بوته آزمایش...
﴿ولقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خاسئین٭ فجعلناها نکالاً لما بین یدیها وما خلفها وموعظة للمتّقین﴾
«همانا دانستید داستان جماعتی را که در روز شنبه تجاوز و تعدّی کردند.به ایشان گفتیم:بوزینه ای مطرود و منفور شوید.این کیفر را مایە عبرتی برای حاضران و آیندگان قرار دادیم و هم پندی برای پرهیزگاران.»
حضرت امام زین العابدین(ع) در ذیل آیە شریفه می فرماید:این دسته که خداوند به داستان آنها اشاره می کند، جمعیتی بودند که در کنار دریا زندگی می کردند.خداوند آنها را از صید ماهی در روز شنبه نهی کرده بود.انبیاء نیز به ایشان گفته بودند امّا آنها از روی حیله و نیرنگ، خواستند صید ماهی را در روز شنبه بر خود حلال کنند.
پس، جوی هایی از دریا جدا کردند و آنها را به حوضچه هایی منتهی ساختند و این عمل را طوری انجام دادند که ماهی ها به آسانی وارد جوی هایی و سپس داخل حوضچه هایی می شدند ولی هنگامی که ماهی ها می خواستند به دریا بازگردند، دام ها را طوری آماده کرده بودند که مانع بازگشت آنها به دریا می شد.
ماهی ها بنا به عادت و امانی که خداوند به آنها داده، روز شنبه خود را از صید صیادان در امان می دیدند و از راه جوی ها، داخل حوضچه ها می شدند، امّا شامگاه که خیال بازگشت داشتند راه را مسدود می دیدند و به آسانی در دام می افتادند و صیادان روز یکشنبه بدون هیچ زحمت و رنجی، ماهی ها را که به دام افتاده بودند، صید می کردند، ولی برای اینکه خود را دور از خطا و عصیان نشان دهند می گفتند ما روز شنبه صید نکردیم، امروز که یکشنبه است صید می کنیم، زیرا صید ماهی در روز شنبه بر ما حرام است….
اندازه نگهدار...
امام صادق (ع) با یکی از یارانش به نام عجلان نشسته بود. فقیری نزد حضرت آمد و از او کمک خواست. امام برخاست و بسوی زنبیلی که در خانه بود رفت و مشتی خرما برداشت و به او داد. طولی نکشید که فقیر دیگری آمد و از حضرت خرما طلب کرد. باز حضرت مقداری خرما به او عطا کرد. نفر سوم وارد شد حضرت به او نیز خرما داد. نفر چهارم وارد شد، حضرت به او کمک نکرد. خطاب به او فرمود: روزی من و تو بدست خداوند است. آنگاه فرمود: ای عجلان! رسول خدا به هرفقیری که از او چیزی می خواست کمک می کرد تا اینکه روزی زنی فرزندش را نزد رسول خدا فرستاد و گفت: اگر پیامبر فرمود چیزی ندارم، بگو: پیراهنت را بده! پیامبر نیز چنین کرد در حالی که خود به آن پیراهن احتیاج داشت. خداوند متعال این آیه را نازل کرد: «وَلا تَجْعَلْ یدَکَ مَغْلُولةً إلی عُنُقِکَ وَلا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسوراً؛
دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار هم گشاده دست نباش تا حیران و حسرت زده گردی.(سوره ی اسراء، آیه ی 29)
به این ترتیب خداوند از پیامبرش خواست که میانه روی را پیشه کند.
ضرب المثل های قرآنی...
نه تنها شعرا و ادبا و فقها و… تحت تأثیر قرآن بوده اند و از آیات وحی الهام گیری کرده اند؛ بلکه وحی در کلمات و جملات مردم کوچه و بازار نیز نفوذ کرده و برای گفتن ضرب المثلها نیز از آیات قرآن الهام گرفته اند، در نوشتار زیر تعدادی از آیات و ضرب المثلهای معادل فارسی آنها آمده است. نا گفته معلوم است که ضرب المثلهای فارسی برگرفته از کلام وحی بیش از این می باشد؛ ولی جهت اختصار به همین مقدار بسنده شد.
1. «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ»؛
چرا سخنی می گویید که به آن عمل نمی کنید.» (سوره ی صف، آیه ی 2)
به عمل کار برآید، به سخن دانی نیست.
2. «وَما عَلَی الرَّسُولِ إلاّ الْبلاغُ؛
پیامبر وظیفه ای جز رسانیدن پیام (الهی) ندارد.» (سوره ی مائده، آیه ی 99)
گر نیاید به گوش رغبت کس
بر رسـولان پیام بـاشد و بس
از ما گفتن بود.
3. «لِکُلِّ نَبأٍ مُسْتَقَر».
هر خبری را وقت معینی است.» (سوره ی انعام، آیه ی 67)
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
4. «ما عَلَی الْمُحْسِنین مِنْ سَبِیل؛
بر نیکوکاران باکی نیست.» (سوره ی توبه، آیه ی 91)
آن را که حساب پاک است از محاسبه چـه باک است…