دختران حتماً بخوانند
روابط دختر و پسر قبل از ازدواج یکی از موضوعات مبتلابه جوانان امروز جامعه ماست. ما در این جستار، می خواهیم اطلاعاتی را در اختیار دختران (که آسیب پذیری شان در این روابط، بسیار بالاست) بگذاریم تا با توجه به آن ها جنس مقابل شان را بهتر بشناسند و با داشتن آگاهی های لازم، در دام سوء استفاده کنندگان نیفتند : (تذکر : پسرانی که حقیقتاً مقید به احکام شرع و دستورات دینی هستند، خود به خود از بحث ما خارج هستند؛ چرا که هیچ گاه وارد این نوع روابط نمی شوند).
* ۱٫ پر واضح است که در پس هر رابطه، هدف یا اهدافی وجود دارد (خوب یا بد) مانند : رابطه به قصد کمک به دیگران، برای کسب معنویات، صله رحم، کسب دانش و ارتقای علمی، ضربه زدن به دیگری، به قصد دوستی، تجارت و کسب مال، تجسس، تفریح و … . پس از این توضیح بسیار کوتاه، حال باید دید یک پسر چه هدفی از ارتباط عاطفی با دختر دارد؟ دو هدف اصلی را در اینجا می توان متصور شد :
الف) به قصد ازدواج؛ ب) به قصد کسب لذت و سوء استفاده.
- اگر به قصد ازدواج باشد اولاً از کجا معلوم و مشخص است که پسر حقیقت را می گوید؛ فراموش نکنید کسی که بخواهد سوء استفاده بکند، باید با نقابی موجه و زیبا جلو بیاید و با وعده هایی دروغین طرف مقابل را فریب دهد و بهره برداری کند چون در غیر اینصورت به اهداف پلیدش نمی رسد؛ مشاوره های متعددی که در این زمینه با مرکز ما (پرسمان) می شود و اخباری که در رسانه ها منعکس می گردد، نمونه بسیار کوچکی از جامعه آماری دخترانی است که تنها با شنیدن جمله «قصد ازدواج با شما را دارم» از زبان پسر، فریب خورده اند. ثانیاً چه تضمینی است که پس از مدتی قصدش عوض نشود به دلایل مختلف مانند : دیدن رفتاری ناخوشایند از دختر، عاشق دختری دیگر شدن، مخالفت خانواده را بهانه کردن، تفاوت فرهنگ ها، اگر بگوید تو که الان با من رابطه داری از کجا معلوم قبل از من با دیگری نبودی و از کجا معلوم بعد از ازدواج با پسرهای دیگر رابطه برقرار نکنی! پس تو شایسته ازدواج نیستی و … ؛ وقتی هم تعهدی در میان نباشد و جایی ثبت نشده باشد و قانونی از آن حمایت نکند دست دختر به هیچ کجا بند نیست و او می ماند و آسیب های شدید روحی و عاطفی که به دلیل اشتباه و زودباوری خود، بدان دچار شده است.
- اگر به قصد لذت و سوء استفاده هم باشد که موضوع مشخص است و هیچ دختر عاقلی حاضر نیست عفت و پاکدامنی خود را دانسته به حراج بگذارد.
* ۲٫ دختران! این معیار طلایی را همیشه در ذهن داشته باشید : معیار سنجش عشق و علاقه پسر در جامعه و عرف ما این است : «خواستگاری رسمی پسر به همراه خانواده اش از دختر مورد نظر»؛ پسری که اینگونه اقدام کند، سه پیام را می رساند :
- به دختر مورد نظر علاقه مند است و دوستش دارد و می خواهد هر چه زودتر به او برسد، وگرنه او را از خانواده اش خواستگاری نمی کرد.
- مسئولیت پذیر است و می خواهد زیر بار تعهد زندگی مشترک برود.
- هوس باز و عیاش نیست، در غیر اینصورت به خواستگاری رسمی نمی آمد و دست به روابط پنهانی و بی تعهد می زد و پس از سوء استفاده از دختر، رهایش می کرد.
هر پسری راهی غیر از این برود، نمی شود به احساس و عشقش اطمینان کرد. این را نیز بدانید که عاشق، در همه جای دنیا، فردی متعهد است؛ مطمئن باشید اگر پسری به دختری علاقه مند باشد، هر چه سریعتر (چون مبادا دختر مورد علاقه اش را به خاطر تعلل خود از دست بدهد) رسماً به همراه خانواده اش از او خواستگاری می کند و هیچ گاه دست به این نوع روابط نمی زند که می داند برای دختر اضطراب زاست و با فاش شدن آن به معشوقش ضربه می خورد. اگر دختران جامعه ما به این معیار توجه کنند هیچ گاه دچار آسیب های روابط دختر و پسر نخواهند شد.
* ۳٫ یکی از خصوصیات جنس زن، قوی بودن احساسات و عواطفش نسبت به مرد است؛ به دلیل همین حس عاطفی قویتر، زن ها در روابط، تأثیرپذیرتر نیز می باشند. همین عواطف قویتر و تأثیرپذیرتری بیشتر، اگر قبل از ازدواج مدیریت نشود و با عقل و منطق در آمیخته نگردد سبب آسیب پذیری زن در این روابط می شود. وقتی جنس مرد با این خصوصیات جنس زن آشنا می شود و متوجه می شود که عواطف طرف مقابل، افساری به نام عقل و منطق را به کنار نهاده، با چند جمله بر او تأثیر می گذارد و او را عاشق و دلبسته خود می کند : «من عاشقت هستم»، «تو بهترین و زیباترین دختر دنیایی»، «بدون تو نمی توانم زندگی کنم»، «مطمئن باش با تو ازدواج خواهم کرد و در کنار تو خواهم آرمید» و … تا به هدفی که مدنظر دارد جامه عمل بپوشاند.
* ۴. همانطور که گفته شد، قدرت و شدت احساسات و عواطف در زنان بیشتر است؛ همین موضوع باعث می گردد خیلی اوقات وقایعی که در این روابط احتمال وقوع شان بسیار زیاد است را نادیده بگیرند و تن به این رابطه ها بدهند و متأسفانه از همین زاویه نیز بیشترین ضربه را می خورند : «او پسر خوبی است»، «او با دیگران فرق می کند»، «او فردی با خداست»، «مطمئنم که قصدش ازدواج است» و طرف مقابل هم پیام های مثبت مخابره می کند؛ ولی ناگاه می بیند تمام تصوراتش اشتباه بوده و طرف مقابل به راحتی زیر همه چیز زده و حال، او می ماند و صدمات عاطفی و پشیمانی از اعمال گذشته. این موضوعی که مطرح کردیم بارها و بارها اتفاق افتاده و کاملاً واقعی است ولی باز هم برخی دختران دچار آن می شوند؛ حتی برخی اوقات شرایط حادتری هم به وجود آمده است (رابطه جنسی، باردار شدن دختر، ازدست دادن باکرگی، درگیر بیماری های آمیزشی شدن و …) که آینده زندگی دختر را به تباهی کشانده است. وقتی دیگران این مسیر اشتباه را تجربه کرده و تلخی آن را گزارش کرده اند، عاقلانه نیست که ما هم همان مسیر اشتباه را برویم.
* ۵٫ حتماً این جمله به گوش تان خورده است : «با اینکه چهره زیبایی ندارد، ببین چه زن زیبایی گرفته است» در اینگونه موارد چند احتمال برای شکل گیری ازدواج این دختر پر رنگ است : الف) به دلیل وجهه علمی، اجتماعی یا مالی طرف مقابل، ب) ازدواج اجباری (جبر شرایط)، ج) علاقه واقعی پیدا کردن به دلیل شنیدن حرف های خواستگارش. ما با مورد سوم کار داریم. منظور از مطرح کردن جمله بالا این است که بگوییم اینکه گفته می شود «زن ها از راه گوش عاشق می شوند و مردان از راه چشم» در خیلی از موارد واقعیت دارد. زن مردی را می خواهد که به او محبت کند و تکیه گاه امنی برایش باشد. در مقابل مرد دوست دارد مورد اعتماد همسرش قرار گیرد. زنان نیاز به دریافت محبت کلامی دارند و می خواهند همسرشان به احساساتش درباره او، نمود بیرونی دهد و بی پرده بگوید «همسرم عاشقانه دوستت دارم». در مقابل بسیاری از مردان این روش را پیاده نمی کنند و می گویند ما با اعمال و رفتارمان عشق مان را نشان می دهیم و نیازی به گفتن نیست. حال وقتی جنس زن این مطلب برایش مهم است و پسری این را می داند، در برقراری رابطه روی این موضوع انگشت می گذارد و محبت کلامی را در نهایت خود ابراز می دارد (یعنی از راه گوش وارد می شود) و طرف مقابل را شیفته و واله خود می گرداند و وقتی به این مرحله رسید در بسیاری از موارد، درخواست های ناسالم او (جنسی و …) بی پاسخ نخواهد ماند.
* ۶٫ از منظر جنسی، نوع نگاه زن و مرد با هم متفاوت است. مردان مقاربت گرا هستند و می خواهند هر چه زودتر اقدام به عملیات فیزیکی و دخول کنند در حالیکه در زنان مسائل عاطفی و احساسی مقدم بر مسائل جنسی است و پس از معاشقه و ارضای حس عاطفی، رابطه جنسی برایشان معنا پیدا می کند و لذت بخش می شود. حال با توجه به این ویژگی ها در رابطه دختر و پسر، یکی از مهمترین اهداف پسر، کسب لذت جنسی است. پسری که معتقد به احکام شرع باشد، برای رسیدن به خواسته هایش از مسیر شرعی وارد می شود تا به ازدواج برسد، ولی اگر پسری اهمیتی به احکام شرع ندهد برای رسیدن به این خواسته اش باید درب احساسات و عواطف دختر را باز کند تا او را راضی به این عمل گرداند. پس با نقابی دروغین و وعده ازدواج به میدان می آید و پس از لذت جویی کافی، ارتباط را پایان می دهد. برخی از دختران اینگونه فکر می کنند که با تن دادن به رابطه جنسی، مرد دیگر با او ازدواج خواهد کرد؛ در حالیکه پسری که اینگونه، اقدام به برقرار رابطه جنسی با یک دختر کند، این باور را در ذهن خود دارد که دختری که با من رابطه جنسی برقرار کرده به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست و معلوم نیست قبل از من با چه افرادی بوده و بعد از من با چه افرادی خواهد بود؛ پس به هیچ وجه، شایسته ازدواج نیست. در مشاوره هایی که با ما می شود بارها این موضوع پیش آمده و دختران فریب خورده اند و متضرر اصلی شده اند. نگارنده به عنوان کسی که که در زمینه روابط دختر و پسر مشاوره داده، فراوانی این اتفاقات و آسیب های تلخ برای دختران را بارها و بارها مشاهده کرده و تأسف خورده ام که چرا با کسب چند مهارت و آگاهی، جلوی این اتفاق (که گاهی آینده دختر را به نابودی می کشاند) توسط دختر، گرفته نشده است.
* ۷. اکثر مردان در ورود به هر رابطه ای افق نگر و هدف گرا هستند ولی اکثر زنان مسیرگرا هستند و به خود رابطه، اهمیت بیشتری می دهند؛ می توان اینگونه این جمله را تبیین کرد که با شروع هر رابطه، مرد انتهای آن را در ذهن خود متصور است و می داند در رابطه ای که برقرار کرده، می خواهد به چه سمت و سویی حرکت کند، ولی زن مسیر رابطه را می بیند و فضای خود ارتباط برایش مهم است و البته خوش بین است که همانگونه که او می خواهد بشود؛ برای مثال در رابطه ای، هدف پسر، سوء استفاده جنسی از دختر و رها کردن اوست و این افق را برای خود ترسیم کرده ولی در ظاهر قصد ازدواج خود را مطرح می کند تا به چیزی که می خواهد برسد؛ در طرف مقابل، دختر، خوش بین و امیدوار است که پسر حقیقت را می گوید و این رابطه به ازدواج می انجامد و به همین دلیل آن را ادامه می دهد. این خصوصیت دختران در این گونه روابط، باعث آسیب پذیری آن ها می گردد که شایسته است به آن توجه گردد تا جلوی این آسیب گرفته شود.
* ۸٫ این جمله را حتماً شنیده اید : «زنان جزیی نگر هستند و مردان کلی نگر». این خصوصیت زنانه در زمینه روابط دختر و پسر، برخی اوقات می تواند سبب آسیب پذیری جنس زن شود. اما چگونه ؟ دخترها در جریان روابط با دیگران به جزئیات و حرکات ریز طرف مقابل هم توجه دارند، در حالیکه پسرها معمولاً اینگونه نیستند. بارها شده که دختری یک لبخند یا یک کلمه و جمله ای را نشان عشق طرف مقابل به خود دانسته در حالیکه به هیچ وجه اینطور نبوده؛ حال اگر پسری که مقید به مسائل شرعی نیست، متوجه شود که یک دختر چنین برداشتی نسبت به او پیدا کرده، می تواند به راحتی از او سوء استفاده کند و از سفره ای که ناخواسته جلوی او پهن شده، بهره ناسالم ببرد و خود را آنگونه که آن دختر تصور کرده جلوه دهد تا به اهدافی که برای خود ترسیم کرده برسد.
منبع: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
چگونگی شکل گیری وهابیت و تفاوت آن با اهل سنت
اهل سنت به چهار شاخه اصلی حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی تقسیم میشوند که به مرور زمان برخی از این شاخه ها به دهها زیرشاخه تقسیم شده و هر کدام برای خود به مسلکی جداگانه با عقایدی خاص تبدیل شدند. وهابیت نیز یکی از فرقههایی است که خود را منتسب به حنبلیها میدانند؛ بدین معنی که وهابیت بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل و آراء و عقاید وی گرفتهاند. با این حال بسیاری از علمای حنبلی نیز وهابیت را فرقهای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کردهاند.
الف- پیشینه فکری و سیاسی وهابیت؛
1.1.احمد بن حنبل(241-164ه.ق):
احمدبن حنبل، موسس و بانی فرقه حنبلی و از رهبران فکری اصحاب حدیث به شمار میآید که در ربیع الاول 164ه.ق در بغداد بدنیا آمد. وی نه تنها طریقه اصحاب حدیث را از پیشینیان به ارث برد، بلکه آن را احیا کرد و با تعالیمی که عرضه داشت، برای تنظیم مبانی فکری آنان کوشش کرد. از همین رو پس از او اصحاب حدیث بیش از هرکس به گفتهها و نوشتههای وی در تأیید افکار خویش استناد جستهاند.
احمد را باید به میانجیگری شاگردش ابن تیمیه، پیشرو مذهب وهابی و تا حدی الهامبخش نهضت مذهبی و محافظهکارانه سلفیان نامید. احمد بن حنبل فقیهی کثیرالسفر بود و در طلب علم و حدیث به شام، حجاز، یمن، کوفه و بصره سفر میکرد و احادیث بسیار گرد آورد و آنها را در مجموعهای بنام مسند ابن حنبل فراهم آورد. احمد در فقه و حدیث، استادان بسیاری داشت، به طوری که ابن خلکان وی را یکی از اصحاب و شاگردان خاص امام شافعی میداند.
ابن حنبل سخت از پذیرش اعتقاد به مخلوق بودن قرآن که آن را مخالف سنت میدانست، امتناع کرد. او معتقد بود که این ترکیب حروف و اصوات به همین شکل فعلی در عالم ازل ثابت و به ذات خداوند قائم بود. وبنابراین، به قدیم بودن و غیرمخلوق بودن قرآن معتقد بود.
آرامگاه محمد ابن حنبل
هیئت استفتای دائمی وهابیان: «بنای بر قبور بدعت منکر است
که در آن غلو در تعظیم صاحب قبر، راهی بسوی شرک است و باید تخریب شود»
صفحات: 1· 2
۱۵ توصیه کاربردی رهبر معظم انقلاب برای انس بیشتر با قرآن
توجه به فرمایشان رهبر معظم انقلاب در هر زمینه ای راه گشا خواهد بود. بنابراین بیهیچ حرفی شما را به خواندن 15 نکته راهبردی و مفید آیت الله خامنهای دعوت میکنیم:
* گام اول: آشنایی نوجوانان با متن و ترجمه قرآن
واقعیت تلخ این است که قرآن هنوز در جامعهی ما، یک امر عمومی نشده است. همه به قرآن عشق میورزند و احترام میکنند؛ اما عدهی کمی همواره آن را تلاوت و عدهی کمتری در آن تدبر میکنند.
برای رفع این نقیصه که کاری ممکن و روان است، در گام اول باید جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمهی قرآن آشنا کرد و از شربت گوارا و حیاتبخش قرآن، به ذایقهی آنان چیزی چشانید. ۱۳۶۸/۰۷/۲۰
* حفظ قرآن از دبستان شروع بشود
ترتیبی بدهید که بشود بچهها را از کوچکی در دبستان وادار به حفظ قرآن کنند – البته مجبورشان نکنند – جایزه قرار بدهند و مثلاً بگویند هر بچهیی که در دورهی دبستان، اینقدر از قرآن را حفظ بکند، این مقدار امتیاز خواهد گرفت؛ یا اگر کسی در دبیرستان، این مقدار قرآن را حفظ کند، به قدر این واحدها یا این درسها، نمره یا امتیاز مادّی میدهیم. ۱۳۶۹/۱۲/۰۱
من عقیدهام این است که حفظ قرآن باید از بچگی شروع بشود، یعنی حدوداً از دوازده سالگی سیزده سالگی؛ «التّعلم فی الصّغر کالنقش فی الحجر».۱۳۷۰/۱۱/۰۳
* ناتوانی در روخوانی قرآن از هیچکس پذیرفتنی نیست
وقتی در کشوری، مثلاً بیست یا بیست و پنج میلیون جوان از زن و مرد هست، جا دارد که در میان اینها، اقلاً یک دو، سه میلیون تالی قرآن، با آداب و شرایطش باشد؛ اقلاً یک میلیون از این جوانان، حافظ کلام خدا باشند؛ تعداد معتدٌبهی از جوانان، عارف به معانی قرآن و قادر به فهم الفاظ و ظواهر قرآن باشند؛ تعداد معتدٌبهی، عالم به قرائات مختلف و نوافل قرائت و زینتهای تلاوت قرآن باشند و بدون استثنا، همهی مردم در این کشور، قادر به روخوانی قرآن باشند. این، قاعده است. نمیشود قبول کرد، در کشوری که مردمش معتقد به اسلام هستند، احدی از آحاد مردم – غیر از اطفال بسیار کوچک – باشند که نتوانند قرآن را بخوانند؛ چه رسد به اینکه در نظامی، مردم بر پایهی اسلام زندگی کنند. ۱۳۶۹/۰۱/۱۹
* متأسفانه اکثر مردم ما عربی نمیدانند!
آیهای را که تلاوت میکنید، بدرستی معنایش را درک کنید. همین معنایی که یک عربیدان میتواند بفهمد، همین معنای ظاهری را درست درک کنید. این که درک شد، آن وقت در تلاوت، فرصت و قدرت تدبر به انسان دست میدهد. یعنی انسان میتواند آن وقت تدبر کند. و من به شما عرض کنم وقتی که معنای آیه را بدانیم، آن کسی که اهل صوت و آهنگ و لحن و خواندن هست، خودِ این فهم معنای آیه، لحن را هدایت میکند. اگر ما بدانیم چی داریم میخوانیم، هیچ لزومی ندارد که نگاه کنیم ببینیم فلان قارىِ فرض کنید که معروف، وقتی این آیه را خوانده، کجا را پایین آورده، کجا را بالا برده، کجا را با رقت خوانده، کجا را با شدت خوانده. نه، لزومی ندارد. اگر معنا را فهمیدیم، خود این معنا آدمی را که اهل صوت هست و صدای او آهنگپذیر است و انعطاف آهنگ دارد، صدای او را هدایت خواهد کرد، خودش آهنگ را به ما خواهد داد؛ مثل حرف زدن معمولی.
متأسفانه اکثر مردم ما از الفاظ آیات کریمهی قرآن، مستقیم کمتر استفاده میکنند؛ یعنی اکثر عربی نمیدانند. خب یکی از محرومیتهای ماست. لذا در قوانین کشور فراگیری زبان عربی که زبان قرآن است، یکی از چیزهای لازم فرض شده که این، به خاطر همین است. اگر ما واقعاً بخواهیم معانی قرآن را بفهمیم، مردم معمولی که عربی هم نخواندند، میتوانند مراجعهی به تفاسیر و به ترجمهها بکنند. ۱۳۸۹/۰۵/۲۱
* به محض بیکاری، قرآن بخوانید
ما باید رابطهمان را با قرآن روزبهروز مستحکمتر کنیم. در خانهها قرآن بخوانید. حتی در هنگام بیکاری، چنانچه مختصر فراغتی پیدا میکنید، خودتان را به قرآن وصل کنید. هر روز مقداری قرآن بخوانید و آن را فرابگیرید. ۱۳۷۰/۱۱/۱۷
* یک نسخهی قرآن در جیب بغلتان داشته باشید
در آن دوران طاغوت، من در مشهد جلسات تفسیر و درس قرآن داشتم؛ به جوانانی که میآمدند، میگفتم که هر کدام از شماها یک نسخهی قرآن در جیب بغلتان داشته باشید؛ اگر در جایی منتظر کاری میایستید و فراغتی پیدا میکنید – یک دقیقه، دو دقیقه، پنج دقیقه، نیم ساعت – قرآن را باز کنید و به تلاوت آن مشغول شوید، تا با این کتاب انس پیدا کنید.
ما در طول هشت سال جنگ، زیر آتش توپ و تفنگ، جوانانی را در جبههها داشتیم که به مجردی که بر زمین مینشستند و اندک فراغتی پیدا میکردند، قرآنشان را باز میکردند و مشغول تلاوت میشدند؛ یا مثلاً اگر در اتوبوس و یا کامیون نشسته بودند و داشتند میرفتند، قرآنشان را درمیآوردند و بنا میکردند به خواندن. ۱۳۷۰/۱۱/۰۳
* روزی ده آیهی قرآن بخوانید
قرآن را بایستی از خودمان جدا نکنیم. دائم باید با قرآن مرتبط و مأنوس باشیم. حالا در روایات دارد که هر روز لااقل پنجاه آیهی قرآن بخوانید. این، یکی از معیارهاست. اگر نتوانستید، روزی ده آیهی قرآن بخوانید؛ نگوئید سورهی حمد را میخوانم و این چند آیهی سورهی حمد با چند آیهی سورهی قلهواللَّه – یک رکعت – میشود همان ده آیهای که فلانی میگوید. نه، غیر از آن قرآنی که در نماز میخوانید – چه نماز نافله، چه نماز فریضه – قرآن را باز کنید، بنشینید، با حضور قلب، ده آیه، بیست آیه، پنجاه آیه، صد آیه بخوانید. ۱۳۸۶/۰۶/۲۲
* خود را به تدبر در قرآن عادت دهیم
اینکه حتی قرآن را با صدای خوش تلاوت کنیم یا تلاوت خوش را بشنویم و از آن لذّت ببریم کافی است؟ نه. چیز دیگری لازم دارد. آن چیست؟ آن تدبّر در قرآن است. باید در قرآن تدبّر کرد. خودِ قرآن در موارد متعدد از ما میخواهد که تدبّر کنیم. عزیزان من! اگر ما یاد گرفتیم که با قرآن بهصورت تدبّر، اُنس پیدا کنیم، همهی خصوصیاتی که گفتیم حاصل خواهد شد. ما هنوز خیلی فاصله داریم؛ پس باید پیش برویم. ۱۳۷۳/۱۰/۱۴
* سهلانگارانه به آیات نگریستن را کنار بگذاریم
اصلا تدبر برای تفسیر کردن نیست؛ برای فهمیدن مراد است. انسان هر سخن حکیمانهای را دو گونه میتواند تلقی کند: یکی سرسری و با سهلانگاری؛ یکی با دقت و کنجکاوانه. این اصلا به مرحلهی تفسیر کردن و تعبیر کردن نمیرسد. تدبری که در قرآن لازم است، پرهیز کردن از سرسری نگریستن در قرآن است؛ یعنی شما هر آیهی قرآنی را که میخوانید، با تأمل و ژرفنگری باشد و دنبال فهمیدن باشید. این همان تدبر است و بدون اینکه نیازی به این باشد که انسان، سلایق خودش را به قرآن تحمیل کند – که همان تفسیر به رأی است – خواهید دید که بابهایی را از معرفت، به حسب محتوای آیه – هرچه که محتوای آیه است – باز میکند. ۱۳۷۷/۰۷/۱۸
* آنقدر قرآن را از اول تا آخر بخوانید تا ذهنتان با معارف آن آشنا شود
خواندن قرآن، از اول تا آخر، یک چیز لازمی است. باید قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همهی معارف قرآنی یکجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمینی لازمند تا برای ما تفسیر کنند، مشکلات آیات را تبیین کنند، معارف آیات و بطون آیات الهی را برای ما بیان کنند ؛ اینها همه لازم است. اگر اینها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو میرویم و توقف دیگر وجود ندارد. ۱۳۸۹/۰۴/۲۴
* قرآن خواندن با حالت روزهداری لذت دیگری دارد
با حالت روزهداری یا حالت نورانیتِ ناشی از روزهداری، در شبها و نیمه شبها تلاوت قرآن، انس با قرآن، مخاطب خدا قرار گرفتن، لذت دیگری و معنای دیگری دارد. چیزی که انسان در چنین تلاوتی از قرآن فرا میگیرد، در حال متعارف و معمول نمیتواند به چنین تلاوتی دسترسی پیدا کند؛ آنها از این هم بهره میبرند. ۱۳۸۶/۰۶/۲۳
* قهرمانان قرآنی را احترام کنید
اگر بخواهیم همه قرآن را بیاموزند، عدّهای باید در اوج قرار گیرند – مثل همه چیز دیگر – همینطور که اگر بخواهید ورزش، همگانی شود، بایستی عدّهای قهرمان را جلوِ چشم مردم نگهدارید. اگر بخواهید قرآن در خانهها، بین بچهها، بین بزرگها، بین زنها و مردها رواج پیدا کند، بایستی قهرمانان قرآنی را احترام کنید. ۱۳۷۷/۰۹/۰۱
* برای قراء قرآن منبر بگذاریم
میخواهم در جامعهی ما کاری بشود که برای قراء قرآن منبر بگذاریم و همچنان که الان وعاظ منبر میروند، قاریان قرآن هم منبر بروند و مثلا نیمساعت قرآن بخوانند و مردم آن زلال کلام الهی را مستقیم از او بشنوند و دلهایشان بلرزد و اشک بریزند و موعظه بشوند و بلند شوند و بروند؛ ولی ما حالا قرآن کریم را فقط مقدمهی سخنرانی قرار دادهایم!
من در سالهای ۵۱ و ۵۲ و ۵۳ در مشهد سخنرانی میکردم؛ میایستادم سخنرانی میکردم. بعد هم که حرف من تمام میشد، روی زمین مینشستم. سپس صندلی میگذاشتیم، تا قاری قرآن تلاوت کند. ۱۳۷۰/۰۱/۲۲
* حاجیها در حج یک ختم قرآن داشته باشند
اگر یک جوانی، یک مردی یا زنی در دورهی حج انس با قرآن را یاد بگیرد، تأمل و تدبر در عبارات دعاها و مناجات با پروردگار را یاد بگیرد، این میشود سرمایهای برای او در طول زندگی. حاجی اگر خود را مقید کند که در مدینهی منوره یک ختم قرآن بخواند؛ در مکهی مکرمه یک ختم قرآن بخواند – اینجا خانهی قرآن است؛ محل نزول قرآن است – یا اگر نمیتواند یک ختم قرآن بخواند، یک بخش عمدهای از قرآن را بخواند با تأمل، با تدبر؛ اگر عادت کند به تأمل و تدبر در قرآن در این مدتی که آنجاست – بتوانید عادت بدهید حاجی را به اینچنین سیرهها و رویههای ماندگار معنوی و روحی – این برای او میشود یک سرمایه. قرآن یک ذخیرهی تمامنشدنی است. انس با قرآن از هر واعظی، از هر رفیق ناصحی، از هر درسی برای انسان مفیدتر است. ۱۳۸۶/۰۸/۲۳
* جوانان آیات عزت و توحید عملی را حفظ کنند
اگرچه همهی آیات کریمهی قرآن نور است، اما امروز جوانان به بخشی از آیات قرآن خیلی احتیاج دارند و آن، چیزهایی است که عزت اسلام و عزت جامعهی اسلامی و توحید عملی جوامع اسلامی در آنهاست. جوانان ما در همهجای دنیای اسلام بایستی اینگونه آیات را روان و حفظ باشند و از آنها درس بگیرند. ۱۳۷۰/۰۳/۱۶
منبع مقاله : باشگاه خبرنگاران