او خواهد آمد ...
خاطرات جبهه ...
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقیها را درآورده بود.
با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقیها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقیها
چه می کرد!
بار اول بلند شد و فریاد زد:"ماجد کیه؟”
یکی از عراقیها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت:"منم!”
ترق!
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضاء کرد!
دفعه بعد قناسه چی فریاد زد:"یاسر کجایی؟”
و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!
چند بار اینکارو کرد تا اینکه به رگ غیرت یکی از عراقیها به نام جاسم برخورد.
فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد:” حسین اسم کیه؟
و نشانه رفت.
اما چند لحظه ایی صبر کرد و خبری نشد.
با دلخوری از خاکریز سر خورد پایین
یه هو صدایی از قناسه چی ایرانی بلند شد:"کی با حسین کار داشت؟”
جاسم با خوشحالی هول و ولاکنان رفت بالای خاکریز و گفت:"من!”
ترق!
جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید…
رفاقت به سبک تانک
بی تفاوتی ، ممنوع !!
عَنِ الصَّادِقِ عَلَیه السَّلامُ قالَ: «لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً جَلَسَ رَجُلٌ مِنَ الْمُسْلِمِینَ یَبْکِی وَ قَالَ أَنَا قَدْ عَجَزْتُ عَنْ نَفْسِی کُلِّفْتُ أَهْلِی فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) حَسْبُکَ أَنْ تَأْمُرَهُمْ بِمَا تَأْمُرُ بِهِ نَفْسَکَ وَ تَنْهَاهُمْ عَمَّا تَنْهَى عَنْهُ نَفْسَکَ».
روایت از امام صادق(ع) منقول است که حضرت فرمودند: هنگامی که آیه شریفه «قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً» خطاب به همه مؤمنین به پیامبر اکرم(ص) نازل شد که «خود و بستگان خود را از آتش جهنم حفظ کنید»، و حضرت آیه را تلاوت کردند، یک نفر نشست و شروع کرد به گریه کردن، در حالیکه این جملات را میگفت: نمیتوانم خودم را از آتش جهنم حفظ کنم، چگونه خانواده و خاندانم را هم حفظ کنم!؟ «أَنَا قَدْ عَجَزْتُ عَنْ نَفْسِی کُلِّفْتُ أَهْلِی».
چگونه خود و بستگان خود را از آتش دوزخ حفظ کنیم؟
در ادامه روایت دارد حضرت به او فرمودند: کافی است که آنها را امر کنی به انجام اعمالی که خودت را به انجام آن امر میکنی که بهاصطلاح امر به معروف است، «حَسْبُکَ أَنْ تَأْمُرَهُمْ بِمَا تَأْمُرُ بِهِ نَفْسَکَ». همانطور که به خودت امر میکنی که واجبات را انجام بدهی، به خانوادهات هم بگو، شما هم انجام بدهید.همین کافی است و لازم نیست پیگیری کنی تا بدانی انجام دادند یا نه. تو وظیفهات امر به معروف است.
«وَ تَنْهَاهُمْ عَمَّا تَنْهَى عَنْهُ نَفْسَکَ» و آنها را بازداری از کارهای منکری که خودت را از انجام آنها نهی میکنی. خداوند در این آیه شریفه ما را تکلیف به امر به معروف و نهی از منکر حداقلی میفرماید. حداقلش چیست؟ بیتفاوت ننشین و نگاه بکن.اگر دیدی در حال انجام حرام است یا معروفی را انجام نمیدهد، نباید بیتفاوت باشی.حضرت در این روایت نمیفرمایند که دست و پایش را بگیر و مجبورش کن برود وضو بگیرد و نماز بخواند.نه! او را امر کن نسبت به معروف، نهی کن نسبت به منکر؛ یعنی امر به معروف، نهی از منکر.
«قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً»، هم خودتان را از آتش جهنم حفاظت کنید، هم خاندانتان را. چگونه حفاظت کنیم؟ راه حفاظت را پیامبر اکرم(ص) به آن شخص فرمودند.همانطور که خود را امر به معروف میکنی، همانطور به فرزند و خانواده و بستگانت نیز امر کن و همانطور که خودت را از عمل حرام نهی میکنی آنها را نیز نهی کن! نباید از اعمال خانواده و بستگانت بیتفاوت بگذری.
بحارالانوار ج ۹۷ ص92 (آیت الله تهرانی )