19 آذر سال1364 :
شوراي عالي انقلاب فرهنگی چرا وچگونه ؟
پس از فروپاشي نظام پهلوي، نهادهاي مختلف يکي پس از ديگري پا گرفت؛ اما فرهنگ حاکم بر نهادهاي جامعه مخصوصا نهادهاي فراگيري مانند آموزش و پرورش و دانشگاهها، مسأله سادهاي نبود که بتوان در کوتاه مدت، تحولات لازم را در آنها بوجود آورد. از طرف ديگر ادامه کار آنها بويژه دانشگاهها به همان شکل سابق به صلاح جامعه نبود. در اوايل انقلاب، گروهکهاي مختلف، دانشگاهها را عرصه تاخت و تاز خود ساخته و روند تحصيل و تدريس را مختل کرده بودند. همه اين مسائل ضرورت تغيير بنيادين در برنامهها و شيوههاي تدريس و تربيت و اهداف آن را ايجاب مينمود؛ در نتيجه، خصوصا با توجه به جو حاکم بر دانشگاهها، مدتي تمام دانشگاههاي کشور تعطيل شد و به فرمان امام خميني ستاد انقلاب فرهنگي به منظور ساماندهي امور فرهنگي مدارس و دانشگاهها تشکيل شد. با بازگشايي دانشگاهها، فعاليت ستاد انقلاب فرهنگي ادامه يافت و ضرورت توسعه و تعميق کار اين ستاد ايجاب کرد که در نوزدهم آذر 1364، حضرت امام، رؤساي سه قوه و تعداد ديگري از انديشمندان فرهنگي کشور را به اعضاي آن بيفزايند و بدين شکل ستاد انقلاب فرهنگي با ترکيب جديد خود، تحت عنوان شوراي عالي انقلاب فرهنگي فعاليت خود را آغاز نمود. وظايف مصوب اين شورا عبارتند از:
1ـ تدوين اصول سياست فرهنگي نظام جمهوري اسلامي در تعيين اهداف و جهت برنامههاي فرهنگي، آموزشي، پژوهشي و علمي.
2ـ تعيين مراجع براي طرح و تدوين برنامههاي فرهنگي، آموزشي، علمي و تحقيقاتي
3ـ تصويب آييننامههاي مهم و اساس مراکز علمي و فرهنگي، آموزش و پژوهشي کشور
4ـ تصويب ضوابط تأسيس مؤسسهها مراکز علمي و فرهنگي و تحقيقاتي و فرهنگستانها و دانشگاهها و مراکز آموزش عالي
5ـ تهيه طرح و تدوين آييننامهها براي ايجاد زمينههاي لازم جهت بسيج و مشارکت همه جانبه مردم
6ـ تدوين ضوابط براي گزينش استادان و معلمان دانشگاهها و مراکز آموزشي
7ـ نظارت بر کليه مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي
8ـ تأييد نامزدهايي که وزير فرهنگ و آموزش عالي به عنوان رييس دانشگاهها پيشنهاد ميکند
9ـ تدوين ضوابط و اصول کلي و سياستهاي مربوط به توسعه روابط علمي و فرهنگي با کشورهاي ديگر
10ـ نظارت بر امور کتابهاي درسي
نگاهي به تاريخچه شوراي عالي انقلاب فرهنگي پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي در بهمن 1357 و بدنبال آن استقرار نظام جمهوري اسلامي بجاي نظام ستمشاهي پهلوي تغيير و تحول بنيادين در عرصه هاي گوناگون اجتماعي را ايجاب مي کرد چراکه تحول در نظام از طريق تحول در بنيادها و ساختارها تحقق مي يابد . در اين راستا مقوله «فرهنگ» از جايگاه ويژه و پايگاه ممتازي برخوردار است و تصور تغيير در نظام بدون تغيير در فرهنگ حاکم بر آن ، تصوري ناموجّه است. صدور پيام نوروزي امام خميني « ره » در اول فروردين 1359 را بايد نقطه عطفي در تاريخ انقلاب فرهنگي دانست ايشان در بند يازده اين پيام بر ضرورت ايجاد «انقلاب اساسي در دانشگاه هاي سراسر کشور»، «تصفيه اساتيد مرتبط با شرق و غرب» و «تبديل دانشگاه به محيطي سالم براي تدوين علوم عالي اسلامي» تأکيد کردند. شوراي انقلاب به دنبال ملاقات با امام « ره » در بيانيه 29/1/59 خود مقرر کرد که دانشگاه بايد از حالت ستاد عملياتي گروه هاي گوناگون خارج شود. در اين بيانيه، سه روز مهلت براي برچيده شدن دفاتر و تشکيلات گروه ها در دانشگاه ها تعيين و افزوده شده بود که امتحانات دانشگاهي بايد تا 14 خرداد به پايان برسد و از 15 خرداد دانشگاه ها تعطيل و هرگونه اقدام استخدامي و مانند آن در دانشگاه متوقف گشته و نظام آموزشي کشور براساس موازين انقلابي و اسلامي طرح ريزي شود. پس از تعطيل رسمي دانشگاه ها ، امام خميني « ره » در 59/3/23 فرماني را مبني بر تشکيل ستاد انقلاب فرهنگي صادر نمودند .
در قسمتي از فرمان ايشان آمده است : «مدتي است ضرورت انقلاب فرهنگي که امري اسلامي است و خواست ملت مسلمان ميباشد اعلام شده است و تاکنون اقدام مؤثري انجام نشده است و ملت اسلامي و خصوصاً دانشجويان با ايمان متعهد نگران آن هستند و نيز نگران اخلال توطئه گران که هم اکنون گاه گاه آثارش نمايان مي شود و ملت مسلمان و پايبند به اسلام خوف آن دارند که خداي نخواسته فرصت از دست برود و کار مثبتي انجام نگيرد و فرهنگ همان باشد که در طول مدت سلطه رژيم فاسد کارفرمايان بي فرهنگ، اين مرکز مهم اساسي را در خدمت استعمارگران قرار داده بودند. ادامه اين فاجعه که مع الاسف خواست بعضي گروه هاي وابسته به اجانب است، ضربه اي مهلک به انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي وارد خواهد کرد و تسامح در اين امر حياتي، خيانتي عظيم بر اسلام و کشور اسلامي است. بر اين اساس به حضرات آقايان محترم محمدجواد باهنر، مهدي رباني املشي، حسن حبيبي، عبدالکريم سروش، شمس آل احمد، جلال الدين فارسي و علي شريعتمداري مسؤوليت داده مي شود تا ستادي تشکيل دهند و از افراد صاحب نظر متعهد، از بين اساتيد مسلمان و کارکنان متعهد با ايمان و ديگر قشرهاي تحصيل کرده، متعهد و مؤمن به جمهوري اسلامي دعوت نمايند تا شورايي تشکيل دهند و براي برنامه ريزي رشته هاي مختلف و خط مشي فرهنگي آينده دانشگاه ها، براساس فرهنگ اسلامي و انتخاب و آماده سازي اساتيد شايسته، متعهد و آگاه و ديگر امور مربوط به انقلاب آموزشي اسلامي اقدام نمايند».
ستاد انقلاب فرهنگي طبق فرمان امام (ره) ملزم بود که در برخورد با مسايل دانشگاهي فعاليتهاي خود را بر چند محور متمرکز کند: 1ـ تربيت استاد و گزينش افراد شايسته براي تدريس در دانشگاه ها 2ـ گزينش دانشجو 3ـ اسلامي کردن جو دانشگاه ها و تغيير برنامه هاي آموزشي دانشگاه ها، به صورتي که محصول کار آنها در خدمت مردم قرار گيرد. بر اين اساس، ستاد از صاحبنظران مختلف دعوت به همکاري نمود و در اولين گام گروه هاي برنامه ريزي در رشته هاي پزشکي، فني و مهندسي، علوم پايه کشاورزي، علوم انساني و هنر تشکيل شد. از آنجايي که مديريت دانشگاه ها در گذشته هماهنگ با فرهنگ اسلامي جامعه نبود، بايد تغييراتي در مديريت دانشگاه ها به عمل مي آمد، سازمان دانشگاه ها بايد دگرگون ميشد و مهمتر از همه، محيط دانشگاه ها اسلامي ميشد. براي اين منظور، کميته اي در ستاد با عنوان ” کميته اسلامي کردن دانشگاه ها ” ، تشکيل شد. با توجه به ناهماهنگي ضوابط و مقررات حاکم بر دانشگاه ها با شرايط انقلابي جامعه، قسمت اعظم فعاليتهاي ستاد بر اسلامي کردن دانشگاه ها و تعيين ضوابط و مقرراتي منطبق با موازين اسلامي متمرکز شد.
در شهريور ماه سال 62 با توجه به نظر امام (ره) مبني بر لزوم ترميم و تقويت ستاد و مخصوصاً حضور مسئولين اجرايي در آن، به دنبال نامه رئيس جمهور وقت (حضرت آيت الله خامنه اي)، امام امت در تاريخ 8/6/62 طي نامه اي به پيشنهاد رئيس جمهور مبني بر ترميم و تکميل ستاد انقلاب فرهنگي پاسخ دادند و از اين تاريخ ستاد با ترکيب ذيل به فعاليت خود ادامه داد: نخست وزير، وزراي فرهنگ و آموزش عالي و فرهنگ و ارشاد اسلامي، دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهي و آقايان علي شريعتمداري، احمد احمدي، عبدالکريم سروش و مصطفي معين. با بازگشايي دانشگاه ها و توسعه مراکز آموزشي و گستردگي فعاليت ستاد انقلاب فرهنگي ضرورت تقويت اين نهاد بيش از پيش احساس شد بطوريکه در 19 آذر 1363 دومين ترميم عمده ستاد انقلاب فرهنگي توسط حضرت امام خميني (ره) انجام گرفت و به اين ترتيب شوراي عالي انقلاب فرهنگي با ترکيبي جديد تشکيل شد.
در بخشي از اين فرمان آمده است: «خروج از فرهنگ بدآموز غربي و نفوذ و جايگزين شدن فرهنگ آموزنده اسلامي، ملي و انقلاب فرهنگي در تمام زمينه ها در سطح کشور آن چنان محتاج تلاش و کوشش است که براي تحقق آن ساليان دراز بايد زحمت کشيد و با نفوذ عميق ريشه دار غرب مبارزه کرد. اينک با تشکر از زحمات ستاد انقلاب فرهنگي براي هر چه بارورتر شدن انقلاب در سطح کشور، تقويت اين نهاد را لازم ديدم بدين جهت علاوه بر کليه افراد ستاد انقلاب فرهنگي و رؤساي محترم سه قوه، حجج اسلام آقاي خامنه اي، آقاي اردبيلي و آقاي رفسنجاني و همچنين جناب حجه الاسلام آقاي مهدوي کني و آقايان سيدکاظم اکرمي وزير آموزش و پرورش و رضا داوري و نصرالله پورجوادي و محمدرضا هاشمي را به آنان اضافه نمودم». به دنبال استفسار مورخ 29/11/63 رئيس جمهور وقت درباره اعتبار مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي، حضرت امام در تاريخ 6/12/63 پاسخ فرمودند: «ضوابط و قواعدي را که شوراي محترم عالي انقلاب فرهنگي وضع مي نمايند بايد ترتيب آثار داده شود». سومين ترميم عمده شوراي عالي انقلاب فرهنگي به سال 1375 برميگردد.
حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در تاريخي 14/9/75 با صدور پيامي ضمن تعيين ترکيب جديد اعضاي شوراي عالي بر اهميت جايگاه و وظايف خطير آن نيز تأکيد نمودند، در اين پيام آمده است: «شوراي عالي انقلاب فرهنگي که با تدبير حکيمانه امام راحل عظيم الشان به جاي ستاد انقلاب فرهنگي پديد آمد، نقش فعال و مؤثري را در عرصه هاي امور فرهنگي کشور به خصوص دانشگاه ها ايفا کرد و برکات زيادي از خود به جاي گذارد. اکنون با پيشرفت کشور در کار سازندگي و گسترش دامنه نياز به دانش و تخصص و لزوم فراگيري علوم و فنون و پرورش محققان و نوآوران و استادان و متخصصان کارآمد، اهميت اين بخش از مسايل فرهنگي تأکيد مضاعف يافته است. توسعه دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و ديگر مراکز آموزش و آموزش عالي که پاسخ طبيعي به آن نياز است و افزايش چشمگير کميت دانشجويي، به نوبه خود تکاليف تازهيي را بر عهده مسؤولان امور فرهنگي کشور ميگذارد که برتر از همه آنها اولاً کيفيت بخشيدن به مايه هاي علم و تحقيق در اين مراکز و ثانياً پرداختن به تربيت معنوي دانشجويان و هدايت فکر و عمل آنان است».
در بخشي ديگر از اين پيام، با اشاره به هجوم فرهنگي همه جانبه دشمنان به ارزشهاي اسلامي، فرهنگ اصيل ملي و باورهاي مردم آمده است: «همه اين حقايق مهم و هشدار دهنده مسؤولان فرهنگي کشور را به تدبيري برتر و اهتمامي بيشتر و تلاشي گسترده تر فرا مي خواند و به ويژه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را که در جهاد ملي با بيسوادي و عقب ماندگي علمي و تبعيت فرهنگي، در حکم ستاد مرکزي و اصلي است، به تحرک و نوآوري و همت گماري برمي انگيزد». بدين ترتيب شوراي عالي انقلاب فرهنگي وارد مرحله جديد از حيات تشکيلاتي شد. در اين مرحله شوراي عالي انقلاب فرهنگي موظف گرديد در رأس فعاليتهاي خود به «مديريت فرهنگي» جامعه در عرصه هاي مختلف بپردازد و با سياستگذاريهاي اصولي خود زمينه را براي پيدايش جامعهاي بهره مند از حيات طيبه الهي فراهم سازد.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
پای درس حجت الاسلام قرائتی (7) :
یکی از اسمهای قیامت یوم الحساب است. چرا در دنیا خدا حساب بندگان را نمیکند؟ هرکس خوب است، جزایش بدهد، هرکس هم بد است در دنیا کیفرش بدهد.
چرا حواله نسیه میدهد؟ دنیا ظرفیت ندارد. عزیزانی که در جبهه شهید شدند، اصلاً در دنیا نیستند که پاداش بگیرند. آن کسی که یک اختراعی کرد، تا قرنها مردم از اختراع او استفاده میکنند. علاوه بر اینکه در دنیا تلخی کیفر به دیگران سرایت میکند. اگر دستم فلج شود، چون در سر مظلوم زدهام، بستگان من غصه میخورند. درصورتی که بستگان من گناهی نکردند. جزای صدام چگونه؟ فوقش یک گلوله در سرش بزنیم. آیا جزای صدام یک گلوله است؟
یکی دیگر از اسمهای قیامت «یوم التغابن» است. همان که در معامله میگوییم: مغبون شدم. حدیث دیدم کسانی که خیر به مردم میرسانند و حساب نمیکنند که او به من خیر رساند یا نه، اینها راحت میمیرند و قیامتشان هم راحت است. روز قیامت انسان میگوید:ای کاش برای خدا این کار را کرده بودم.
روز قیامت، روز حساب از همه مردم: «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذینَ أُرْسِلَ إِلَیهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلینَ» (اعراف/6) یعنی هم از انبیاء سؤال میکنیم، هم از مردم. روز حساب از همه کارها: «لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (نحل/93) هرکاری کردی مورد سؤال است.
از همه احوال: «إِنْ تُبْدُوا ما فی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یحاسِبْکُمْ بِهِالله» (بقره/284) علنی انجام دهی یا مخفی. از همه اعضا: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مسئولاً»(اسراء/36) از چشم، از گوش، از دل میپرسند. از هر کجا: «إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّه مِنْ خَرْدَلٍ تکن فی صَخْرَه أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یأْتِ بِهَاالله» (لقمان/16) زیر سنگ باشد، یا در اوج آسمان یا در عمق زمین، هر کجا باشد، خدا آن عمل را در قیامت حاضر میکند.
قیامت دادگاهی است که قاضی دارد. شاهد دارد، پرونده دارد. سؤال و جواب دارد. همه کارهای انسان در دنیا ثبت میشود: «نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُم» (یس/12)
خدا سریع حساب میکند: «وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبینَ» (انعام/62) از امام پرسیدند: چطور روز قیامت خدا اعمال این همه آدم را حساب میکند؟ فرمود: همانطور که در دنیا این همه آدم را رزق میدهد.
چهار رقم حساب داریم. بعضیها حسابشان آسان است: «حِساباً یسیراً» (انشقاق/8) کسانی که با مردم آسان بگیرند، خدا هم روز قیامت بر اینها آسان میگیرد. حساب بعضیها سخت است: «حِساباً شَدیداً» (طلاق/8) کسانی که با مردم سخت بگیرند، خدا هم روز قیامت سخت میگیرد.
بعضیها بیحساب به دوزخ میروند: «فَلا نُقیمُ لَهُمْ یوْمَ الْقِیامَه وَزْناً» (کهف/105) بعضیها بیحساب به بهشت میروند. حدیثی دیدم که سه گروه بیحساب به بهشت میروند. یکی اهل صبر: «صَبَّرْنَا أَنْفُسَنَا عَلَی طَاعَهالله وَ صَبَّرْنَاهَا عَنْ مَعْصِیهالله» (وسایل الشیعه/ج15/ص239) فشار اقتصادی، فشار سیاسی، صبر میکنند، تحمل میکنند. متلک میشنود، قورتش میدهد.
«وَ الْکاظِمینَ الْغَیظَ» (آلعمران/134) دوم کسانی که در برابر بدی خوبی میکنند: «یسَاءُ إِلَینَا فَنعْفُو» (وسایل الشیعه/ج12/ص171) سوم کسانی که در برابر رفتار جاهلانه دیگران را تحمل میکنند: «یجْهَلُ عَلَینَا فِی الدُّنْیا فَنَتَحَمَّل» (بحارالانوار/ج68/ص419) اصلاً به روی خود نمیآورند. اگر کسی نیشی زد و شما تحمل کردی، او دیدن شما نمیآید، شما دیدن او برو. به شما سلام نمیکند، شما سلام کنید. اینها هم بیحساب به بهشت میروند.
هرکس عاقلتر است، روز قیامت حسابش سختتر است: «إِنَّمَا یدَاقُّالله الْعِبَادَ فِی الْحِسَابِ یوْمَ الْقِیامَه عَلَی قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِی الدُّنْیا» (کافی/ج1/ص11).
پای درس حجت الاسلام قرائتی (6) :
حسابداری ها در شرکتها و بانکها توجه دارند به دارایی، بدهی، تراز سود و زیان، حقوق کارمندان، سهامداران، مدیران، منابع مالی، تولید، توزیع، بیمه و مالیات. اما اسلام میگوید: دارایی، از راهحلال است یا حرام؟ دنیا کار به حلال و حرام ندارد. با انصاف درآوردی یا با بیانصافی؟ «مال الحرام لا ینموا» مال حرام رشد نمیکند. «وَ إِنْ نَمَی» اگر هم رشد کند «لَمْ یُبَارَک» (وسایلالشیعه/ج17/ص82) برکت ندارد. خیلیها دارایی دارند، خیر از عمرشان نمیبینند.
امام صادق(ع) به یک نفر پول داد و گفت: برو جنسی بخر و بفروش، سرمایه از من، تلاش از تو، سود هم نصف، نصف! این فرد مثلا یک تن نخود خرید. وقت فروش، نخود در بازار نبود و ایشان نخودها را دوبرابر فروخت. وقتی سود زیاد آورد، امام صادق(ع) پول را قبول نکرد و فرمود: این پول گوارا نیست، زیرا مردم نیاز داشتند و تو قیمت را دوبرابر کردی. خیلی وقتها افراد تولیدی دارند، اما به چه قیمتی؟ محیطزیست را خراب کنند؟ یا مردم آزاری کنند؟ حقوق کارگر درست داده شده یا نه؟ اسلام میگوید: حقوق کارگر را دادی یا نه؟ این کارگر راضی بود یا نه؟ از همه گذشته حق را زود دادی یا دیر دادی؟ اگر شما از من طلب داری، وعدهاش هم رسیده میگویی: بده. من دارم، اما نمیدهم، هر شبی که میخوابم گناه دزد را برای من مینویسند.
مسئول حسابداری اول در برابر خدا مسئول است، بعد در برابر مسئول شرکت. «لَا طَاعَهَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیَةِ الْخَالِق» (بحارالانوار/ج10/ص226) شما حق نداری بهخاطر اینکه مدیر شرکتت گفته، هر کاری را انجام بدهی، اگر کار خلاف است مقاومت کن. اسلام مالیاتش زکات و خمس است که باید فرد با دست خودش بدهد. آن هم باید به مرجع عادل داد. حسابداری در دنیا، رسیدگی بهحساب بانک و چک و سفته و جنس و اموال و تولید و توزیع است. اما اسلام به ما می گوید: غیراز اینها باید محاسب باشی که چه چیزی وارد مغزت شد؟ کینه در دلت پیدا شد، سریع بگو «لَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا» (حشر/10) همینطور که لیوان را میشویی خاک در آن نباشد، قلبت هم باید از کینه دیگران پاک باشد. اسلام توجه به باطن هم دارد. حسابداری در دنیای مادی، برای زندگی دنیاست.
اسلام غیراز ظاهر زندگی، باطن را هم حساب کرده است. میگوید: نیت تو خوب بود یا نه؟ حتی قرآن میگوید: هر صداقتی ارزش ندارد. ممکن است راست بگوید، اما برای خدا نیست، میخواهد اعتبارش محفوظ بماند: «لِیَسْئَلَ الصَّادِقینَ عَنْ صِدْقِهِم» (احزاب/8) حدیث داریم روز قیامت به یک عده میگویند: قرآن خواندی، اما هدفت خدا نبود. خواندی که بگویند فلانی قاری است. بنشینیم کارهای خودمان را حساب کنیم و خدا توفیق دهد آنگونه که هست محاسبه کنیم. گاهی وقتها برپایه یک حساب غلط، آدم برنامهریزی میکند، بعد یکباره همه هوا میرود و انسان دستخالی میشود: «خسر الدنیا و الآخره». خدایا همه ما را از محاسبات غلط حفظ کن.