پای درس آیت الله تهرانی (4)
“وَ لَکِنْ لِنُرِیَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ یُعْمَلَ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَّتِکَ وَ أَحْکَامِکَ» بلکه برای این بود که اصول و ارزش های دینی ات را که درخشان هم هست بنمایم و ارائه کنم و در کشور و قلمرو حکومت اسلامی اصلاحات پدید بیاورم و بندگان ستمدیده ایمن و برخوردار از حقوقشان باشند، همچنین به وظایف و احکامی که مقرر داشتهای عمل شود. وقتی حضرت به خدا خطاب می کند، معنایش این است که با خدا میگوید که هدف من بقای اسلام است. قیام من برای بقای اسلام است نه برای ریاست و مال.
همسو بودن سخنان امام حسین (ع) و پدر بزگوارشان
من اینجا یک تذکر بدهم، آنهایی که اهل تحقیق هستند به شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید مراجعه کنند. در آنجا نظیر این جملات را از علی(علیه السلام) نقل می کند. «اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ» این برخوردی که ما با اینها داریم برای حکومت نیست. «وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ» برای پول هم نیست که بخواهیم زیاده طلبی کنیم و پول بیشتری گیرمان بیاید. «وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِک» کأنه حسین(علیه السلام) در اینجا همان جملات پدر را نسبت به هدف گیری قیامش استخدام کرده است. سخنان علی(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) هیچ تفاوتی ندارد.
تفاوت ریشه ای قیام امام حسین با سایر قیام ها
امام حسین (ع) خیلی خوب هدف را روشن می کند و مسأله این نیست که حضرت بخواهد حکومت کند. من در بحث هایم در ابعاد قیام امام حسین (ع) نسبت به عاشورا گفته ام که ماهیت این قیام با قیام های بشری فرق می کند و فرقشان این است که قیام های بشری این است که تو نباشی و من باشم، ریاست دست تو نباشد و دست من باشد، البته بعضی ها هم می آیند شعارهایی می دهند که می خواهم اصلاحاتی کنم، بعد هم می بینیم دروغ در آمد؛ قیام های بشری این است تو نباشی و من باشم که عمده در مورد ریاست است. در قیام های بشری براندازی می شود، کودتا می شود، همه این قیام ها همین است. اما قیام های الهی این طور نیستند، چون هدف نه ریاست است و نه پول، هدف دین است. دین باشد ولو من نباشم.
هدف این است که دین باشد، امام حسین (ع) هم همین را می گفت. از اول تا آخر قیام گفت که می دانم من را می کشند و همه شما را هم که با من هستید می کشند، نه به کسی وعده پست و ریاست داد و نه وعده پول. این دو قیام صد و هشتاد درجه با هم تفاوت دارند. امام حسین (ع) بسیار زیبا آخر خطبه هدفش را بیان می کند. به خدا می گوید: خدایا می دانی که قیام من نه برای ریاست است و نه برای پول، بلکه من می خواهم دین تو را نگه دارم، هدف من بقای اسلام است. اسلام باقی باشد ولو من به حسب ظاهر فانی شوم. این تفاوت ماهوی و ریشه ای قیام حضرت با قیام های بشری است.
برنامه ریزی چندین ساله امام برای قیام
امام حسین (ع) چه موقعی دارد این سخنان را می گوید؟ دو سال قبل از واقعه عاشورا، در منا و در جمع بیش از هزار نفر از صحابه پیغمبر و تابعین اینها را می گوید. آیا امام حسین (ع) نمی دانست دارد چه کار می کند؟ آیا در عمل انجام شده قرار گرفت؟ کسی که این را بگوید، سواد و اطلاعات ندارد. همه کارهای امام حسین (ع) حساب شده است. ده ها سال بود روی این حرکت کار و هدف گیری کرده بود. تو داری با عینک مادیگرایی قیام امام حسین (ع) را نگاه می کنی، آن را بردار و با عینکی که دید معنوی دارد این قیام را ببین که چه خوب و حساب شده است!
دید مادی گری همین است، شما ببینید الآن این قدر پول خرج می کنند برای این که به ریاست برسند. میگویند: ما احساس تکلیف می کنیم. این حرف ها و شیطنت ها و فریبکاری ها چیست؟ تکلیف از کلفت است، من خودم این طوری هستم که از خدا میخواهم که هر چه هست این تکلیف را از گردنم بردارد، چون تکلیف از کلفت و مشقت است. اگر احساس تکلیف کردی باید بروی از هر دری که شده، از هر راه حرام و حلالی که شده دست بیاندازی و آن مقام را به چنگ بیاوری؟ این قدر خرج می کنی که به یک مقام و منزلت اجتماعی برسی؟ این برای خدا است؟ شاید من مشکل دارم که نمی توانم باور کنم اینها برای خدا است!
یاری نکردن امام؛ خاموش کردن نور نبوت
حضرت اینها را می فرمایند، بعد یک مطلب اساسی را مطرح می کنند، به همین جمعیتی که بودند خطاب می کند البته گفتم که بحثِ شخص نیست، بحثِ شخصیت است- به آنها خطاب میکند که وظیفه من این است که انجام می دهم اما شما: «فَإِنَّکُمْ إِلَّا تَنْصُرُونَا وَ تُنْصِفُونَا قَوِیَ الظَّلَمَةُ عَلَیْکُمْ وَ عَمِلُوا فِی إِطْفَاءِ نُورِ نَبِیِّکُمْ» ما به اینها «تالی فاسد» می گوییم؛ یعنی اگر شما دستبهکار نشوید و ما را کمک کنید، باطل را یاری کرده و نتیجهاش این میشود که نور نبوّت خاموش خواهد شد. «وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْنا وَ إِلَیْهِ أَنَبْنَا وَ إِلَیْهِ الْمَصِیر» می گوید: بنابراین اگر شما، یعنی اگر چهرههای دینی و مذهبی که در جامعه جایگاه و مقامی دارید ما را در این راه یاری نکنید، این را بدانید که این ستمگرها در مقابل شما قدرت بیشتری پیدا خواهند کرد و در خاموش کردن مشعل نبوت فعال تر خواهند شد. اینها می خواهند اسلام را از بین ببرند، این همان حرفی است که من از اول زدم.
امام حسین (ع) برای بقای اسلام قیام کرد، چون دید که اگر بنی امیه ای ها بمانند، فاتحه اسلام را می خوانند: «وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَام»، از اسلام دیگر خبری نیست و کارش تمام می شود. این هم تالی فاسد یاری نکردن امام که فرمود: «فَإِنَّکُمْ إِلَّا تَنْصُرُونَا وَ تُنْصِفُونَا قَوِیَ الظَّلَمَةُ عَلَیْکُمْ وَ عَمِلُوا فِی إِطْفَاءِ نُورِ نَبِیِّکُمْ» خیلی صریح فرمود. این همان حرف هایی است که من از اول بحث هایم راجع به امام حسین (ع) گفتم. شاید بیش از ده ساعت دارم بحث می کنم، دیدید که آخرش هم به همان جا ختم شد. حضرت این حرف ها را در مدینه و در شبی که بیعت با یزد را به او پیشنهاد کردند نگفت، دو سال قبل از واقعه عاشورا و زمان معاویه اینها را گفت.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله آقامجتبی تهرانی
صفحات: 1· 2