ليسا نبايد خطر امام دوازدهم شيعيان را ناديده بگيرد
من به عنوان يك متخصص در مهدويت و يك مسيحي محافظه كار لوتري، تمايلات آخرالزماني مسلمانان -از مراكش گرفته تا مالزي- را به صورتي انكارناپذير و غيرقابل بازگشت و در حال رشد مي بينم. حجت الاسلام زهیر دهقانی، مدیر گروه غرب و مهدویت مرکز تخصصی مهدویت در یادداشتی به تحلیل سخنان تیموتی فرنیش، متخصص مهدی گرایی و تاریخ اسلام در مقدمه ای که بر کتاب “اسلام ردای ضد مسیح” نوشته، پرداخته است.
حجت الاسلام زهیر دهقانی، مدیر گروه غرب و مهدویت مرکز تخصصی مهدویت در یادداشتی به تحلیل سخنان تیموتی فرنیش، متخصص مهدی گرایی و تاریخ اسلام در مقدمه ای که بر کتاب “اسلام ردای ضد مسیح” نوشته، پرداخته است.
“در پس روزگاري ديگر در جهان -وقتي هنوز برج هاي دوقلو برپا بودند، محمود احمدي نژاد تنها شهردار تهران (و نه رييس جمهور) بود و ما مي توانستيم وانمود كنيم كه تاريخ يا حداقل بخش اعظم ستيزه هاي جهاني با از هم پاشيدن اتحاد جماهير شوروي پايان يافته است- عقايد اسلامي در مورد پايان جهان تنها رشته علمي بخش بسيار كوچك (و حتي عجيب و نامانوس) از متخصصان دانشگاهي در مورد شيعه بود و تعداد كمي -وشايد به ندرت- مسيحياني نام المهدي يا امام دوازدهم را شنيده بودند. چقدر زمان زود مي گذرد..”
اينها جملاتي است كه دكتر تيموتي فرنيش، متخصص مهدي گرايي و تاريخ اسلام در مقدمه اي كه بر كتاب ضدمهدوي كشيش جك اسميت با نام “اسلام، رداي ضدمسيح” نگاشته، آورده است.
در ادامه اين پيشگفتار فرنيش چنين مي نويسد:
“امروز با استفاده از نظريات دم دستي فراوان (و متاسفانه غالبا ناشيانه اي) در مورد مباحث آخرالزماني اسلامي و مسيحي از ميان دهها وبسايت، هماوردان مسلمان شروع به جاگرفتن رقيبان اروپايي و كاتوليك خود در ميان پيشگويي هاي تفسيري پروتستاني نموده اند و حتي برخي دانشگاهيان سكولار از روي كينه و لج با اين امر هم عقيده شده اند كه مهدويت قدرتي در ميان اهل سنت است همانگونه كه در تاريخ اسلام شيعي ديده مي شود.”
فرنيش كه به كشورهاي مختلف اسلامي همچون تركيه، ايران و … سفر كرده است نويسنده كتاب معروف مقدسترين جنگ ها در مورد مهدي گرايان اسلامي است.
“من به عنوان يك متخصص در مهدويت و يك مسيحي محافظه كار لوتري، تمايلات آخرالزماني مسلمانان -از مراكش گرفته تا مالزي- را به صورتي انكارناپذير و غيرقابل بازگشت و در حال رشد مي بينم. من اميد -تاحدودي بيهوده- داشته ام كه ساكنان گوشه هاي دنج و آرام تلاش نمايند تا حركت هاي انقلابي و پتانسيل خشونت در مهدويت را كه ممكن است در آينده نزديك سربرآورد (علاوه بر بررسي صرف نمونه هاي گذشته) مورد بررسي و تعمق قرار دهند به همان صورتي كه برخي مسيحيان نااميدانه تلاش مي كنند نقشه هاي قديمي را موشكافي كنند تا پارادايم امپراطوري روم را چنانچه در كتاب “آخرين روزهاي سياره بزرگ زمين” آمده معنا كنند. تحليلگران سكولار به ندرت مي توانند حقيقت اسلام و منجي هدايت يافته آن (مهدي) را بشناسند و از طرف ديگر به نظر مي رسد بسياري معتقدان مسيحي فراموش كرده اند كه چقدر كتاب مقدس به دانستن و يادگرفتن توصيه نموده است.”
“اينك زمان آن رسيده كه دانش آكادميك همچون ماري، قمري بي گناه مسيحيت را در بر بگيرد تا تهديدات بسيار واقعي در زمينه هاي ايدئولوژيكي، نظامي، سياسي، ديني و معنوي را كه اسلام به صورت عام و مهدويت به صورت خاص دارد، دريابد و به خواست الهي آنها را تلافي كند. برخي افراد كه در اين رقابت و ستيزه فعال بوده و نوشته هايي فراهم نموده اند، حداكثر زره اي ناقص در برابر دكترين آخرالزماني اسلام فراهم نموده اند و نه بيشتر ولي جك اسميت در كتاب “اسلام، رداي ضدمسيح” توانسته زره خداوند را عليه آموزه هاي مهديگرايانه اسلامي فراهم آورد. حال اينكه آيا مسيحيان اين زره به تن كنند يا نه، بحث ديگري است. شايد چنانجه يوحناي تعميد دهنده در صحرا گفته است، فقط تعدادي افراد گوش كرده و آنرا به تن كنند ولي ديگران نمي توانند بگويند كه ما نشيده ايم.”
جك اسميت آموزش هاي ممتازي در زمينه هاي ديني (كارشناسي ارشد از دانشكده ديني باپتيست جنوبي) داشته علاوه بر آنكه مدركي از علوم تجربي نيز داراست. همچنين وي سال هاي متمادي مشتاقانه مطالعاتي فردي در زمينه تاريخ و الهيات اسلامي داشته كه حاصل آنها را متواضعانه به شما تقديم نموده است. تحليل هاي مطلعانه او در مورد كتاب هاي آخرالزماني مسيحت و يهوديت (به ويژه حزقيال، دانيال و مكاشفات يوحنا) در پرتو نگاه آخرالزماني اسلام و عقايد مهدي گرايانه عقايد باورپذير زير را حاصل نموده است:
اسلام پيشگويي هاي كتاب مقدس را در مورد “دين ساختگي” كه در اعصاري پيش از پايان تاريخ بر جهان سايه مي افكند، محقق ساخته است.
ضدمسيح عهد جديد همان امام دوازدهم شيعيان و المهدي است كه بر جهان غلبه يافته و پس از جنگ هايي جهاني و قدرتي كه جهان اسلام به وي مي دهد، شريعت (قانون اسلام) را بر جهان تحميل مي نمايد.
سپاه مهدي متشكل از ايرانيان و ترك ها كه با روسيه ياري مي شوند، بر اسرائيل حمله مي كند.
خلسه (rapture) و عروج مسيحيان پاك به آسمان، در دل اين خصومتها محقق مي شود.
سرانجام مهدي توسط عيسي مسيح كه دوباره به زمين بازگشته، شكست خورده و نابود مي شود.
دنياگرايان و حتي مسيحيان ممكن است اعتقادي به خلسه نداشته باشند ولي اين مساله به طور واضح در رساله اول تسالونيكيان 4:17 آمده است. به علاوه افرادي كه در ميان كاتوليك ها و لوتريان كه مخالف سلطنت هزاره اي عيسي مسيح در اين جهان هستند -ولو با نگاه پيش هزاره گرايي اسميت هم راي نيستند- نيز به خلسه معتقدند.
البته همه مسيحياني كه اين كتاب ممتاز و تحقيقي را مي خوانند بايد متوجه اين امر باشند كه پيش يا پساهزاره گرابودن و يا مخالفت با آن مساله اي اساسي در اينكه بايد مسيحت با اسلام به مقابله و واكنش برخيزد، نيست. جز اينكه برخي همه پيشگويي هاي موجود در كتاب مقدس را محقق شده در دوران شكنجه و آزار مسحيان در عصر امپراطوري مشرك روم مي دانند و بسياري از آن مكاشفات را محقق شده مي پندارند.
جك اسميت اين مطلب را بديهي شمرده كه اسلامي كه به وسيله امام دوازدهم شيعيان شخصيتي جديد مي گيرد، پيشگويي هايي محقق نشده در مورد قانون و آزار جهاني مسيحيان را محقق مي سازد كه هرروزه در ميان اخبار بيشتر و بيشتر نمود كرده و باورپذير مي شود. شايد جيمز حواري وقتي اين جمله را مي نوشت به اسلام هشدار مي داد: “تو ايمان داري كه خدا واحد است؟ نيكو ميكني! شياطين نيز ايمان دارند و مي لرزند!” (رساله يعقوب 2:19)
دكتر تيموتي فرنيش، نويسنده كتاب مقدسترين جنگها، مهديان اسلامي، جهاد ايشان و اسامه بن لادن، 2011 است.
مسیحیان صهیونیست و عملکرد آنان در شرق اسلامی
…«پایان جهان نزدیک است، دنیا به آخر رسیده و مسیح عن قریب ظهور می کند؛ در حالی که پیشاپیش نزول اجلالش همه اعراب و مسلمانان در جنگ آرمگدون به هلاکت خواهند رسید. این وعده ی کتاب مقدس است و در آن تردیدی نباید کرد.»…
این جملات، جملات آشنایی هستند. جملاتی که بیش از سه دهه است که از گوشه و کنار جهان و با واسطه و بی واسطه ی رسانه ها در گوش جهانیان زمزمه می شود تا جایی که دیگر «بر کسی پوشیده نیست که غرب یا همان ائتلاف صلیب و صهیون، خود را برای بزرگترین و آخرین رویارویی با جهان اسلام مهیا می کند؛ زیرا آنان به خوبی می دانند که شکل گیری کانون قدرت اسلامی در شرق، میدان را بر غرب عصیانگر و تاریخ رو به افولش تنگ می کند و با خود نوید فرا رسیدن روز رهایی بزرگ جهان مستضعفان از دست جریان های استکباری و صهیونیستی را هم داراست. واقعه ای که با ظهور امام مهدی موعود (عج) محقق می شود.» غرب این نکته را خوب می داند و همین امر باعث شده است که دست به اقدامی پیش دستانه بزند.
***
«مسیحیان صهیونیست و عملکرد آنان در شرق اسلامی» با نگاه فرهنگی از مؤلّف آثار فرهنگی، «اسماعیل شفیعی سروستانی». او در این اثر، که مجموعه ی چندین و چند مقاله است، راجع به تأثیرگذاری موضوع آخرالزّمان در عملکرد غربیان در خاورمیانه سخن گفته است.
در این کتاب به خواننده ثابت می شود که علّت اینهمه گرفت و گیر و جنگ و نبرد غربیان با سرزمین های اسلامی، بر سر چه موضوعی است. نویسنده در این کتاب، بیان کرده است که غربیان، با انگیزه های دینی و مذهبی (آن هم از نوع افراطی) علیه مسلمانان عمل می کنند. امّا این چه سوگیری مذهبی ای است که باعث چنین عملکردی می شود؟ این چه انگیزه ای است که غربیان را وادار به چنین جنایاتی وادار می کند و آنها به دنبال دست یافتن چه چیزهایی هستند؟ این را باید در این کتاب بخوانید.
واکنش خواننده پس از خواندن کتاب: برمی خیزید… (ان شاء الله)
آن بیست و سه نفر
روز دهم تیرماه سال 1361 شمسی مصادف بود با اولین روز از ماه مبارک رمضان سال 1413 قمری در عراق. اقامتمان در زندان بغداد بیش از یک ماه طول کشیده بود و از لحاظ شرعی می توانستیم نمازمان را کامل بخوانیم و روزه بگیریم. موضوع را با صالح در میان گذاشتیم و او از عراقیها خواست ناهار و شام ما را یکجا غروب تحویل بدهند تا با یکی افطار کنیم و با دیگری سحری بخوریم. عراقی ها قبول کردند. اما پیرمرد عرب وقتی متوجه شد تصمیم داریم در تیرماه بغداد و در آن زندان تنگ و دم کرده روزه بگیریم حسابی شاکی شد. او بارها به صالح توصیه کرد که ما را از این تصمیم منصرف کند؛ اما صالح هیچ وقت مانع نشد.
اولین روزه را گرفتیم؛ با سختی بسیار. تشنگی، کشنده و طاقتسوز بود. امّا، به هر حال، با صدای شلیک توپ افطار همه چیز تمام شد و روزهمان را باز کردیم. در عراق، اعلام موعد افطار نه با اذان که با شلیک گلوله ی توپ است. روزهای اول رمضان تا این توپ بخواهد شلیک بشود جان ما به لبمان میرسید!
پیرمرد عرب روزه نمیگرفت؛ اما بیشتر از ما برای فرارِسیدن موعد افطار لحظهشماری میکرد. هر روز، سه ساعت مانده به شلیک توپ افطار، شمارش معکوس را شروع میکرد و به منصور میگفت: «منصور، سه ساعت دیگه.»…
…روز سوم ماه رمضان، وقتی تقاضایمان از عراقیها برای گرفتن یخ یا دستکم فلاکسی آب خنک بی پاسخ ماند، عباس پورخسروانی برای تهیه ی آب خنک افطار دست به کار شد. قوطی خالی شیر خشکی که افسر تهرانی، زن کوزه به دوش را روی درش خلق کرده بود، هنوز گوشه ی زندان بود. عباس ظهر که از دست شویی برمی گشت قوطی را پر از آب کرد و داخل زندان آورد. روکش یکی از بالش ها را پیچید دور قوطی آب و خیسش کرد و گذاشتش زیر پنکه. باد پنکه دایره های کوچکی روی سطح آب درست می کرد. به این ترتیب آب خنک افطارمان جور شد؛ گرچه به هر یک از ما یک استکان بیشتر نمی رسید و مجبور بودیم عطش را با آب سطلی فروبنشانیم که صالح از شیر آب پر می کرد.
***
در جریان عملیات بیتالمقدس در سال 1361، عملیاتی که موجب آزادسازی خرمشهر شد، تعدادی از نوجوانان ایرانی در بصره به دست نیروهای عراقی اسیر شدند. عمده این گروه 23 نفره را نوجوانان کرمانی تشکیل میدادند و این برای عراقیها در اوایل جنگ بسیار غریب بود که افرادی با این سن و سال در جنگ شرکت کنند. سن بیشتر این نوجوانان بین 16-13 سال بود و بزرگترین فردی که در این گروه بود، فقط 19 سال داشت. این نوجوانان نیز باید به مانند دیگر اسرا وارد اردوگاهها میشدند. صدام با دیدن تصاویر اسرای نوجوان تصمیم گرفته بود که از حضور این نوجوانان در جنگ استفاده ابزاری کند و یک جنگ تبلیغاتی علیه ایران به راه بیاندازد.
«آن بیست و سه نفر» عنوان کتاب خاطرات «احمد یوسف زاده» یکی از این نوجوانان جسور ایرانی است که خاطرات اسارت خود و بقیه همرزمانش را نگاشته و در 408 صفحه به انتشارات سوره مهر تحویل داده است.
انتشارات «سوره ی مهر» این اثر را نخستین بار در سال 1393 منتشر کرده است. برای تهیه ی این اثر می توانید به سایت انتشارات سوره ی مهر مراجعه کنید.
منبع: خبرگزاری فارس