به دنبال مکاشفه ...
به نقل از پایگاه اطلاعرسانی آیتالله صافی، این مرجع تقلید به سؤال یک جوان درباره مکاشفه حقیقی و اهل آن پاسخ داد.
متن این پرسش و پاسخ آیتالله صافی گلپایگانی به این شرح است:
بسمه تعالی
محضر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله الوارف
با سلام و آرزوی طول عمر برای حضرتعالی؛
بنده جوانی هستم و از جنابعالی که دارای مقامات علمی و عرفانی بالایی هستید دستوری میخواهم تا مکاشفهای هر چند در سطح پایین برای من رخ بدهد که انشاءالله موجب اطمینان قلب بنده گردد؟ با تشکّر و احترام
بسم الله الرحمن الرحیم
علیکم السلام و رحمة الله
فرزندم! از آغاز جوانی و تکلیف، از قرآن مجید و هدایتهای احادیث شریفه و دعاهای معتبر، مثل صحیفه سجادیه الهام و دستور بگیر و در پی این فکر کشف و مکاشفه که حتی بعضی مدعی داشتن آن شدهاند، وقت و عمر خود را ضایع نکن.
این همه مشاهده انسان را کافی نیست؟ این همه آیات و نشانههای خدا و انکشافاتی که عقل بشر به وسیله تفکر در خلقت جهان و زمین و آسمان و آفتاب و ماه و منظومهها و کهکشانها و انسان و حیوانات و جنبندگان و عالم وسیع نباتات و وجود خود انسان، همه وسیله کشف و شهود حقایق است.
چیزی از معارف و خداشناسی پنهان نمانده است که با مکاشفه بتوان آن را به دست آورد. در خودت، در خلقت خودت، در عجایب عالم خلقت و این همه اسرار و علایم حق و حقیقت، بیندیش که همه مکاشفه است. مگر با چشم سر آنچه را میبینی کم است؟ این همه آیات آشکار را که میبینی، نشان و دلیل بر عالم غیب نیست که میخواهی با خواب و مکاشفه، خدا را بشناسی و عقیده را محکم کنی؟!
گــر اهـــل معـرفتی هر چه بنگری خوب است
که هر چه دوست کند همچو دوست محبوب است
کـــدام بــــرگ درخـــت است اگر نـظر داری
کـــه ســـرّ پــاک الهی در آن نه محجوب است
این همه درختهای گوناگون، این همه …
صفحات: 1· 2
محاسبه ...
آخر ماه که می شود ، مردم حساب کتاب می کنند ، در آمدشان را می شمارند و…
امّا تو امشب موقع خواب بشمار تعداد دل هايي که به دست آوردی
بشمار تعداد لبخندي را كه بر لب دوستت نشاندي …
بشمار تعداد نیکی ها وخطاهایت را …
بشمار تعداد اشك هايي كه از سرشوق وغم ریختی…
تعداد اشک هایی که از گونه ای پاک کردی …
.
.
کم آوردی ؟!… خوب میشه جبران کرد نشنیدی میگن راه ضرر رو از هر جا بگیری منفعته !
به قلم : طلبه
به سوی کدام آسمان ؟؟
آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را
ویران می کنی،آنگاه که شمع امید کسی راخاموش می کنی، آنگاه
که بنده ای رانادیده می انگاری ،آنگاه که حتی گوشت را می بندی
تا صدای خرد شدن غرورش رانشنوی،آنگاه که خدا را می بینی و
بنده خدا را نادیده می گیری می خواهم بدانم،دستانت رابسوی کدام
آسمان دراز می کنی تابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟
سهراب سپهري