رسوایی «روپرت مرداک» در کتاب «حمله هکری»
به نقل از فارس کتاب «حمله هکری:داستان پشت پرده چگونگی تحریف حقیقت توسط روپرت مرداک» نوشته «نیک دیویس» که اخیرا منتشر شده است، درباره لابی «روپرت مرداک»،سرمایهدار یهودیالاصل آمریکایی-استرالیایی مشهور به غول رسانه، با وکلا، سیاستمداران و ستارهها برای افشا و یا تحریف حقایق است.
«دیویس» که برای نوشتن این کتاب از سال 2006 تحقیقات خود در این باره را شروع کرده، در کتابش با آوردن مصداقهایی تلاش میکند تا برای مخاطب توضیح دهد که «مرداک» چگونه با دروغها، تهدید و پول از موقعیت خود حمایت میکند، همچنین اینکه چگونه پلیس و مطبوعات طرفدار حقیقت در مقابله با این غول رسانهای شکست میخورند.
«دیویس» در بخشی از این کتاب نیز درباره اینکه چگونه نخستوزیردر دفتر خود به شخص دیگری تبدیل میشود.
این اولین باری است که یک کتاب تا این حد به جزئیات جنایات، لابیها، خلافکاری و روابط نزدیک «روپرت مرداک» با دولتمردان میپردازد.
روزنامه نیویورک تایمز در توصیف کتاب «حمله هکری» مینویسد: «حمله هکری» یک کتاب جامع،جاهطلبانه،باور پذیر و مهم درباره بزرگترین رسوایی عصر ماست که هیچ کتاب دیگری در این عرصه نمیتواند با آن رقابت کند.
«دیویس» در بخشی از کتاب «حمله هکری» مینویسد: روزنامهنگاری یک ورزش چشمی نیست. در این کار تو نمیتوانی بنشینی و منتظر بمانی تا اطلاعات همانند یک شخص بیایند و در بزنند بلکه تو باید خودت را درگیر کنی و در بطن اتفاقات قرار بگیری.
نقش صهيونيسم و غرب در القای منجی غربی
صدراله زین العبادی
انگاره موعودگرایی و چشم به راه بودن، فرجامی است خوش برای جهانی كه وضع فلاكت بار موجود انسان را به ارمان شهر موعود تغییر میدهد. امروزه تبلور این درنگ نویدبخش در ادیان ابراهیمی (مسیحیت، یهودیت و اسلام)، به جلوهای فراتر از یك انگاره بدل شده است و معتقدان به ان، كاربست راهبردی برای ان فراهم كردهاند.
واسطهسازی، اساس قدرتهای جدید شده و جنبش صهیونیسم یهودی از ان دست واسطهها به شمار میاید؛که موعودگرایی، واسطهای است كه كانون قدرت جهان بران تمركز كرده است و برای توجیهپذیری اعمال سیاسی از ان بهرهبرداری میكنند.
مطالعه ساز و كار جنبش صهیونیسم مسیحی و كار ویژههای اعتقادی در عرصههای سیاسی–اجتماعی، ما را معطوف منشایی متعالی میكند، كه كاملا توجیهپذیر بوده و در افكار عمومی ریشه دوانده است.
از دیگر عواملی كه به تمایز صهیونیستهای مسیحی از دیگران در باور منجی میانجامد، باورمندی ایشان به برگزیدگی الهی است. جنبش صهیونیسم خود را قوم برگزیده میداند و برای خویش تبار الهی ساختهاند. (قنبری الانق، 1388: 101)
منجیگرایی صهیونیسم مسیحی به عنوان مهمترین ابزار كسب قدرت تلقی شده و در جمعبندی كلی باورهای جنبش «اوانجلسیم2» را میتوان معطوف انگاره منجیگرایی دانست؛ واژهای است كه به اعمال اسرائیل و حمایت قدرتهای بزرگ غربی از ان مشروعیت میبخشد؛ به طوری که فعالیتهای اوانجلیستها اعم از ترور مبارزان فلسطینی و ریختن بمب بر سر مردم بیدفاع افغانستان و كشتار شیعیان عراق به دست آمریکا، در واقع بسترسازی برای جنگ «آرماگدون» است ؛كه مقدمه ظهورعیسی مسیح قلمداد شده است و معتقد به بازگشت مسیح هستند با این باور که انان تحت رهبری ایشان از بیت المقدس بر جهان و تمام ملتها حكومت نموده و به ثروت چشمگیر دست خواهند یافت.
واقعیت امر ان است كه مسیح مورد نظر یهودیان با مسیح در باور مسیحیان متفاوت است.یهودیان به عیسی (ع) باور نداشتند و به همین جهت نیز اقدام به قتل او كردند و بر باور خود باقی بوده و هستند؛ ولی متاسفانه علیرغم این واقعیت، یهودیان و شخصیتهای سرشناس انها به طور ضمنی این اعتقاد مسیحیان را پذیرفته و هیچ عكسالعملی در خصوص این باور مسیحیان كه خلاف اعتقاد یهودیان است از خودشان بروز ندادهاند و با خوشحالی و شعف، نظارهگر حمایت پروتستان¬ها از طرح و نظریه بازگشت مسیح شدند (همان، 1388: 105)
انگاره ی انتظار برای ظهور منجی بین همه انسان¬ها و ادیان به ویژه، مسیحیت، یهودیت و اسلام مشترك است و نكته قابل تاكید، توجه به دو واژه «انتظار فعال» و «انتظار منفعل» است.
منتظران فعال، كسانی كه با باور به ظهور منجی امكانات خویش را برای تحقق پایان تاریخ بسیج میكنند. انفعال منتظران نیز به معنای سلب مسئولیت از خود است و هر گونه اقدام پیش از ظهور را محكوم مینمایند و نگاه به كاركردهای صهیونیسم مسیحی، از انتظار فعال هر چند سلبی در روش، حكایت میكند.
برای مشاهده انتظار فعال صهیونیسم مسیحی در القای منجی كافی است در یكی از جستجوگرهای اینترنتی، كلماتی چون «پیشگوییهای انجیل»32«آخرالزمان» را جستجو كنیم؛ تا ببینیم چندین هزار مقاله در پایگاه پیش روی ما در فضای سایبری قرار خواهد گرفت. به طور مثال، سایت ارماگدون نیوز (Armagdon News) كه هر روز ده ها مطلب به صورت خبر در مورد آخرالزمان عرضه میكند؛ كه كاملا اخبار غریبه است؛ و برای منجیسازی اخبار كاذب آخرالزمان را در سایت منعكس میكنند. (شاهحسینی، 1384: 2)
صهیونیسم و غرب (اوانجلیست ها) در استفاده از حربه ی القای منجی آخرالزمان در افكار عمومی مسیحیان و یهودیان و امادگی انان برای جنگ با مسلمانان در جنگ جهانی ارماگدون، رقابت تسهیلاتی را تشدید كرده و بازار تولید و مصرف تجهیزات نظامی را رونق دادهاند.
در حال حاضر جدیترین مانع پیش روی مسیحیان صهیونیست، رشد بیداری اسلامی به ویژه اسلام سیاسی در جهان اسلام و در خاورمیانه است؛ اسلام سیاسی كه كانونیترین عنصر ان، مهدیگرایی اسلامی بوده، و این حركت را به انتظاری فعال و مثبت واداشته است؛ و برای پاكسازی درونی و بیرونی منتظران و نگاه و نگرش به مقوله مهدویت و منجی به مثابه یك اموزه جامع و فراگیر و یك موضوع راهبردی و استراتژیك عمل میكند.
با بررسی اعتقاد به منجی و منجیگرایی در بین پیروان ادیان الهی و غیر الهی و اقوام و قبایل مختلف بشری که دارای سابقهای دیرینه بوده است درمییابیم، اعتقاد به مهدویت در مكتب شیعه در مقایسه با مبانی، اراء و عقاید دیگر بسیار سازماندهی شده و عمیقتر است؛ چنان چه به جرات میتوان گفت: مهدویت در شیعه با پشتوانه دینی و استدلالی محكم، كاملترین فلسفه منجیگرایی در بین ادیان دیگر بوده است.
شگرد دیگر دشمن، حملهای است ناجوانمردانه و نفرتزا در مقابل جریان مهدوی، با ژستهای علمی و هنری؛ که دشمن، برنامههای كوتاه مدت و طولانی مدت زیادی برای ان دارد. مانند:
1- نیروسازی برای صفوف خود با خطرناک جلوهدادن جریان مهدویت؛
2- ایجاد شك و تردید و تنفر در افراد به ویژه معتقدان به مهدویت
3- برنامهریزی برای نسلهای اینده در جهت ایجاد تنفر در انان كه این مساله شامل معتقدان به مهدویت هم میشود؛ به عنوان مثال فیلم «پیشگوییهای نوستراداموس» ساخت كمپانی صهیونیستی «گلدنمایر4» در جهت تخریب چهرهی مقدس امام زمان (عج) كه ان را خشن و بسیار مخرب و وحشتزا معرفی و پیامد حضور ایشان را جنگها و جنایتها و ناامنیها قلمداد كرده است. یا نمونههای دیگری از بازیهای رایانهای تحت عنوان «جهنم خلیج فارس» معروف به «یا مهدی» كه نقش برنامهریزی برای نسل آینده و ایجاد تنفر بین انها و تخریب چهرهی واقعی حضرت مهدی(عج) را تداعی میكند. (جعفری، 1381: 265)
تبدیل مقولهی انتظار مهدی (عج) كه اثار و پیامدهای بسیار شگرف و معجزهاسا و مثبتی دارد؛ به انتظار منفی، تلخ و ناگوار. این نگرش به انتظار كه نفی امر به معروف و نهی از منكر، سر در جیب خود فرو بردن، هیچ تكلیفی در مقابل دیگران و جامعه برای خود قایل نبودن، یا حتی امر به معروف و نهی از منكر را مخالف انتظار قلمداد كردن، وظیفهی منتظر را دامن زدن به فساد و تباهیها دانستن و هر گونه حركت و قیامی را قبل از ظهور حضرت باطل و مخالف دوران انتظار دانستن، دستاورد اندیشه ای است؛ كه برگرفته از غرضورزیهای سیاسی دشمنان است و حربه یاس و ناامیدی بعنوان ابزار مهم دشمن در راستای تحریف نقش مؤثری در پیشبرد ان دارد.
پی نوشتها:
1-كارشناسی ارشد تاریخ تشیع
2.اوانجلسیم:(Evangelism) یعنی صهیونیسم مسیحی، به تفكری اطلاق میشود كه اعتقاد دارد رستگاری تنها در اعتقاد به مسیح است نه کردار انسان؛ ظهور مسیح نزدیك است و باید در جهت آن تلاش كرد و اعتقاد به بازگشت مسیح بر روی زمین دارند
3-پیشگویی، مسئله آخرالزمان و سرنوشت جهان از دیدگاه فان فلوتن دارای ریشه یهودی و مسیحی بوده كه مسلمانان از آنان گرفته اند. مانند پیشگویی «الهرج» به معنای قتل و كشتار در آخرالزمان است كه به نظر فلوتن از ریشه عبری ((Hereg)) گرفته شده و در هر دو زبان عبری و عربی به معنای قتل و كشتار است
Metro Golden Mayer4یك شركت رسانهای بزرگ آمریکایی سازنده فیلم و برنامههای تلوزیونی كه صدرصد صهیونیستی، در سال 2005 م عالیت اصلی خود را شروع كرده، به ویژه در هالیوود و ساخت فیلمهای آخرالزمان و مهدویت ستیز كه با هدایت صهیونیستهای مسیحی كنترل میشود.
منابع:
. الساده، مجتبی. (1387). استراتژی دشمنان در جنگ علیه امام زمان، ترجمه سیدشاهپور حسینی ، ماهنامه موعود، شماره94
. بناب، علی. (1385). عملكرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام، قم، نشر مؤسسه امام خمینی (ره
. جعفری، محمدصابر. (1381). مهدی انكاری، انتظارستیزی، تهران، نشر انتظار موعود
شفیعی سروستانی، اسماعیل، بلخاری، حسن، كوران، علی. (1382). پیشگویهای آخرالزمان (مجموعه مقالات)، تهران: نشرموعود عصر
. شاه حسینی، مجید. (1384). تصویرمنجی در رسانههای غربی، تهران، نشر موعود عصر
. فرج نژاد،محمدحسین(1387)اسطوره های صهیونیستی سینما،تهران ،نشرهلال
قنبری آلانق، محسن. (1388). صهیونیسم مسیحی و انگاره موعودگرایی،قم: نشر مؤسسه آموزشی امام خمنی(ره
. نویهض، عجاج. (1381). پروتكلهای دانشوران صهیون، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: نشراستان قدس
من زنده ام!!!
وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادرها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذب نباشیم. سربازهای عراقی که این صحنه را دیدند، به آنها تشر زدند که چرا جا باز میکنید و روی دست و پای هم نشستهاید؟ و با اسلحههایشان برادرها را از هم دور میکردند. نگاههای چندشآور و کشدارشان از روی ما برداشته نمیشد. یکباره یکی از برادرها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت با سر تراشیده و سبیلهای پرپشت و با لهجهی غلیظ آبادانی، جواد [مترجم ایرانی عراقیها] را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن!
رو به سربازهای بعثی کرد و گفت: به من میگن اسمال یخی، بچهی آخر خطم، نگاه به سرم کن ببین چقدر خط خطیه، هرخطش برای دفاع از ناموسمونه. ما به سر ناموسمون قسم میخوریم، فهمیدی؟ جوانمرد مردن و با غیرت و شرف مردن برای ما افتخاره. دست به سبیلش برد و یک نخ از آن را کند و گفت ما به سبیلمون قسم میخوریم. چشمی که ندونه به مردم چطور نگاه کنه مستحق کور شدنه. وقتی شما زنها رو به اسارت میگیرید یعنی از غیرت و شرف و مردانگی شما چیزی باقی نمونده…
****
«من زنده ام» حکایتگر داستان عجیبی از اسارت است که درباره ی اسارت چهار زن نیروی امداد سخن می گوید: معصومه آباد، شمسی بهرامی، فاطمه ناهیدی و حلیمه آزموده. این کتاب را معصومه آباد روایت کرده است و درباره اش گفته است: «با خودم عهد بستم که حقیقت را هم چنان که دیده و شنیدم بدون اغراق بگویم. مبالغه آفت حقیقت است. آنجایی که گریه کردم، می گویم گریه کردم و آنجا که ترسیدم، می گویم ترسیدم!»
سی و چند روز بیشتر از حملهی رژیم بعث به ایران نگذشته بود که چهار نفر از دختران امام خمینی دست نامحرمان اسیر شدند! «بناتالخمینی» عنوانی بود که سربازان صدام به چهار بانوی امدادگر ایرانی داده بودند. بعثیها اول که ماشینشان را محاصره میکنند، از خوشحالی پایکوبی میکنند و پشت بیسیم به فرماندهانشان اعلام میکنند که دختران خمینی را گرفتیم! بعدتر برخی دیگر از افسران بازجو به این بانوان غیرنظامی میگویند از نظر ما شما ژنرالهای ایرانی هستید!
خانم آباد در کتابش نوشته است: «نمیخواستم جلوی دشمن ضعف نشان دهم. عنوان «بنت الخمینی» و «ژنرال» به من جسارت و جرأت بیشتری میداد. اما از سرنوشت مبهمی که پیش رویم بود میترسیدم. نمیتوانستم فکر کنم چه اتفاقی ممکن است بیفتد. دلم روضهی امام حسین میخواست. دوست داشتم یکی بنشیند و برایم روضه ی عصر عاشورا بخواند. خودم را سپردم به حضرت زینب(س).
این کتاب از معدود آثاری است که مقام معظم رهبری در ابتدای آن، چند خطی نوشته اند. در بخشی از نوشته ی ایشان آمده است: «کتاب را با احساس دوگانه ی اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده ی اشک خواندم…»
این اثر در سال 92 به چاپ نوزدهم رسید و توسط نشر «بروج» منتشر شده است.