چگونه كودكان را به كتاب خواندن علاقهمندكنيم؟
زماني خواندن يك كتاب براي كودك خوشايند و لذتبخش است كه موجودات خيالي داستان به پرواز در آيند، قطارها به صورت واقعي حركت كنند و صدا بدهند و خرگوشها در زير نور ماه به خواب بروند. هنگامي كه براي كودك خود كتاب ميخوانيد، فرصت پيدا ميكنيد تا با صداهاي موجودات و شخصيتهاي داستاني سخن بگوييد. تخيلي رفتار كنيد و حتي مانند يك كودك باشيد. به عبارت ديگر از شخصيت واقعي خود خارج شده و مانند شخصيتهاي داستاني رفتار كنيد. شما تصميم ميگيريد كه چهقدر هيجان زده باشيد، شادي كنيد يا غمگين و حتي عصباني شويد. چهقدر بايد روي يك شخصيت تأكيد كنيد و چه اندازه لازم است كه بر هيجان قصه بيفزاييد، به اين ترتيب نتيجه كار منحصر به فرد خواهد بود. كودك در سنين خيلي پايين (شيرخوارگي) كه دركي از معاني واژهها ندارد و تفاوت ظريف موجود بين آنها را نميفهمد، از شنيدن صداهاي متنوع شما و ديدن احساسات و عواطف شما لذت ميبرد. اداي عبارتهاي داستان توسط شما حاوي علايم و نشانههاي محرمانه است كه فقط شما و فرزندتان مفهوم آنها را درك ميكنيد.
چگونه براي کودک كتاب ميخوانيد؟
با صداي آهسته، با لحني گرم و دلنشين، با شور و حرارت يا…؟ به هر شيوهاي كه براي كودك خود كتاب بخوانيد، ميتوانيد بيش از پيش به او نزديك شده و از كنار يكديگر بودن لذت ببريد. وقتي كه كودك از سنين پايين با كتابخواني آشنا شود، همراهي شما به او كمك ميكند كه به تدريج مهارتهاي فردي خود را گسترش داده و تكامل بخشد. ارزشمندترين دستاورد نيز علاقهمند شدن به كتاب است.
طرز انتخاب كتاب براي كودكان
به دنبال كتابهايي بگرديد كه داستانهاي خوب و متنوعي دارند. كتابهاي مصور و كتابهايي كه شما نيز از مطالعه آنها لذت ميبريد و كتابهايي كه با خلق و خوي كودك شما سازگار است. براي انتخاب كتاب مرحله زندگي كودك خود را در نظر بگيريد و ببينيد در چه دوره تكاملي قراردارد. نخستين دوره كودكي، دورهاي است كه بچهها مهارتهاي سرگرمكننده متعددي را فرا ميگيرند و با شرايط تازهاي روبهرو ميشوند. براي كودكان مختلف و مناسبتهاي گوناگون، كتابهاي متنوعي موجود است. تقريباً درباره هر موضوعي كتاب وجود دارد. به دنيا آمدن فرزند دوم، نگهداري از كودك، دوست يابي، دوستان واقعي و غيرواقعي، به مدرسه رفتن، اخلاقهاي خوب، اخلاقهاي بد، عواطف و احساسات، همكاري كردن، به دكتر رفتن، به دندانپزشكي رفتن، تنها بودن با خواهر يا برادر خود، خوابيدن و حتي مراسم مذهبي. آيا تا به حال پس از خواندن عبارتي از يك كتاب به فكر نيفتادهايد كه: «اين موضوع همان چيزي است كه ميخواهم با كودكم در ميان بگذارم…»؟ خواندن كتاب كودكان، به بزرگسالان (والدين) كمك ميكند تا بتوانند آنچه در ذهن خود دارند، بيان كنند. چيزهايي كه گاه والدين نميتوانند براي اداي آن واژهاي بيابند.
كتابي را انتخاب كنيد كه:
- هر دو از خواندن آن لذت ميبريد و به موضوع آن علاقهمنديد.
- با خواندن آن، كودك شما دانستنيهايي درباره جهان پيرامون خود ميآموزد.
- به شما كمك ميكند كه آنچه در ذهن خود داريد، بيان كنيد.
- به كودك كمك ميكند تا احساس خوب و مثبتي از خود داشته باشد و به قابليتهاي تازه خود پي ببرد.
- به كودك كمك كند كه بداند در دنياي اطراف او كودكان ديگري هم هستند كه شرايط و احساسات مشابهي با او دارند.
- به كودك كمك كند تا مفاهيم و معاني ارزشها، سنتها، خانواده، جامعه و… را درك كند.
کتاب خواندن از شيرخوارگي!
- كودك از بدو تولد از شنيدن صداي كتاب خواندن شما لذت ميبرد. براي او شنيدن صداي گرم و دلنشين شما لذتبخشترين چيز در دنياست. تا زماني كه كودك با حوصله به سخنان شما گوش ميدهد، كتابخواني را ادامه دهيد.
- قبل از خواب، هنگاميكه كودك با شيئي بازي ميكند و آن را روي زمين ميغلتاند، زمان مناسبي براي گوش كردن به كتاب خواني شماست.
- به كودك امكان آشنا شدن با كتاب به شيوه خودش را بدهيد. در اين سن، كودك دوست دارد اشياء را بجود، پاره كند، روي آنها بنشيند يا بايستد بنابراين از كتابهاي نرم، پارچهاي و مقاوم استفاده كنيد.
- از كتابهايي كه در هر صفحه، يك تصوير كامل و مشخص دارند، استفاده کنيد.
- كتابهايي كه داستان بسيار كوتاه و درباره موضوعهايي آشنا و مملوس با زندگي كودك دارند، مفيد هستند.
کتابهاي مناسب براي کودکان نوپا
- داستانهاي كوتاه در باره موضوعهاي متنوع
- كتابهاي كارتي (هرصفحه از كتاب يك كارت جداگانه است) و داستانهايي كه از زندگي روزمره كودك سرچشمه گرفتهاند.
- كتابهايي كه اشعار موزون دارند و بچهها ميتوانند آنها را تكراركنند.
- كتابهايي كه مضمون واحدي دارند. به طور مثال درباره شكلهاي هندسي، رنگها يا حروف الفبا نوشته شدهاند.
كتاب مناسب براي پيشدبستانيها
- كتابهايي كه داستان بلند و كمي پيچيدهتر دارند.
- كتابهايي كه اشعار موزوني دارند و درباره زندگي روزمره كودكان نوشته شدهاند و براي گسترش دنياي آنها و افزايش دانستههايشان سودمندند.
- لطيفه، قصههاي بلند، قصههاي محلي و سنتي كه ترسناك نباشند.
در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه هيچگاه بيش از حد به مطالعه كتاب اصرار نكنيد چون اين امر نتيجه معكوس دارد و كودك را از كتاب گريزان ميسازد.
منبع: http://salamatiran.com
بازخواني كتاب شبهات و ردود حول القرآن الكريم
كتاب شبهات و ردود حول القرآن الكريم از آخرين آثار قرآن شناس مشهور معاصر مرحوم آيت الله هادي معرفت است كه از بهترين ها در نوع خود است. ايشان مي كوشد به پنج پرسش يا ايراد عمده در مورد قرآن پاسخ دهد: (1)
يكي اينكه مي گويند قرآن وحي نيست؛ يا از اين جهت كه اصولاً ارتباط انسان و خدا مستقيماً ممكن نمي باشد يا از آن جهت كه به محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) وحي نرسيده، بلكه او در سفر و حضر از زبان اين و آن به ويژه يهود و مسيحيان چيزهايي شنيده و با آنچه از محيط تأثير پذيرفته و در خلوت غار حرا بدان انديشيده، درآميخته و چكيده و گزيده ي آن را به عنوان قرآن آسماني ذكر كرده است.
دوم اين كه در قرآن بسياري از تأثرات محيط و احوال و اوضاع جاهليت است كه در بيشتر آموزه ها و برنامه هاي قرآن نيز جلوه گر است و آنچه به نظر امروزي خشن و عقل ناپذير مي آيد- مثلاً مجازات ها- از همين ناحيه است.
سوم تناقضاتي كه به نظر مخالفان در قرآن مشاهده مي شود.
چهارم احتمال وجود اشتباهات تاريخي و ادبي يا منافي بودن با مسلّمات علمي كه از روي بي دقتي مدعي شده اند.
پنجم احتمال تحريف… (مقدمه كتاب).
و مرحوم آيت الله معرفت كه صاحب تأليفات متعدد در موضوعات قرآني است، در كتاب شبهات و ردود حول القرآن الكريم كوشيده است به اين سؤالات يا اشكلات جواب مشروح و مستدل بدهد كه خلاصه ي آن از لحاظ خوانندگان مي گذرد.(2)
صفحات: 1· 2
كسب آرامش به روش كنترل اسنادي
اِسناد (نسبت دادن) يعني تعيين اين كه منشأ امور، چه كسي است و چه كسي هدايت و برنامه ريزي كارها را در دست دارد. براي انسان، خيلي مهم است كه بداند آنچه مي بيند، از چه منبعي صادر شده و به چه كسي منسوب است. اين كه چه كسي مورد اِسناد است، نقش زيادي در كاهش يا افزايش فشارهاي رواني دارد. براي انسان، مهم تر از اصل حادثه، اين است كه بداند چه كسي اين كار را انجام داده است.
اگر كار واحدي از دو نفر- كه از جهت ارزش، براي انسان متفاوت اند-، سر بزند، واكنش ها يكسان نخواهد بود. اگر منشأ فعل، كسي باشد كه انسان به او اعتماد و اطمينان دارد، در برابر اقدامات او واكنش مثبت نشان خواهد داد. اين، نشانگر نقش اِسناد در حوادث است.
حادثه ها غيرمنتظره و تصادفي نيستند
بر همين اساس، يكي از چيزهايي كه بر تلخي حوادث مي افزايد، تصادفي پنداشتن و خارج از برنامه دانستن آنهاست. معمولاً هنگامي كه حادثه ي ناخوشايندي رخ مي دهد، آن را تصادفي و خارج از قاعده مي دانيم و معتقديم نبايد چنين اتفاقي مي افتاد؛ اما اگر بدانيم سختي ها و حادثه ها بخشي از زندگي اند و همه ي اينها تحت يك برنامه ي منظم و دقيقْ قرار دارند، آن گاه، واكنش ما متفاوت خواهد بود.
امام علي عليه السلام نامه اي به ابن عباس مي نويسد و در آن، جمله اي بيان مي كند كه ابن عباس مي گويد:«بعد از سخن پيامبر خدا صلي الله عليه و آله از هيچ سخني به اين اندازه، بهره مند نشدم!». جمله ي حضرت، در توصيف همين حالت ياد شده ي انسان است. ايشان مي فرمايد:
اما بعد، پس همانا آدمي گاهي به دست آوردن چيزي، او را خرسند مي سازد كه بنا نبوده به او نرسد، و نداشتن چيزي، او را ناراحت مي كند كه بنا نبوده به او برسد. (1)
وقتي بدانيم سختي هاي زندگي، براساس مقدّرات خداوندي رخ داده كه رحيم، عليم و حكيم است، بدون شك، اين باور، تنيدگي و رنج مصيبت را كاهش مي دهد و موقعيت ناخوشايند را تحمل پذير مي سازد. وقتي مسلمانان صدر اسلام، دچار بحران مي شدند، منافقان، خوش حال مي شدند و به آنان طعنه مي زدند. خداوند متعال براي تسكين آنان، آنها را به مسئله ي تقدير الهي توجه مي دهد و خطاب به رسول خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
«قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (2).
بگو هيچ حادثه اي براي ما رخ نمي دهد، مگر آنچه خداوند براي ما نوشته است؛ او مولاي ماست، و مؤمنان بايد بر خدا توكل كنند».
در آيه ي ديگري خداوند متعال، به مقدّر بودن حوادث اشاره مي كند و فايده ي آن را اين مي داند كه انسان، نه از ناخوشي ها غمگين مي شود و نه از خوشي ها سرمست:
«مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لاَ فِي أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فِي کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ*لِکَيْلاَ تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ (3).
هيچ مصيبتي نه در زمين و نه در نفسْهاي شما[به شما] نرسد، مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم، در كتابي است. اين[كار] بر خدا آسان است* تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگين نشويد و به[سبب] آنچه به شما داده است شادماني نكنيد، و خدا هيچ خودپسند فخرفروشي را دوست ندارد. »
باور به اين حقيقت، نقش مهمي در كاهش تنيدگي ها و آسودگي زندگي ها دارد. يكي از سخت ترين مصيبت هاي عالم، مصيبت كربلا و كاروان اسيران است. وقتي كاروان اُسراي كربلا به شام و دربار يزيد رسيد، يزيد، به امام سجاد عليه السلام رو كرد و با خواندن آيه اي (4)خواست بگويد اين حادثه، كيفر اعمال خودتان بود! امام سجاد عليه السلام با خواندن آيه ي بالا در پاسخ وي فرمود:
هرگز، اين آيه درباره ما نازل نشده است، اين آيه درباره ما نازل شده كه:هيچ مصيبتي نه در زمين و نه در نفسْهاي شما[ به شما] نرسد، مگر آنكه. . .
سپس حضرت با استناد به اين آيه فرمود:
پس ما آناني هستيم كه بر آنچه از دست داده ايم، افسوس نمي خوريم و به خاطر آنچه به دست مي آوريم، سرمست نمي شويم. (5)
همين منطق را در كلام فاطمه ي صغرا در كوفه مي بينيم. وي حدود بيست سال سن دارد و با آن همه سختي، مصيبت و داغي كه ديده است، در دربار فرد جلّاد و خون آشامي همچون عبيدالله بن زياد، مثل شير مي خروشد و عليه كوفيان و حاكم كوفه سخنراني مي كند. راز اين ايستادگي، مقاومت و دليري چيست؟ او خود در سخنانش پرده از اين راز برمي دارد و مي گويد:
بدون ترديد، نبايد دل هايتان شما را به خاطر خون هايي كه از ما ريختيد و اموالي كه از ما به غارت برديد، به خوش حالي و شادماني فراخواند؛ زيرا آن مصيبت هاي سخت و گرفتاري هاي بزرگي كه ما ديديم، پيش از آن كه رخ دهد، در كتابي (لوح محفوظ)ثبت بوده است و اين، بر خداوندْ آسان است؛ تا اين كه به خاطر آنچه از دست داده ايد، تأسف مخوريد و به خاطر آنچه به دست مي آوريد، سرمست نشويد، و خداوند، هيچ متكبر فخرفروشي را دوست ندارد. (6)
اين، اعجازِ باور به تقدير الهي است. باور به تقدير الهي، انسان را از تأثير نوسانات شديد زندگي، ايمن مي سازد و بدين سان، آرامش و آسايش را به زندگي مي آورد. به همين جهت، پيامبرخدا صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
باور به تقدير، اندوه و حزن را [از بين] مي برد. (7)
امام علي عليه السلام در تفسير آيه ي شريفه: «وَ کَانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُمَا» (8)مي فرمايد:
آن گنج، لوحي از طلا بود كه روي آن نوشته شده بود: به نام خداوند[بخشنده ي مهربان]! هيچ خدايي جز الله نيست، محمد، فرستاده ي خداست. . . در شگفتم چرا كسي كه باور به تقدير دارد، محزون است؟! (9)
اگر باور به تقدير الهي، وجود داشته باشد، جايي براي حزن و اندوه، باقي نمي ماند. به همين جهت، امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
اگر هر چيزي به قضا و قدر الهي است، پس حزن و اندوه براي چيست؟! (10)
پينوشتها:
1. نهج البلاغه، نامه ي 22؛ ر. ك: الكافي، ج8، ص 240، ح327.
2. سوره ي توبه،آيه 51.
3. سوره ي حديد،آيه 22-23.
4. «وَ مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَيْدِيکُمْ» (سوره ي شورا، آيه 30).
5. تفسير القمي، ج2، ص 277؛ بحارالانوار، ج45، ص 168.
6. الملهوف علي قتلي الطفوف، ص 195.
7. مسند الشّهاب، ج1، ص 187؛ الفردوس، ج1، ص 113، ح384؛ كنزالعمال، ج1، ص 106.
8. اين آيه، مربوط به جريان حضرت موسي و حضرت خضر است، آن گاه كه خضر، ديواري را كه در حال خراب شدن بود، تعمير كرد و در تبيين علت آن، آيه ي يادشده را بيان كرد (ر. ك:سوره ي كهف،آيه ي 82).
9. معاني الاخبار، ص200، ح1؛ الكافي، ج2، ص 59، ح9؛ تنبيه الخواطر، ج2، ص 184.
10. كتاب من لا يحضره الفقيه، ج4، ص 393، ح5836؛ الخصال، ج2، ص 450.
منبع مقاله: پسنديده، عباس؛ (بي تا)، هنر رضايت از زندگي، قم: دفتر نشر معارف، چاپ نهم