مسئوليت هاي شيعه در آئينه كلام امام باقر
هويت شيعه را بايد درون احاديث پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم و امامان عليهم السلام در باره شيعه جستجو نمود. احاديث بسياري از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم واهل بيت عليهم السلام وجود دارد كه در متن آن احاديث كلمه شيعه وجود دارد. اين احاديث گنجينه بسيار ارزشمندي براي درك هويت و حقيقت تشيع است. دسته اي ازاين احاديث «اوصاف شيعه» را بيان مي كند و دسته ديگر «فضايل شيعه» را گزارش مي نمايد.
اهميت و ضرورت شناخت فضايل وصفات شيعه
آگاهي از «اوصاف شيعه» و «فضايل شيعه» هر دو براي شيعه شناسي لازم است. فضايل شيعه چرايي و چگونگي پيدايش مذهب شيعه و منشاتشيع و حقانيت و درستي راه شيعه و نجات و رستگاري شيعيان و امتيازات بنياد و سازمان و ساختار مذهب شيعه را نشان مي دهد و آغاز و فرجام شيعه را آشكار مي نمايد. براساس همين احاديث معصومين عليهم السلام مبدا تشيع بعثت حضرت محمد صلي الله عليه وآله وسلم وپايان آن بهشت ورضوان الهي است. اما «اوصاف شيعه» برنامه زندگي براي شيعيان است از اين رو احاديث اوصاف شيعه راهبردي و كاربردي است و مسئوليت هاي شيعه بودن را آشكار مي نمايد.
«فضايل شيعه» در گفتگوهاي بين مذاهب اسلامي راهنماي مسلمانان براي رسيدن به حقيقت مذهب شيعه است اما «اوصاف شيعه» راه خودسازي و منبع رشد و كمال فردي است. احاديث فضايل شيعه پاسخ هاي الهي به پرسش هاي كلامي پيرامون مذهب شيعه است و اما احاديث اوصاف شيعه پاسخ هايي براي چه بايد كرد و چگونه زيستن است.
امروز جامعه شيعه بيش از فضايل شيعه نيازمند اوصاف شيعه است. شيعيان پس از آگاهي از تاسيس مذهب شيعه توسط پيامبراعظم صلي الله عليه وآله وسلم و ايمان به حقانيت اساس مذهب شيعه بايد گفتار و رفتار شيعي را بشناسند و به آن آراسته گردند. امروز بايد براي مردم به زيبايي روشن شود شيعه كيست چه كسي لقب پرافتخار شيعه را مي تواند بدست آورد ريشه عقب ماندگي ها و مشكلات جامعه شيعي غفلت از اوصاف شيعه است. آراستگي به اوصاف شيعه علت پيشرفت و ترقي و عامل توسعه در ابعاد گوناگون است. با تبيين مسئوليت هاي شيعه بودن ومشخص شدن سيماي شيعه اهل بيت عليهم السلام و عملياتي شدن اوصاف شيعه و تحقق آن درزندگاني فردي و اجتماعي مردم ايران امت وجامعه نمونه الهي پديدار مي شود. با رعايت اوصاف شيعه در كشور ايران جامعه اي كوچك از نمونه جامعه بزرگ و جهاني حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در پايان تاريخ ديني نمودار مي گردد و آرمان شهر و مدينه فاضله شيعي ايرانيان به جهانيان نشان داده خواهد شد.
فضائل الشيعه وصفات الشيعه شيخ صدوق
مرحوم ابن بابويه شيخ صدوق رضوان الله تعالي عليه درقرن چهارم هجري نياز شيعيان به بصيرت و آگاهي در زمينه اوصاف و فضايل شيعه را باگردآوري احاديث معتبر پيامبر و امامان پيرامون شيعه و نوشتن دوكتاب «فضائل الشيعه» و «صفات الشيعه» پاسخ داده است. وي در فضائل الشيعه چهل و يك حديث و در صفات الشيعه هفتاد و يك حديث آورده است 1. در اين نوشتار از احاديث پيرامون صفات الشيعه تنها يك حديث ترجمه و شرح مي گردد.
گفتگوي جابر و امام باقر(علیه السلام) درباره صفات شيعه
درآموزه هاي امام باقرعليه السلام به صحابي و شاگرد خويش جابرجعفي علاوه بر فضايل شيعه اصول رفتاري شيعه نيز يادآوري شده است. آن حضرت در حديثي درباره حقيقت تشيع آنچه را كه يك شيعه بايد انجام بدهد و وظايف عملي شيعه را آموزش داده اند.
جابرجعفي گفته است امام باقرعليه السلام از من پرسيدند: يا جابر يكتفي من اتخذالتشيع ان يقول يحبنا اهل البيت اي جابرآيابراي كسي كه تشيع رابرمي گزيندهمين كه بگويدما اهل بيت رادوست مي داردكافي است سپس خودامام پاسخ دادند: فوالله ماشيعتناالامن اتقي الله واطاعه وماكانوا يعرفون الا بالتواضع والتخشع وادا الامانه وكثره ذكرالله والصوم والصلاه والبربالوالدين والتعهدللجيران من الفقرا واهل المسكنه والغارمين والايتام وصدق الحديث وتلاوه القرآن وكف الالسن عن الناس الامن خيروكانواامنا عشائرهم في الاشيا2. به خدا سوگند شيعه ما نيست جز كسي كه از خدا بترسد و تقواي الهي پيشه كند و گوش به فرمان هاي الهي بدهد و از خداوند اطاعت نمايد و شيعيان جزبه تواضع وخشوع وافتادگي اداي امانت و امانت داري و ذكر فراوان و زيادي ياد خداوند و روزه ونماز و نيكي به پدر و مادر و تعهد و رسيدگي به همسايگان فقير و مسكين و بدهكار و يتيمان و صداقت و راستگويي و تلاوت قرآن و خواندن كتاب خدا و بازداشتن زبان از مردم جز در امور خير شناخته نمي شوند آنان امينان خويشاوندان و ملت خود هستند.
در اين حديث شريف از «تشيع» به عنوان مذهب اصيل و ريشه دار الهي كه همان اسلام راستين واسلام رسول الله است يادشده است و امام باقرعليه السلام روي آوردن به مذهب شيعه و گزينش آن و گرفتن و اتخاذ تشيع را محور گفتگو قرار داده اند.
مطابق اين حديث مذهب تشيع درعصرامام باقرعليه السلام مكتب وراه ورسم الهي برتر شناخته مي شده است وروي آوردن به سوي آن و اتخاذ تشيع در گفتار و رفتار يك ارزش بي نظير و يك اصل بزرگ و مهم و ضرورت عمومي بوده است. به همين دليل امام دراين حديث به تبيين حد و مرزهاي تشيع پرداخته اند و اظهار محبت نسبت به اهل بيت رابراي شيعه بودن كافي ندانسته وعلاوه برآن پاي بندي به دوازده صفت ارزشمند و زيبا را لازم شمرده و آن ها را مسئوليت هاي عملي شيعه بودن قرار داده اند. امام باقرعليه السلام در اين حديث با سوگند و با دو جمله بيان گر انحصار وتاكيد بسيار اهميت عمل نمودن به رهنمودهاي اهل بيت و پيروي همه جانبه از آنان در گفتار و رفتار را يادآوري نموده اند.
شيعه بودن علاوه بر گفتار نيازمند رفتار الهي است. شعار و سخن گفتن از دوستي اهل بيت كفايت نمي نمايد بلكه بايد به رهنمودهاي اهل بيت عمل كرد و اتخاذ تشيع به عنوان مذهب علاوه بر اظهار دوستي اهل بيت به شدت وابسته به رفتار علوي و عمل گرايي و آراستگي به صفات زيباي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم و امامان عليهم السلام است. بي عمل شيعه بودن ناتمام است وتحقق نمي يابد.
صفاتي نظير اطاعت از خدا و تقواي الهي و كثرت ذكر خدا زيربناي اوصاف عملي زيبا و سازنده ديگر است. نماز و روزه و تواضع و خشوع و مردم داري واداي امانت وامين ملت بودن وراستگويي وكنترل زبان وتعهد به همسايگان نيازمند و فقيران و پا برهنگان و بدهكاران و يتيمان صفات رهروان امامان وشيعه اهل بيت عليهم السلام است. اين صفات الهي سازنده شهر و كشور زيباي معنوي و اخلاقي وعامل توسعه و ترقي و پيشرفت مادي و معنوي بشريت است.
پي نوشت :
1 ـ شيخ صدوق ابوجعفر محمدبن علي بن الحسين بن موسي بن بابويه القمي فضائل الشيعه وصفات الشيعه موسسه انتشاراتي فراهاني تهران چاپ اول بي تا برمنبرهايي ازنور ترجمه فضايل وصفات شيعه شيخ صدوق گروه تحقيقاتي موسسه فرهنگي انتشاراتي طوباي محبت قم چاپ سوم تابستان. 1384
2 ـ شيخ صدوق صفات الشيعه حديث 22 ص 53 و ص 54 ابن شعبه الحراني ابومحمدالحسن بن علي الحسين تحف العقول عن آل الرسول صلي الله عليهم ترجمه احمدجنتي انتشارات علميه اسلاميه تهران چاپ اول بي تا ص 338 و ص. 339
روايت امام صادق(ع) از سيره امام باقر(ع)
يکي از واژه هايي که در فرهنگ اسلامي کاربرد فراواني دارد، واژه « سيره» است. سيره از منظر واژه شناسان و پژوهشگران حوزه دين، نوع رفتار و کردار يک شخصيت برجسته همچون پيامبر اعظم و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) است.
شناخت سيره معصومان، اهميت به سزايي دارد و يکي از منابع شناخت معارف دين اسلام است.
روشن است که عنوان « سيره» بيشتر معطوف به روش عملي است، اما در اين مقاله به سخناني که امام باقر(ع) بارها بر زبان جاري مي فرمود نيز پرداخته مي شود. اگر « سخن» را بخشي از « عمل » انسان بدانيم، آن را نيز مي توان در مفهوم « سيره» جاي داد.
امام صادق(ع) در احاديث زيادي عباراتي چون « کان أبي يفعل کذا» يا « کان ابي يقول کذا» به کار مي برد که بي ترديد اين جمله ها ظهور، بلکه صريح در استمرار و تداوم رفتار يا گفتار است و پر روشن است که استمرار، نشان دهنده اهميت آن رفتار و گفتار است.
از اين زاويه که اين رفتارها و گفتارها از « حجت خدا» صادر شده است، مسئوليت آفرين خواهد بود و در خودسازي تأثير زيادي دارد.
اما چرا امام صادق(ع) عنايت بر بيان سيره پدر بزرگوارش داشت؟ اين امر، دو دليل مي تواند
داشته باشد: 1. اين کار نوعي تعظيم و حرمت نهادن به جايگاه رفيع امام باقر(ع) است؛ 2. بعد از عصر خفقان و حاکميت جنايتکاران بني اميه که با امامان شيعه و تفکر و عقايد آنان سر ستيز داشتند، اين امام باقر(ع) بود که در دوره افول قدرت بني اميه از فرصت ها بهره جست و در بيان معارف اسلام ناب و آموزه هاي آن کوشيد و حقايق ناب اسلام را به شکل هاي مختلف، به شيفتگان و رهپويان راه اهل بيت (ع)و ساير مسلمانان بازگو کرد. از اين رو، نقش امام محمد باقر(ع) در نشر و توسعه و بالندگي و معرفي « دين» و بنيان گذاري و ايجاد تحول و انقلاب فرهنگي در گستره جهان اسلام، بي بديل است. اينک برخي از گفتارها و رفتارهاي آن حضرت را ذکر مي کنيم.
بيم و اميد
در آموزه هاي ديني به اين نکته سفارش شده است که انسان مؤمن لازم است در پيوند خود با خداي تبارک و تعالي، هم به رحمت و لطف حضرت حق اميدوار باشد و هم از غضب و خشم پروردگار، ترس و بيم داشته باشد. امام صادق(ع) مي فرمايد:
«کان أبي يقول: انّه ليس من عبد مؤمن إلا و في قلبه نوران، نورُ خيفةٍ و نور رجاءٍ لو وُزنَ هذا لم يزد علي هذا(1)؛ پدرم بارها مي فرمود: نيست بنده مؤمن و خداشناسي، مگر اينکه در جان او دو نور بدرخشد: نور بيم از خدا- عقاب و خشم خدا- و اميد به لطف حضرت پروردگار. بايد اين دو، همسان باشند، به گونه اي که اگر سنجيده شوند، يکي بر ديگري افزون نشود.»
شتاب در کارهاي نيک
کاري را که انسان اراده مي کند به سامان برساند، پسنديده است که ابتدا درباره آن بينديشد تا صلاح و صواب يا فساد و زيان آن آشکار گردد. اما در کارهايي که خوبي و نيکي آنها کاملاً روشن است، انسان بايد سريع اقدام کند و فرصت سوزي نکند؛ چون امکان دارد که حادثه ها و عواملي، او را از انجام آن کار خير بازدارند. امام صادق(ع) مي فرمايد:
« کان أبي يقول: إذا هممت بخيرٍ فبادر فإنک لا تدري ما يحدثُ(2)؛ پدرم مکرر سفارش مي کرد: هنگامي که مي خواهي کار نيکي را انجام دهي، سريع به آن اقدام کن؛ چون تو نمي داني که در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد.»
تأثير گناه بر روح
بي ترديد يکي از عوامل انحطاط آفرين در انديشه و روح انسان، گناه و شکستن حريم ها و بي اعتنايي به بايدها و نبايدهاي الهي است. آثار گناه، جبران ناپذير است و گناه، سرنوشت انسان را در مسير انحراف رقم مي زند. امام صادق(ع) مي فرمايد:
« کان أبي يقول: ما من شيٍ افسدُ للقلب من خطيئةٍ(3)؛ پدرم بارها مي گفت: بدترين چيزي که قلب و جان را فاسد و تاريک مي کند، گناهان است.»
صفحات: 1· 2
چگونگی واگذاری کارها به خدا
جمله “واگذارش کردم به خدا” را تا به حال هم زیاد شنیده ایم و هم زیاد بکار برده ایم ،اما واقعا معنای این جمله چیست؟ چگونه امر مورد نظرمان را به خدا واگذار می کنیم ؟
این جمله عبارت دیگری است از توکل کردن و تکیه بر خدا داشتن، این بسیار عالی است که یک بنده به بینشی برسد که از همه مادیات عالم قطع امید کرده و فرج کارش را فقط در دست پر قدرت خدای عالم تاب ببیند و بس .
باید به هوش باشیم که هرگز جایز نیستیم تا وقتی خدای متعال هست و آنی از ما غافل نیست امید خود را حتی ذره ای به غیر او ببندیم .
اما متأسفانه بعضی از ما با بی بصیرتی تمام وقتی دست به دامان تمام خلایق می شویم و امیدمان را به یأس بدل می کنند با هزاران آه و ناله می گوییم : “واگذارش می کنم به خدا” ما راهی به جز خدا نداریم برای هر کاری باید ابتدا تا انتهایش را به خدا واگذار کنیم ،شک به دل راه ندهیم و یقین بداریم که خداوند متعال خیر مطلق است و برای هیچ بنده ای بد نمی خواهد اگر مصلحت کبریائیش اینطور اقتضا کرد و چیزی را خواست که چنان به مذاق ما خوش نیامد نباید اعتماد خود را به خدای خوبی ها از دست داد و به غیر او امید بست ،رکن اصلی واگذاری امور به خداوند متعال صبر است و صبر.
محقق طوسى در كتاب «اوصاف الاشراف» چنین تعریف كرده است: مقصود از توكل اینست كه بنده هر كارى كه میكند و براى او پیش مىآید بخدا تعالى واگذارد، زیرا كه میداند خدا از خود او تواناتر و قویتر است و بنحو احسن انجام میدهد، و سپس بقضاء خدا راضى باشد، و با وجود این در امورى كه خدا باو واگذار فرموده است كوشش و جدیت كند و خود را با كوشش و قدرت و اراده خویش از اسباب و شروطى بداند كه موجب تعلق اراده و قدرت خدا بامر او مىشود، و معنى “لا جبر و لا تفویض بل امر بین امرین" هم از این بیان ظاهر میگردد.
امام صادق علیه السّلام فرمود: بىنیازى و عزت به هر طرف در گردشند تا چون بمحل توكل برسند وطن گیرند.
شرح:
- استعاره تمثیله بسیار جالبى است، براى مجسم ساختن بىنیازى و عزتى كه همواره براى شخص متوكل حاصل است، كه گویا بىنیازى و عزت را مانند هماى سعادت و شرف در جستجوى هدف و مقصودى در گردنش دانسته. و هدف و مقصود آنها را توكل معرفى فرموده و فرودگاهى جز توكل براى آنها مناسب ندانسته است، پس هر گاه شخص متوكلى را جستند، بر سر او مقام گیرند و همواره همراه او باشند . (أصول الكافی / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 106)
امام صادق علیه السّلام فرمود: هر بندهاى كه به آنچه خداى عزّوجل دوست دارد، روى آورد، خدا به آنچه او دوست دارد روى آورد، و هر كه در پناه خدا رود، خدایش پناه دهد. و كسى كه خدا به او رو آورده و او را پناه داده است، باک ندارد، و اگر آسمان بر زمین افتد یا بلائى بر اهل زمین نازل شود و همه را فراگیرد، او به سبب تقوایش در زمره حزب خداست .(كه فرماید: ألا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ ؛ «یعنى حزب خدا پیروزند» و از هر بلا محفوظ است.)
امام صادق علیه السّلام فرمود: به هر كه سه چیز دادند، از سه چیزش باز نگرفتند: به هر كه دعا دادند اجابت دادند، به هر كه سپاسگزارى دادند، افزونى بخشیدند، به هر كه توكل دادند، كارگزارى دادند، سپس فرمود: آیا كتاب خداى عز و جل را خوانده اى: «هر كه بر خدا توكل كند، او را بس است. و فرماید: «اگر سپاسگزارید، شما را افزونى دهم . و فرماید «مرا بخوانید تا براى شما مستجاب كنم». (أصول الكافی / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 108)
حالا اگر دوست دارید امورتان را به خداوند متعال واگذارید و خیرش را ببینید ، به این نکته خوب توجه داشته باشید که روش خداوند متعال با روش های ما متفاوت است ،او چیزی را برای ما می خواهد که جز خیر و خوبی نتیجه ای ندارد اما گاه در مسیر رساندن ما به آن ممکن است سختی های زیادی باشد و ما این برای ما خوشایند نباشد و گمان کنیم که خداوند متعال صدای ما را نشنیده و دستمان را نگرفته که در این وادی افتاده ایم.
اصلا چنین نیست خدای ما شنواترین و بیناترین عالم است هر چه بگویم می شنود و دعایمان را حتما به اجابت می رساند این وعده خداست و خدا خلف وعده نمی کند .
این نارضایتی و بی صبری ما را هم خوب درک می کند و در کتاب شریفش به ما می گوید : « وَ عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»(سوره بقره آیه 216) ؛ شاید چیزی را، ناخوش بدارید و در آن خیر شما باشد و شاید چیزی را دوست داشته باشید و برایتان ناپسند افتد خدا می داند و شما نمی دانید.
نتیجه :
واگذار کردن امور به خداوند متعال برگ برنده ی ما برای پیروزی و بهروزی است ، به شرطی که به خداوند متعال اعتماد داشته باشیم ،قانونمندی هایش را بدانیم ، از غیر او قطع امید کرده و صبر داشته باشیم ، و در نهایت همای سعادت را بر بام خانه خود ببینیم ،آنگاه مقایسه کنیم که انتخاب های خداوند چگونه جواب می دهد و دو دوتا کردن های نا آگاهانه ما؟
همه شما عزیزان را به خداوند مهربان می سپارم و از درگاه ربوبیش می خواهم بهترین ها را برایتان رقم زند ، تا همیشه شاد باشید و امیدوار . إن شاء الله تعالی.