کاش جای فضّه بودیم...
ابوالقاسم قشیری نقل می کند که راوی می گوید:
در بیابان می رفتم، از قافله عقب مانده بودم، دیدم زنی تنها در بیابان است. پیش رفتم و گفتم: تو کیستی؟
آن خانم فرمود: « و قل سلام فسوف تعلمون»؛ فهمیدم باید اول سلام کنم، سلام کردم و گفتم :
اینجا چه می کنید؟
فرمود: من یهدی الله فلا مضل له ؛فهمیدم که راه را گم کرده است .
گفتم: آیا از جن هستی یا از انس؟
فرمود: « یا بنی آدم خذوا زینتکم» ؛ فهمیدم انسان است.
گفتم: از کجا می آيی؟ فرمود: « ینادون من مکان بعید - از راه دور -»
گفتم: به کجا می روید؟
فرمود: « ولله علی الناس حج البیت ». فهمیدم به حج می رود.
گفتم: چند روز است؟
فرمود: « و لقد خلقناالسموات والارض فی سته ایام» - 6 روز -
گفتم: آیا طعام میل دارید؟
فرمود: « و ما جعلناهم جسدا لا یاکلون الطعام» ؛ فهمیدم گرسنه است. به او طعام دادم .
گفتم: آیا بر روی مرکب من سوار می شوی؟
فرمود: « لوکان فیهما آلهه الا الله لفسدتا» ؛ فهمیدم که در پشت من سوار نمی شود؛ لذا پیاده شدم و آن بانو را سوار کردم،
فرمود: « سبحان الذی سخرلناهذا» ؛ خدا را شکر کرد، رفتیم تا به قافله رسیدیم.
گفتم: آیا در قافله کسی را دارید؟
فرمود: « یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض - و ما محمد الارسول- یا یحیی خذالکتاب- یا موسی انی انا الله»
فهمیدم که افرادی به نام داود و محمد و یحیی و موسی را می شناسد .آن ها را صدا زدم، چهار جوان آمدند، گفتم : این ها کیانند؟
فرمود: « المال و البنون زینة الحیوه الدنیا» ؛ فهمیدم آن ها پسران او هستند. به آن ها فرمود:
« یا ابت استاجره ان خیر من استاجرت القوی الامین» ؛ فهمیدم به پسرانش می گوید پاداش مرا بدهند. آن ها پاداش مرا دادند،
فرمود: « والله یضاعف لمن یشاء» ؛ یعنی بیشتر بدهید. آن ها بیشتر دادند. پس پرسیدم: این بانوی محترم کیست؟ گفتند: او مادر ما فضه، خادمه فاطمه زهرا سلام الله علیها است که بیست سال است جز به قرآن سخن نمی گوید.
زن اسیر شده در جنگ می شود کنیزسرور بانوان عالم ،
می شود حافظ قرآن وراوی احادیث وهمدم لحظات پایانی وداع زهرای اطهر (س)…
یک کنیز چه شانی پیدا می کند در اثر نشست وبرخاست با ام ابیها ، زهرا(س)…
طاهره مطهره ! بانوی آب و آیینه ، ما را نیز قابل بدان که سخت نیازمند عنایتیم …
به قلم : طلبه
بالاتر از سیاهی، رنگی هست ؟!
کشیشان مانده در تاریکی های قرون وسطی ،
مفتشان عقاید دیروز ،
داعیان آزادی اندیشه امروز
پاپ ژان پل چندم،
سازمان ملل همیشه تعطیل،
حافظان آبروی بر باد رفته خاندان سلطنتی انگلیس و…،
خواهشا ؛شما درباره آزادی اندیشه سکوت کنید، …
به قلم : طلبه
راه های مقابله با توهین به حضرت رسول (ص) :
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR مهمترین راهكارهای مورد نظر رهبر انقلاب برای مقابله با این زنجیرهی پلید را منتشر میكند.
۱ بازشناسی درسهای قولی و فعلی پیامبر اسلام
۲ معرفی چهره بیپیرایه اسلام
۳ وحدت حول وجود رسول اعظم اسلام بر ضد دشمنان اسلام نظام سلطه
۴ توجه به پشت صحنه اهانتها و اغراض عاملان آن
۵ پرهیز از درگیری اسلام با مسیحیت
۶ مطالبه مجازات اهانت كنندگان از سران امریكا
بازشناسی درسهای قولی و فعلی پیامبر اسلام
صهيونيستها و دولتهائى كه زير نفوذ صهيونيسم هستند، دستگاه استكبار و در رأس آنها آمريكاى جنايتكار، وقتى ميخواهند با امت اسلامى دربيفتند و با اسلام معارضه كنند، آماج حملهى خودشان را نبى معظم و مكرم اسلام قرار ميدهند. اين به چه معناست؟ اين به خاطر اين است كه ياد آن بزرگوار، نام آن بزرگوار، ولادت آن بزرگوار، هجرت آن بزرگوار، حكومت ده سالهى آن بزرگوار در مدينه و يكايك اقدام و تعليم و آموزش آن بزرگوار، امروز براى مسلمانها، اگر تدبر بكنند و تأمل بكنند، يك درس است؛ گشايشِ يك درِ بازى به سوى زندگى است.
پيغمبر الهامبخش است براى امت اسلامى. چون اين را ميدانند؛ چون از بيدارى امت اسلامى ميترسند؛ چون از قدرت جامعهى يك ميليارد و پانصد ميليونى مسلمان در سرتاسر عالم وحشت دارند، در مقابل پيغمبر صفآرائى ميكنند. رحمة للعالمين را، منشأ عظيمترين خيرات و بركات براى بشريت را در مطبوعاتشان، در زبان سياستمدارانشان، در كتابنوشتنهايشان، به وسيلهى مزدورانشان مورد اهانت قرار ميدهند.
اين بايد ما مسلمانها را بيدار كند؛ بفهميم كه در وجود پيامبر، در شخصيت پيامبر، در خاطرات زندگى پيامبر، در هجرت پيغمبر، در جهاد پيغمبر، در سيرهى پيغمبر، در درسهاى قولى و عملى پيغمبر، چه گنجينهى عظيمى براى مسلمانها نهفته است. ما از اين گنجينه اگر استفاده كنيم، امت اسلامى به آنچنان موقعيتى خواهد رسيد كه نتوانند ديگر به او زور بگويند؛ نتوانند او را زير فشار قرار بدهند؛ نتوانند او را تهديد كنند؛ اين درس است براى ما.
معرفی چهره بیپیرایه اسلام
مهم آن است كه چهره بىپيرايه اسلام، ديده و شناخته شود. دشمنان در طول چند قرن و دوستان نادان و غافل در زمانى درازتر، چهره نورانى اسلام را زشت كرده و به غرض يا به سلايق جاهلانه، به آن افزوده يا از آن كاستهاند. امروز هم اگر چه كژ فهميها و سود طلبيها از سوى خوديها در كار تيره كردن تصوير اسلام است، ولى حقّاً تبليغات دشمنان در اين باره بسى بيش از آن است و آنان از راههاى ظريف و موذيانه به اين كار مشغولند… برادرانِ مسلمان! بر اين اساس، كار بزرگ ما شناسايى اسلام و شناساندن آن و نيز آشنايى بيشتر با يكديگر است.
وحدت حول وجود رسول اعظم اسلام بر ضد دشمنان اسلام
وجود مقدس نبى مكرم و رسول اعظم اسلام، مهمترين نقطهى ايجاد وحدت است. قبلاً هم اين را عرض كرديم كه دنياى اسلامى مىتواند در اين نقطه به هم پيوند بخورد؛ اينجا، جايى است كه عواطف همهى مسلمانها در آنجا متمركز مىشود؛ اين، كانون عشق و محبت و دنياى اسلام است. حالا شما ببينيد قلمهاى پول گرفتهى از صهيونيستها، همين كانون را مورد توجه قرار مىدهند و به آن اهانت مىكنند؛ براى اينكه اهميت اهانت به امت اسلامى و تحقير دنياى اسلام، كمكم از بين برود.
اين، نقطه اصلى است؛ سياستمداران، نخبگان علمى و فرهنگى، نويسندگان، شعرا و هنرمندان ما روى اين نقطه تكيه كنند و همه مسلمانها با اين شعار به هم نزديك شوند. موارد مورد اختلاف را در نظر نگيرند، يكديگر را متهم نكنند، يكديگر را تكفير نكنند و يكديگر را از حوزه دين خارج نكنند. دلها در سراسر امت اسلامى، به ياد پيامبر و به عشق پيغمبر طراوت پيدا مىكند؛ همهى ما دلباخته و عاشق آن بزرگواريم.
این رفتارهای نامعقول و كین توزانه بر ملتهای مسلمان حجت را تمام كرده و به بیداری اسلامی كمك رسانده است. امروز چه بخواهند و چه نخواهند حركتی عمیق و ریشه دار در دنیای اسلام آغاز شده است و همین حركت است كه در زمان متناسب خود به استقلال و عزت و حیات دوبارهی امت اسلامی خواهد انجامید.
این یك مقطع تاریخی تعیین كننده است. نخبگان و علماء و روشنفكران وظیفهی سنگینی در این مقطع بر دوش دارند. هرگونه ضعف و سست عنصری و غرضورزی و كوتاهی آنان میتواند به فاجعه منتهی شود. علمای دین در برابر اختلاف افكنی مذهبی ساكت ننشینند؛ روشنفكران در دمیدن روح امید در جوانان كوتاهی نكنند؛ سیاستمداران و زمامداران، مردم خود را در صحنه نگهدارند و به آنان تكیه كنند؛ دولتهای اسلامی همبستگی میان خود را تقویت كنند و از این قدرت حقیقی در برابر تهدید سلطه گران بهره مند شوند.
توجه به پشت صحنه اهانتها و اغراض عاملان آن
پشت صحنه این حركات شرارتبار چیست و كیست؟ مطالعه این روند شرارت كه در این سالها با عملیات جنایتبار در افغانستان و عراق و فلسطین و لبنان و پاكستان همراه بود، تردیدی باقی نمیگذارد كه طرّاحی و اتاق فرمان آن در دستان سران نظام سلطه و اتاق فكرهای صهیونیستی است كه از بیشترین نفوذ بر دولت آمریكا و سازمانهای امنیتی و نظامی آن و نیز بر دولت انگلیس و برخی دولتهای اروپائی برخوردارند.
پشت صحنهی این حركت شرارتبار، سیاستهای خصمانهی صهیونیسم و امریكا و دیگر سران استكبار جهانی است كه به خیال باطل خود میخواهند مقدسات اسلامی را در چشم نسلهای جوان در دنیای اسلام از جایگاه رفیع خود فروافكنده و احساسات دینی آنان را خاموش كنند. اگر از حلقههای قبلی این زنجیرهی پلید، یعنی سلمان رشدی و كاریكاتوریست دانماركی و كشیشهای امریكایی آتشزنندهی قرآن حمایت نمیكردند و دهها فیلم ضد اسلام را در بنگاههای وابسته به سرمایهداران صهیونیست سفارش نمیدادند، امروز كار به این گناه عظیم و غیر قابل بخشش نمیرسید.
پرهیز از درگیری اسلام با مسیحیت
ماجرای 11 سپتامبر بهانهی حمله به افغانستان و عراق را به رئیسجمهور جنایتكار وقت آمریكا داد و او اِعلان جنگ صلیبی كرد و همان شخص بنابر گزارشها، اعلام كرده است كه این جنگ صلیبی با ورود كلیسا به صحنه، كامل شد. هدف از اقدام نفرتانگیز اخیر (قرآنسوزی) آن است كه از سوئی مقابله با اسلام و مسلمانان در جامعهی مسیحی به سطوح همگانی مردم كشیده شود و با دخالت كلیسا و كشیش، رنگ مذهبی گرفته و پشتوانهئی از تعصبات و تعلقات دینی بیابد، و از سوی دیگر ملتهای مسلمان را كه از این جسارت بزرگ به خشم آمده و جریحهدار میشوند از مسائل و تحولات دنیای اسلام و خاورمیانه غافل سازد.
همه باید بدانیم كه حادثهی اخیر ربطی به كلیسا و مسیحیت ندارد و حركات عروسكی چند كشیش ابله و مزدور را نباید به پای مسیحیان و مردان دینی آنان نوشت. ما مسلمانان هرگز به عمل مشابهی در مورد مقدسات ادیان دیگر دست نخواهیم زد. نزاع میان مسلمان و مسیحی در سطح عمومی، خواستهی دشمنان و طراحان این نمایش دیوانهوار است و درس قرآن به ما، در نقطه مقابل آن قرار دارد.
مطالبه مجازات اهانت كنندگان از سران امریكا
طرف مطالبهی همهی مسلمانان، امروز دولت آمریكا و سیاستمداران آنند. آنها اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند باید عوامل اصلی این جنایت بزرگ و بازیگران میدانی آن را كه دل یك و نیم میلیارد مسلمان را به درد آوردهاند، به گونهئی شایسته به مجازات برسانند.
ما اصرار نداريم اثبات جرم براى كسانى يا مسئولانى و دستاندركارانى بكنيم، امّا رفتار و شيوهى سردمداران استكبار، سياستمداران امريكا و برخى كشورهاى اروپايى، موجب شده است كه انگشت اتّهام از سوى ملّتها به سمت آنها دراز بشود. بايد خودشان را تبرئه كنند. بايد ثابت كنند كه در اين جرم بزرگ شركت ندارند. اثبات هم با اين نمي شود كه به زبان چيزى بگويند، بايد عملاً اين را اثبات كنند، بايد جلوى اين تجاوزها را بگيرند؛ البتّه نخواهند گرفت.
متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریكا است. سیاستمداران امریكا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را كه دل ملتهای مسلمان را به درد آوردهاند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.