حسن خلق لزوما لبخند نیست، کمک به مردم است
حديث:
فى الكافي، عن الباقر: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): … طوبي لمَن حَسُن مع الناس خُلقُه و بذَل لهم معونتَه و عدل عنهم شرّه.[1]
شرح:
خُلق در اينجا طبعا به معناي اخلاقِ رفتاري است، يعني برخورد او با مردم، برخوردِ ناشي ازً حُسن اخلاق باشد؛ تندي، تلخي، جفا، بي اعتنايي نسبت به امر مردم در او وجود نداشته باشد.
حُسن خلق فقط لبخند زدن نيست اگرچه لبخند زدن هم يکي از اجزاء حُسن خلق است. علاوه بر اين، کمک هم به مردم بکند؛ چه کمکِ مالي، چه کمکِ آبروئي، چه احياناً کمک بدني و جسمي.
درِ احوال مرحوم آقاي حاج ميرزا علي آقاي قاضي (رضوان الله عليه)، اين مرد بزرگ، ديدم که ايشان، بعد از ظهر گرم تابستان در يکي از کوچه هاي نجف ايستاده بودند. کسي که اين را نقل مي کند، مي گويد: من ديدم ايشان ايستاده و يک بچه اي دو مشک بزرگ آب را سوار الاغ ميآورد. آن وقت در نجف آب کم بود، از بيرون، از کوفه، جاي ديگر آب ميآوردند. ريسمان مشکها باز شد، هر دو روي زمين افتاد. اين بچه که نميتوانست هر دو مشک آب را بردارد، سوارِ الاغ کند، ببندد، ميگويد: ديدم آقا ميرزا علي آقاي قاضي چشمش به من که افتاد ـ آن راوي هم يکي از علماست ـ ميگويد: چشم آقا که به من افتاد، فرمود: بياييد به اين بچه کمک کنيم! گفتم: اينجا اين مشک به اين سنگيني روي زمين افتاده، گل آلود، لباسهايمان گِلي ميشود! خصوصاً لباس ايشان؛ چون مرحوم آقا ميرزا علي آقا لباسِ سفيد مي پوشيدند. لباس شما گِلي ميشود. ميگويد من حاضر نبودم. آنقدر اصرار کردند که من قبول کردم. سپس آمديم و مشک را با زحمت روي الاغ گذاشتيم و بستيم و به بچه گفتيم بردار ببر!
آن عالم، حاج ميرزا علي آقاي قاضي را نشناخته بود، بعد نشانههاي او را از بعضي از دوستانش پرسيده بود، آنها گفته بودند بله، اين شخص، حاج ميرزا علي آقاي قاضي است.
خدمت به مردم يکي از امهّات کارِ بزرگانِ عالم، فقيهِ عارفي مثل مرحوم قاضي طباطبايي بوده است، يکي از مهم ترين ارکان سلوکشان همين بوده که در هواي گرم نجف، بعد از ظهر، در کوچه پس کوچه، کمک به يک پسر بچهاي که آنجا در مانده، اين برايش از همه چيز مهمتر است، حتيّ در کمک جسمي مثل اين مورد.
کمکِ آبروئي آسانتر است، کمک مالي آسانتر است. خوشا به حال کسي که شرّش را هم از آنها باز بدارد. چون هر انساني يک شرّي هم دارد، ماها منشأ شرور هم هستيم، ممکن است منشأ خيرات هم باشيم، اخلاقمان بد است، غضب غلبه ميکند، اميال گوناگون غلبه ميکند، خودخواهيها غلبه ميکند. اينها در رفتار بيروني ما بروز و ظهور پيدا مي کند. اين بروز و ظهور را از مؤمنين، از مردم باز بداريم، نگذاريم آنچه از شرور نفس برميخيزد، از برخي از غرائز غلط ما، از بعضي از صفات و ضعفهاي اخلاقيِ ما، نگذاريم که اين روي مردم سرريز بشود، به آنها ضرر برساند.[2]
غمگین از این فراق؛ مسرور به آن عید
وداع امام سجاد علیه السلام با ماه رمضان :
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ، وَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِهِ.
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَكْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ فِي الْأَيَّامِ وَ السَّاعَاتِ.
السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِيهِ الْآمَالُ، وَ نُشِرَتْ فِيهِ الْأَعْمَالُ.
السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ قَرِينٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً.
درود بر تو اى بزرگترين ماه خدا، و اى عيد دوستان خدا. درود بر تو اى گراميترين وقتهائى كه (با ما) مصاحب و يار بودى، و اى بهترين ماه در روزها و ساعتها. درود بر تو ماهى كه آرزوها در آن نزديك است و كردار (شايسته) در آن پراكنده (فراوان) است. درود بر تو ای همنشینی که چون پدید آید، احترامش بزرگ است و چون ناپدید شود فقدانش دردناک باشد.
2راهکار طلایی برای جبران مافات در ماه رمضان
خدایا نگذار دست خالی از مهمانیت بروم
برای درک برکات ماه مبارک رمضان امسال، ما باید از فردای عید فطر سال گذشته آماده می شدیم و خود را مهیا می کردیم؛ بعضی هم واقعا این کار را کرده اند و یک سال مراقبه کردند تا بتوانند از برکات این ماه برخوردار بشوند و به شب قدرش برسند که الحمدلله رسیدند و بهره هایش را نیز بردند؛ ولی آن هایی که کوتاهی کردند؛ در این لحظات آخر ماه، چگونه می شود این تاخیرها و تسویف ها را جبران و تدارک کرد؟
شب آخر ماه مبارک رمضان آخرین فرصت
امام صادق علیهالسلام می فرمایند: چون شب اوّل ماه رمضان شود، خداوند، از آفریدگان، هر كس را بخواهد، مىآمرزد. پس چون شب بعد فرا رسد، دو برابر آنان را مىآمرزد. شب بعد، دو برابر همه آنانى را كه آمرزیده و آزاد كرده است، مىآمرزد، تا [آن كه در] آخرین شب ماه رمضان، دو برابر آنچه در هر شب آزاد كرده است، از آتش آزاد مىكند. (بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج96، ص 381، ح 6.)
بهره گیری از این آخرین فرصت، به دو طریق زیرممکن است:
الف) به فضل خداوند امیدوار شو
تنها سرمایه ای که ما برای بهره مندی از آخرین لحظات ماه مبارک رمضان داریم؛ امید به فضل خداوند است. اگر تکیه ما بر عمل خودمان باشد و بخواهیم با عمل خودمان راه بندگی را برویم؛ قطعا زمین گیر می شویم. اما اگر انسان در این مسیر بندگی مضطر شد؛ درها را باز می کنند و می بیند که همه عالم با فضل خدا اداره می شود و همه چیز فضل اوست و این گونه نیست که کسی مستحق چیزی باشد، تلاشی کرده باشد و حالا آن تلاش، کار را حل کرده است.
در دعای کمیل داریم که « اَللّهُمَّ … وَاجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبیدِكَ نَصیباً عِنْدَكَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیْكَ فَاِنَّهُ لا یُنالُ ذلِكَ اِلاّ بِفَضْلِكَ … »: خدایا! و مرا از بهرهمندترین بندگانت نزد خود،و نزدیكترینشان در منزلت به تو و مخصوصترینشان در رتبه به پیشگاهت بگردان،زیرا این همه به دست نیاید جز به فضل تو.
کلید گشایش درهای فضل الهی دو چیز است:
1. شکر نعمت
یکی از راه هایی که انسان می تواند فضل خدا را درک و مشاهده کند، این است که جزو حامدین باشد. حامدین کسانی هستند که نگاهشان به سمت نعمت های خدا است و دائم نعمت های خدا را می بینند و آن نعمت ها را به خود و غیر نسبت نمی دهند و شاکر خدا هستند و آن نعمت ها را در راه هدف خداوند خرج می کنند.
نمونه ای از شکر نعمت را در فرازهای ابتدایی دعای ابوحمزه ثمالی داریم که «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَدْعُوهُ فَیُجِیبُنِی» خدایی قابل ستایش است که همین که او را صدا می زنم جواب بدهد و تاخیری در آن نباشد با اینکه من فقیر هستم و او غنی است و احتیاجی به من ندارد. منِ فقیر صدا می زنم و از او گدایی می کنم و او بدون فاصله به من می دهد. «وَ إِنْ كُنْتُ بَطِیئا حِینَ یَدْعُونِی» اگرچه وقتی او مرا صدا می زند؛ من کند هستم و دیر اجابت می کنم. او که به من می گوید نیمه شب بلند شو؛ من تا می آیم اجابت کنم اذان را گفته اند. ولی همین که من صدا می زنم او اجابت می کند. این مشاهده نعمت ها و شکر آن، همان مشاهده فضل است.
2. شرم از غفلت
اگر انسان فضل خدا را مشاهده کرد کم کم قابلیت پیدا می کند و از بدی های خودش هم ثمر می برد و با گناهش به خدا نزدیک می شود. نه اینکه العیاذ بالله گناه می کند برای اینکه به خدا نزدیک شود. گناه انسان را به خدا نزدیک نمی کند؛ بلکه حالت شرمساری از گناه؛ زمینه توبه خالصانه را فراهم می آورد و چون انسان به استغفار می رسد در های فضل به رویش باز می شود.
دعای امام سجاد(علیه السلام) در شب آخر ماه رمضان مثل کسی است که از اول می داند همه سرمایه خود را باخته است؛ فرصت ها تمام شده و ماه ضیافت به زودی جمع می شود و او هم دستش خالی است: «اللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ إِقْرَارا بِالْإِسَاءَةِ، وَ اعْتِرَافا بِالْإِضَاعَةِ» (فرازی از دعای 45 از صحیفه سجادیه در وداع با ماه مبارك رمضان.): خدایا پس تو ستودنی هستی و الآن هم که من زمین خوردم باز هم الحمدلله می گویم. تو در زمین خوردن من کوتاهی نکردی. اگر تو خوبی کردی و مرا به مهمانی ات دعوت کردی ولی من بهره ای نبردم؛ تو که مقصر نیستی. من بد عمل کردم و مقصر این شکستگی من، خودم هستم. دیگران در این ماه عزیز 30 مرتبه دعای ابوحمزه ثمالی خواندند؛ 10ختم قرآن کردند؛ ترک معصیت و صله رحم کردند؛ سحرهای ماه مبارک را بیدار بودند و روز هایش را روزه اخص خواص گرفتند در حالی که چشم و قلبشان روزه بود؛ ولی من بد عمل کردم و نعمت را ضایع کردم که ماه رمضان نعمت تو بود.
«وَ لَكَ مِنْ قُلُوبِنَا عَقْدُ النَّدَمِ» آن سرمایه ای که در این شب آخر ماه رمضان داریم آن است که قلبمان با ندامت گره بخورد و از اینکه نعمت را ضایع کردیم سرخوش نباشیم «وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ الاعْتِذَارِ» و آنچه از زبانم آورده ام؛ عذرخواهی صادقانه است. چون گاهی اوقات وقتی ما عذرخواهی می کنیم شکسته نفسی می کنیم. مثلا می گوییم خدایا ما که در راه تو انفاقی نکردیم اما ته دلمان این است که خیلی انفاق کردیم. با خدا جای شکسته نفسی نیست و اگر واقعا صادقانه باشد انسان مشاهده فضل می کند و وقتی درهای فضل باز شد انسان از گناهش هم توقع ثواب دارد.
پس اگر ما بتوانیم در آخرین روزهای ماه رمضان طوری خدا را حمد و استغفار کنیم تا کم کم درهای مشاهده ی فضل به روی ما باز شود و آن وقت در مقابل کوتاهی مان از خدا مزد بخواهیم و بگوییم که خدایا من گناه کرده ام؛ ولی مزد می خواهم. درست است که من کوتاهی کرده ام ولی مصیبت زده هستم و در راه میهمانی تو که بنده نباید مصیبت زده باشد. خدایا اصلا تو می پسندی که همه مهمان های تو دست پر از میهمانی بروند؛ اما من غصه دار باشم که زمین گیر و دست خالی هستم. این مقدمه ای می شود برای اینکه از خدا مزدی بخواهیم که تمام ثواب های جامانده را تدارک کند.
ب) اعمالت را به امام زمان هدیه کن
در روز پایانی ماه رمضان به اعمالت مغرور نشو؛ ما هیچ چیز از خودمان نداریم و باید خود را دست خالی ببینیم. شیطان پشت در ایستاده و منتظر است تا غل و زنجیر اسارتش در ماه رمضان باز شود؛ پس نهایت همت خود را بکنیم تا با مراقبت از این نعمت، آن را حفظ کنی و با عجز از خداوند بخواهیم کمکمان کند انشاء الله برای ماه رمضان سال آینده و درک شب قدرش آماده شویم.
پس این اعمال را از توفیقات خداوند بدانیم و آنرا به دست امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) بسپاریم. بهتر است که این اعمال را به ایشان هدیه کنیم. او که محتاج نیست و این هدیه معنایش این است که شما این اعمال را برای ما نگه داری کنید.
خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و به برکت ماه رمضان ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را نزدیک بفرما و ما را از یاران حضرت قرار بده و شفاعت حضرت را شامل حال ما بفرما. اللهمّ صلی علی محمّد و آل محمّد
فاطمه سرفرازی