازي کردن دارند، مي توانند با لباس مبدل، بچه ها را به ذوق بياورند. شما بايد سرنخ هايي به بچه بدهيد تا حدس بزنند کدام شخصيت ازکدام کتاب هستيد. ممکن است بچه ها حدس شان را روي برگه اي بنويسند و اگر درست حدس زده باشند، جايزه بگيرند. شما بايد به خوبي به داستان مسلط باشيد و اگر شخصيت هاي فرعي انتخاب کنيد، بازي جالب تر مي شود.
من وقت ندارم
اگروقت زيادي نداريد يا در زمان هاي کوتاه با بچه ها در تماس هستيد، بايد از راه هاي سريع تري استفاده کنيد. يک پيشنهاد خوب دراين مورد معماها و واقعيات باورنکردني است. هميشه چنين کتاب هايي در کتابخانه وجود دارد. شما مي توانيد آنها را در ميزامانت نگه داريد و آماده باشيد که هر روز يک واقعيت جالب يا يک معما به بچه ها ارائه کنيد.
منبع:نشريه کوچه ما، شماره12.