پروین اعتصامی
خرم آنکس که در این محنت گاه | خاطری را سبب تسکین است |
پروین اعتصامی فرزند یوسف اعتصامی فرزند میرزا ابراهیم می باشد. وی تنها دختر خانواده بود و چهار برادر داشت.او در شهر تبریز به دنیا آمد نام اصلی او “رخشنده” است.
او در سال ۱۲۹۱ به همراه خانوادهاش از تبریز به تهران مهاجرت کرد؛ به همین خاطر پروین از کودکی با مشروطهخواهان و چهرههای فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت. در دوران کودکی، زبانهای فارسی و عربی را زیر نظر معلمان خصوصی در منزل آموخت. وی به مدرسه آمریکایی IRAN BETHEL می رفت و در سال ۱۳۰۳ تحصیلاتش را در آنجا به اتمام رسانید. سپس مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت.
پروین در نوزده تیر ماه ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش «فضل الله همایون فال» ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد ازدواج به کرمانشاه به خانه شوهر رفت. شوهر پروین از افسران شهربانی و هنگام وصلت با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزاده پروین مغایرت داشت. او که در خانهای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هر گونه آلودگی پرورش یافته بود پس از ازدواج ناگهان به خانهای وارد شد که یک دم از بساط عیش و نوش خالی نبود و طبیعی است همراهی این دو طبع مخالف نمیتوانست دوام یابد و سرانجام این ازدواج ناهمگون به جدایی کشید و پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه شوهر با گذشتن از مهریه اش در مرداد ماه ۱۳۱۴ طلاق گرفت. با این همه او تلخی شکست را با خونسردی و متانت شگفت آوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سخنی بر زبان نیاورد و شکایتی ننمود. در سالهای ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ در زمان ریاست دکتر عیسی صدیق بر دانشسرای عالی، پروین به عنوان مدیر کتابخانهٔ آن، مشغول به کار شد..او ۳۵ سال داشت که درگذشت.
پروین به تشویق ملکالشعرای بهار در سال ۱۳۱۵ دیوان خود را توسط چاپخانه مجلس منتشر کرد، ولی مرگ پدرش در دی ماه ۱۳۱۶ در سن ۶۳ سالگی، ضربه هولناک دیگری به روح حساس او وارد کرد که عمق آن را در مرثیهای که در سوگ پدر سرودهاست، به خوبی میتوان احساس کرد:
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل تیشهای بود که شد باعث ویرانی من
پروین اعتصامی عاقبت در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۵ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم در مقبرهٔ خانوادگی به خاک سپرده شد.
آثار و سبک شعری
دیوان پروین، شامل ۲۴۸ قطعه شعر میباشد، که از آن میان ۶۵ قطعه به صورت مناظره است. اشعار پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیدهٔ انتقادی به تصویر کشیدهاست. در میان اشعار پروین، تعداد زیادی شعر به صورت مناظره میان اشیاء، حیوانات و گیاهان وجود دارد.درون مایه اشعار او بیشتر غنیمت داشتن وقت و فرصت ها، نصیحت های اخلاقی، انتقاد از ظلم و ستم به مظلومان و ضعیفان و ناپایداری دنیاست.در شعر پروین استفاده هایی از سبک شعرای بزرگ پیشین نیز شده است. ملک الشعرای بهار در مقدمه ای که بر دیوان وی می نویسد، می گوید:
این دیوان ترکیبی است از دو سبک و شیوهٔ لفظی و معنوی آمیخته با سبکی مستقل، و آن دو یکی شیوه خراسان است خاصه استاد ناصر خسرو قبادیانی و دیگر شیوهٔ شعرای عراق و فارس است به ویژه شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی علیه الرحمه و از حیث معانی نیز بین افکار و خیالات حکما و عرفا است، و این جمله با سبک و اسلوب مستقلی که خاص عصر امروزی و بیشتر پیرو تجسم معانی و حقیقت جوئی است ترکیب یافته و شیوه ای بدیع و فاضلانه به وجود آورده است.
را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیهاست. دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. این دسته از اشعار پروین شهرت بیشتری دارند.
کیمیاگری
کیمیاگری حضرت امام خمینی(ع)
از حضرت آيتالله آقا موسي شبيري زنجاني نقل شده است که: در سفري که امام خميني(ره) و پدرم براي زيارت به مشهد مقدس رفته بودند امام درصحن حرم امام رضا (ع) با سالک الي الله حاج حسنعلي نخودکي مواجه مي شوند.
امام امت (ره) که در آن زمان شايد درحدود سي الي چهل سال بيشتر نداشت وقت را غنيمت مي شمارد و به ايشان مي گويد با شما سخني دارم.حاج حسنعلي نخودکي مي گويد: من درحال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملي (ره) بمانيد من خودم پيش شما مي آيم. بعد از مدتي حاج حسنعلي مي آيد و مي گويد چه کار داريد؟
امام (ره) خطاب به ايشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (ع) کرد و گفت: تو را به اين امام رضا، اگر (علم) کيمياداري به ما هم بده؟
حاج حسنعلي نخودکي انکار به داشتن علم (کيميا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:اگر ما «کيميا» به شما بدهيم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کرديد آيا قول مي دهيد که به جا استفاده کنيد و آن را حفظ کنيد و درهر جائي به کار نبريد؟
امام خميني (ره) که از همان ايام جواني صداقت از وجودشان مي باريد، سر به زير انداختند و با تفکري به ايشان گفتند: نه نمي توانم چنين قولي به شما بدهم.
حاج حسنعلي نخودکي که اين را از امام (ره) شنيد روبه ايشان کرد وفرمود: حالا که نمي توانيد «کيميا» را حفظ کنيد من بهتر از کيميا را به شما ياد مي دهم و آن اين که:
بعد از نمازهاي واجب يک بار آيه الکرسي را تا «هوالعلي العظيم» مي خواني.
و بعد تسبيحات فاطمه زهرا(س) را مي گويي.
وبعد سه بار سوره توحيد «قل هوالله احد» را مي خواني.
و بعد سه بار صلوات مي گويي:اللهم صل علي محمد و آل محمد
و بعد سه بار آيه مبارکه: و من يتق الله يجعل له مخرجا. و يرزقه من حيث لايحتسب و من يتوکل علي الله فهو حسبه ان الله، بالغ امره قد جعل الله لکل شيء قدراً؛ (طلاق/2 و 3) (هرکس تقواي الهي پيشه کند، خداوند راه نجاتي براي او فراهم مي کند و او را از جائي که گمان ندارد روزي مي دهد، و هرکس برخداوند توکل کند کفايت امرش را مي کند، خداوند فرمان خود را به انجام مي رساند، و خدا براي هرچيزي اندازه اي قرار داده است.) را مي خواني که اين از کيميا برايت بهتر است.
منبع: مجله بشارت، ش 58
جلسه مدیر حوزه علمیه خواهران با ائمه محترم جمعه استان زنجان
در مورخه 22/12/90جلسه ای در دفتر نماینده معزز ولی فقیه در استان و امام جمعه محترم شهر زنجان ، حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای حاج شیخ علی خاتمی (زید عزه الشریف) و با حضور ائمه محترم جمعه شهرستانهای تابعه استان زنجان و مدیر حوزه علمیه خواهران استان، جناب حجت الاسلام و المسلمین بلال محمدی برگزار گردید.
در این جلسه که با محوریت پذیرش سال 92-91حوزه های علمیه خواهران و بیان اهمیت و جایگاه ویژه حوزه های علمیه در کشور تشکیل شده بود امام جمعه محترم شهر زنجان ، پس از بیان گوشه ای از توفیقات به دست آمده در حوزه های علمیه خواهران در سطح استان ، از ائمه جمعه سایر شهرها نیز خواستند تا با بررسی میزان تقاضا و امکانات موجود ، در مورد تاسیس مدارس علمیه خواهران اقدام به ایجاد زمینه های تشکیل و تاسیس مدارس علمیه در شهرهای خود بنمایند.